1. service academies
دانشکده های نظامی
2. service uniform
اونیفورم خدمت،لباس کار
3. service charge
کارمزد،هزینه ی خدمت،کمیسیون
4. bus service between these two cities has been discontinued
خدمات اتوبوسرانی بین این دو شهر قطع شده است.
5. civil service
کارمندی دولت،خدمت در بخش های غیرنظامی دولت
6. computer service
خدمات کامپیوتری
7. diplomatic service
مستخدمی سیاسی
8. fast service
خدمت سریع،زاوری تند
9. government service
کارمندی دولت
10. honorable service
خدمت افتخار آفرین
11. lip service
چاخان بازی،تعریف زبانی،حرف مفت
12. mail service
نامه رسانی
13. military service matured him
خدمت نظام او را پخته کرد.
14. military service was compulsory both during peacetime and wartime
هم در زمان صلح و هم در زمان جنگ خدمت نظام اجباری بود.
15. repair service
تعمیرکاری
16. the service sector of our economy has had rapid growth
بخش خدمات اقتصاد ما رشد سریعی داشته است.
17. to service a loan
بهره و کارمزد وام را پرداختن
18. transportation service
سرویس حمل ونقل
19. venal service
خدمت در مقابل اجرت
20. whose service is it?
نوبت سرو زدن کیست ؟
21. community service
1- کار برای مردم (که گاهی به جای زندان به مجرمین تکلیف می شود) 2- خدمات اجتماعی،کارهای عام المنفعه
22. diplomatic service
کارمندان و سیاست کاران وزارت امور خارجه ی هر کشور،خدمت سیاسی
23. in service
1- (به ویژه اتومبیل و ماشین آلات) مورد استفاده 2- مشغول خدمت نظام 3- مشغول نوکری
24. of service
مفید،کمک کننده
25. a funeral service
مراسم (مذهبی) دفن و ختم
26. he took service under a foreign flag
او زیر یک پرچم خارجی خدمت می کرد.
27. the marriage service
مراسم مذهبی ازدواج
28. the restaurant's service entrance
مدخل ویژه ی کارکنان رستوران
29. universal military service
خدمت نظام همگانی
30. at one's service
در خدمت کسی
31. a silver tea service
یک دست ظروف چایخوری نقره
32. an express laundry service
اتوشویی تند کار (اکسپرس)
33. an hourly train service
سرویس راه آهن هر ساعته
34. auto sale and service
فروش و تعمیر اتومبیل
35. exempt from military service
معاف از خدمت نظام
36. exemption from military service
معافیت از خدمت نظام
37. liability for military service
مشمولیت خدمت نظام
38. she scanted her service to the uninvited guests
از خدمت به مهمانان ناخوانده فروگذار کرد.
39. they evaded military service
آنان از خدمت نظام شانه خالی کردند.
40. years of faithful service to this bank
سال ها خدمت صادقانه به این بانک
41. you'll get good service from this radio
این رادیو خوب کار خواهد کرد.
42. liable to military service
مشمول نظام وظیفه
43. in some countries, military service is compulsory
در برخی کشورها خدمت نظام اجباری است.
44. the discontinuance of bus service between the two towns
قطع خدمات اتوبوسرانی میان آن دو شهر
45. those who dodge military service
آنان که از خدمت نظام شانه خالی می کنند
46. to africanize the civil service
افریقاییان را مصدر امور ادارات دولتی کردن
47. to suspend a bus service
سرویس اتوبوس را متوقف کردن
48. a veteran of 20 years' service
دارای سابقه خدمت بیست ساله
49. daughters of peasants could take service with the wife of a landlord
دختران رعایا می توانستند کلفتی زن مالک را بکنند.
50. he did me a great service by warning me
هشدار دادن او برای من کمک بزرگی بود.
51. he has many years of service under his belt
او سابقه ی خدمت چندین ساله دارد.
52. he spent himself in the service of humanity
خودش را وقف خدمت به بشریت کرد.
53. he was convoyed by secret service agents
مامورین پلیس مخفی او را همراهی می کردند.
54. a restaurant noted for its fine service
رستورانی که به خاطر رسیدگی به مشتریان معروف شده است.
55. he consecrated his life to the service of the poor and the sick
او عمر خود را وقف خدمت به فقیران و بیماران کرد.
56. he dedicated his life to the service of god
او عمر خود را وقف خدمت خدا کرد.
57. he devoted his life to god's service
او عمر خود را وقف خدمت به خدا کرد.
58. she spent her life in the service of her country
عمر خود را صرف خدمتگزاری به کشورش کرد.
59. the storm left us without telephone service
توفان موجب شد که تلفن ما قطع شود.
60. this employee has been suspended from service for a year
این کارمند برای یکسال از خدمت منفصل شده است.
61. a gift in recognition of several years of service
هدیه به پاس خدمات چندین ساله
62. all able-bodied young men were called for military service
همه جوانان خوش بنیه به خدمت نظام فراخوانده شدند.
63. the food in this restaurant is good but the service is bad
خوراک این رستوران خوب است ولی از مشتری خوب پذیرایی نمی کنند.
64. speakers paid tribute to the retired teacher and his devoted service
سخنرانان نسبت به معلم بازنشسته و خدمات بی شایبه ی او اظهار قدردانی کردند.