1. The drug works by increasing levels of serotonin in the brain.
[ترجمه دکتر جعفر فرزانه] کارایی این دارو در افزایش میزان سروتونین مغزی است|
[ترجمه گوگل]این دارو با افزایش سطح سروتونین در مغز عمل می کند[ترجمه ترگمان]این دارو با افزایش میزان سروتونین در مغز کار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Serotonin, a neurotransmitter that regulates well-being, calmness and satiety, can be restored by eating carbohydrates.
[ترجمه گوگل]سروتونین، یک انتقال دهنده عصبی که بهزیستی، آرامش و سیری را تنظیم می کند، با خوردن کربوهیدرات قابل بازیابی است
[ترجمه ترگمان]سروتونین یک انتقال دهنده عصبی است که سلامت، آرامش و سیری را تنظیم می کند و می تواند با خوردن کربو هیدرات ها احیا شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سروتونین یک انتقال دهنده عصبی است که سلامت، آرامش و سیری را تنظیم می کند و می تواند با خوردن کربو هیدرات ها احیا شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Another line of research linking alcohol and serotonin involves rats bred for their avid preference for alcohol.
[ترجمه گوگل]خط دیگری از تحقیقات مرتبط با الکل و سروتونین شامل موش هایی است که به دلیل علاقه شدید آنها به الکل پرورش یافته اند
[ترجمه ترگمان]خط دیگری از تحقیقات که الکل و سروتونین را به هم متصل می کند شامل موش های صحرایی است که به خاطر ترجیح حریصانه خود برای الکل پرورش داده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]خط دیگری از تحقیقات که الکل و سروتونین را به هم متصل می کند شامل موش های صحرایی است که به خاطر ترجیح حریصانه خود برای الکل پرورش داده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The effects of serotonin on gastrointestinal motor function are generally believed to be mediated through myenteric plexus neurons.
[ترجمه گوگل]به طور کلی اعتقاد بر این است که اثرات سروتونین بر عملکرد حرکتی دستگاه گوارش از طریق نورون های شبکه میانتریک انجام می شود
[ترجمه ترگمان]معتقدند که اثرات سروتونین در عملکرد موتور دستگاه گوارش به طور کلی از طریق نورون های شبکه کوروئید به عمل می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]معتقدند که اثرات سروتونین در عملکرد موتور دستگاه گوارش به طور کلی از طریق نورون های شبکه کوروئید به عمل می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. These deliver serotonin to wide areas of the brain and spinal cord.
[ترجمه گوگل]اینها سروتونین را به نواحی وسیعی از مغز و نخاع می رساند
[ترجمه ترگمان]اینها سروتونین را به نواحی وسیعی از مغز و نخاع منتقل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اینها سروتونین را به نواحی وسیعی از مغز و نخاع منتقل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. It works by boosting the supply of serotonin a chemical produced naturally in the brain.
[ترجمه گوگل]این ماده با افزایش عرضه سروتونین یک ماده شیمیایی که به طور طبیعی در مغز تولید می شود، عمل می کند
[ترجمه ترگمان]آلوئه ورا با افزایش عرضه سروتونین یک ماده شیمیایی تولید شده در مغز کار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آلوئه ورا با افزایش عرضه سروتونین یک ماده شیمیایی تولید شده در مغز کار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Serotonin is just one of the neurotransmitters under investigation as neuroscientists continue to explore how alcohol works in the brain.
[ترجمه گوگل]سروتونین تنها یکی از انتقال دهنده های عصبی است که در حال بررسی است زیرا دانشمندان علوم اعصاب به بررسی نحوه عملکرد الکل در مغز ادامه می دهند
[ترجمه ترگمان]سروتونین یکی از انتقال دهنده های عصبی است و عصب شناسان به بررسی نحوه کار الکل در مغز ادامه می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سروتونین یکی از انتقال دهنده های عصبی است و عصب شناسان به بررسی نحوه کار الکل در مغز ادامه می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Successful human students have high serotonin levels; people of low status tend to have low serotonin levels.
[ترجمه گوگل]دانش آموزان انسانی موفق سطح سروتونین بالایی دارند افرادی که وضعیت پایینی دارند سطح سروتونین پایینی دارند
[ترجمه ترگمان]دانش آموزان موفق بدن دارای سطوح سروتونین بالا هستند؛ افرادی که دارای وضعیت پایین هستند، سطوح سروتونین پایینی دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دانش آموزان موفق بدن دارای سطوح سروتونین بالا هستند؛ افرادی که دارای وضعیت پایین هستند، سطوح سروتونین پایینی دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Ones that enhance the serotonin effects are often helpful in chronic pain disorders.
[ترجمه گوگل]آنهایی که اثرات سروتونین را افزایش می دهند اغلب در اختلالات درد مزمن مفید هستند
[ترجمه ترگمان]Ones که تاثیرات سروتونین را افزایش می دهند اغلب در اختلالات مزمن درد مفید هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Ones که تاثیرات سروتونین را افزایش می دهند اغلب در اختلالات مزمن درد مفید هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. And since serotonin levels drop just before your period, your body will look for ways to pump it back up.
[ترجمه گوگل]و از آنجایی که سطح سروتونین درست قبل از قاعدگی کاهش می یابد، بدن شما به دنبال راه هایی برای پمپاژ مجدد آن خواهد بود
[ترجمه ترگمان]و از آنجا که مقدار سروتونین قبل از دوره شما افت می کند، بدن شما به دنبال راه هایی برای پمپ کردن آن خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]و از آنجا که مقدار سروتونین قبل از دوره شما افت می کند، بدن شما به دنبال راه هایی برای پمپ کردن آن خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Drugs that enhance the effectiveness of norepinephrine and serotonin are commonly used as antidepressants.
[ترجمه گوگل]داروهایی که اثربخشی نوراپی نفرین و سروتونین را افزایش می دهند معمولاً به عنوان داروهای ضد افسردگی استفاده می شوند
[ترجمه ترگمان]داروهایی که تاثیر نور اپی نفرین و سروتونین را افزایش می دهند معمولا به عنوان داروهای ضد افسردگی استفاده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]داروهایی که تاثیر نور اپی نفرین و سروتونین را افزایش می دهند معمولا به عنوان داروهای ضد افسردگی استفاده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The other argument for prescribing serotonin reuptake inhibitors has been their reported lower toxicity in overdose compared with some antidepressants.
[ترجمه گوگل]استدلال دیگر برای تجویز مهارکننده های بازجذب سروتونین، سمیت کمتر گزارش شده آنها در مصرف بیش از حد در مقایسه با برخی از داروهای ضد افسردگی است
[ترجمه ترگمان]دلیل دیگر تجویز بازدارنده های بازجذب سروتونین، سمیت کم تر آن ها را در مقایسه با برخی داروهای ضد افسردگی گزارش کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دلیل دیگر تجویز بازدارنده های بازجذب سروتونین، سمیت کم تر آن ها را در مقایسه با برخی داروهای ضد افسردگی گزارش کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. However, disagreement exists about the role of serotonin reuptake inhibitors in treating major depression.
[ترجمه گوگل]با این حال، در مورد نقش مهارکننده های بازجذب سروتونین در درمان افسردگی اساسی اختلاف نظر وجود دارد
[ترجمه ترگمان]با این حال، عدم توافق در مورد نقش بازدارنده های بازجذب سروتونین در درمان افسردگی عمده وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با این حال، عدم توافق در مورد نقش بازدارنده های بازجذب سروتونین در درمان افسردگی عمده وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید