serpentine

/ˈsɜːrpənˌtaɪn//ˈsɜːpəntaɪn/

معنی: شکل مارپیچ، راه مار، مارمانند
معانی دیگر: مارسان، ماری، مارپیکر، حیله گر، موذی، مارصفت، مارپیچ، پیچ اندر پیچ، پیچاپیچ، پیچک دار، پر پیچ و خم، سنگ مار

جمله های نمونه

1. We followed the serpentine course of the river.
[ترجمه گوگل]مسیر مارپیچ رودخانه را دنبال کردیم
[ترجمه ترگمان]مسیر مسیر رودخانه را دنبال کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The film's serpentine plot was difficult to follow.
[ترجمه گوگل]دنبال کردن طرح مارپیچ فیلم دشوار بود
[ترجمه ترگمان]دنبال کردن نقشه serpentine film مشکل بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Beside the still waters of the Serpentine she lay down and slept.
[ترجمه گوگل]در کنار آب های ساکن سرپنتاین دراز کشید و خوابید
[ترجمه ترگمان]کنار آب های آرام دریاچه سرپنتین دراز کشیده و خوابیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Its proposed costly serpentine curve makes sense there, but not necessarily elsewhere.
[ترجمه گوگل]منحنی مارپیچ گران قیمت پیشنهادی آن در آنجا منطقی است، اما نه لزوماً در جای دیگر
[ترجمه ترگمان]این منحنی پیشنهادی هزینه بر است، اما لزوما جای دیگری نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. They were following the concrete channel of the serpentine rill, which emptied itself into a pool of stygian blackness.
[ترجمه گوگل]آنها کانال بتنی روده مارپیچ را دنبال می کردند که خود را در حوضچه ای از سیاهی استاژونی خالی می کرد
[ترجمه ترگمان]جریان واقعی جویبار serpentine را که خود را در استخری از تاریکی خالی می کرد، دنبال می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Her dark blonde hair and serpentine figure drew the approval of Sir Charles Webb-Bowen himself.
[ترجمه گوگل]موهای بلوند تیره و شکل مارپیچ او مورد تایید خود سر چارلز وب بوون قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]موهای بلوند تیره اش و اندام serpentine موافقت سر چارلز وب - بوون را به خود جلب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Vent valves along serpentine pipes hissed.
[ترجمه گوگل]دریچه های هواکش در امتداد لوله های مارپیچ خش خش می زد
[ترجمه ترگمان]با صدای هیس مانندی می گوید: خالی کردن دریچه در طول لوله
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Serpentine layering Climbers such as clematis, jasmine, wisteria and honeysuckle root wherever their long pliable stems touch the soil.
[ترجمه گوگل]لایه بندی سرپانتین کوهنوردانی مانند کلماتیس، یاس، ویستریا و ریشه پیچ امین الدوله هر جا که ساقه های بلند انعطاف پذیر آنها به خاک برخورد کند
[ترجمه ترگمان]در هر جایی که ساقه های بلند و نرم آن ها به خاک می رسد، climbers مانند clematis، یاسمن، wisteria و honeysuckle ریشه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Sometimes, it is not the serpentine plots, but the dramatic realism that requires a second viewing.
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات، این توطئه های مارپیچ نیست، بلکه رئالیسم دراماتیک است که مستلزم تماشای دوم است
[ترجمه ترگمان]گاهی اوقات، آن the serpentine نیست، بلکه واقع گرایی چشمگیر است که نیاز به دید دوم دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. There are serpentine steps leading up from the road.
[ترجمه گوگل]پله های مارپیچ از جاده منتهی می شوند
[ترجمه ترگمان]مسیری که رفته ایم serpentine است که از جاده بالا می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Two vaguely serpentine exters detached themselves from the group.
[ترجمه گوگل]دو مارپیچ خارجی مبهم خود را از گروه جدا کردند
[ترجمه ترگمان]دو قلوها به طور مبهم از گروه جدا شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Proving very popular are the new serpentine bedside cabinets in real satinwood handpainted with classical motifs, at about £600.
[ترجمه گوگل]کمدهای جدید کنار تخت مارپیچ از جنس چوب ساتن واقعی که با نقوش کلاسیک با دست نقاشی شده اند، با قیمتی در حدود 600 پوند بسیار محبوب هستند
[ترجمه ترگمان]اثبات - اثبات - های بسیار محبوب، قفسه های تخت کنار تخت (serpentine serpentine)در satinwood واقعی با نقش و نگاره ای کلاسیک، در حدود ۶۰۰ پوند است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Olivine has been completely altered to serpentine, talc, and amphibole in the BORE-hole examined in detail.
[ترجمه گوگل]الیوین به طور کامل به مارپیچ، تالک، و آمفیبول در سوراخ سوراخ بررسی شده است
[ترجمه ترگمان]تالک، تالک، و amphibole در سوراخ bore به طور کامل تغییر یافته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Serpentine often contains some asbestos, and should be used with caution .
[ترجمه گوگل]سرپانتین اغلب حاوی مقداری آزبست است و باید با احتیاط استفاده شود
[ترجمه ترگمان]سرپنتین معمولا حاوی برخی آزبست است، و باید با احتیاط استفاده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. In London, swimmers take the plunge in the Serpentine lake, on Christmas day.
[ترجمه گوگل]در لندن، شناگران در روز کریسمس در دریاچه سرپنتاین غوطه ور می شوند
[ترجمه ترگمان]در لندن شناگران در روز کریسمس در دریاچه سرپنتین شیرجه می روند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

شکل مارپیچ (اسم)
serpentine

راه مار (اسم)
serpentine

مار مانند (صفت)
colubrine, serpentine, snaky

تخصصی

[عمران و معماری] سرپنتین
[زمین شناسی] سرپانتین - فرمول شیمیایی :Mg6[(OH)8|Si4O10] - درصد مواد: MgO=43% SiO2=44.1% H2O=12.9% - سیستم تبلور: مونوکلینیک - رده بندی:سیلیکات، فیلوسیلیکات - رخ:خوب - جلا: چرب ،کدر - شفافیت: نیمه شفاف - اشکال ظاهری :میکروبلور ،آگرگاتتوده ای ،الیافی - ژیزمان : فراوان ; آلمان غربی و شرقی، سوئیس، اطریش، نروژ، بریتانیای کبیر، چک و اسلواکی، امریکا، ایران و زیمبابوه - خواص شیمیایی : حل شونده در HCl و H2SO4 - رنگ کانی : سبز ،زرد ،قهوه ای ،سیاه ،قرمز - رنگ خاکه: سفید ،خاکستری - تشابه کانی شناسی : تالک - پاراژنز : کرومیت، کوارتز - منشا تشکیل :هیدروترمال،متاسوماتیک ،اولترابازیک - شکل بلورها: فلسی ،رشته ای یا الیافی ،پهن و کوتاه - نام آن از کلمه لاتین Serpens یعنی مار گرفته شده است. - سختی : 3 - 4 - چگالی :2.5 - 2.6
[ریاضیات] مارپیچ

انگلیسی به انگلیسی

• hydrous magnesium silicate, common mineral which resembles jade (used for decoration)
like a serpent; twisting, winding; sly, wily, treacherous
something that is serpentine is curving and winding in shape, like a snake when it moves; a literary word.

پیشنهاد کاربران

"در فیزیولوژی غدد"
نام نوعی گیرنده هورمون که روی غشا سلول قرار دارد و دومین های آن هفت بار ( مانند مار ) از عرض غشا رد شده اند
خوشبیاری
His ancestor dies, he considers us guilty, as if I were the killer and the reason for his death. Not that you are a serpentine foot yourself
الهی به حق ۱۴ معصوم به ذلت به وصال عشق برسی
اهریمنی، موذیانه، وطن فروشانه
پیچیده و نا مفهوم

بپرس