serialize

/ˈsɪriəˌlaɪz//ˈsɪərɪəlaɪz/

معنی: مرتب کردن، مسلسل کردن، نوبتی کردن، پیاپی ساختن، سریال کردن، پشت سرهم اوردن
معانی دیگر: (به ویژه فیلم و داستان و نمایش) دنباله دار کردن، چند بخشی کردن

جمله های نمونه

1. The novel has been serialized for radio in five instalments.
[ترجمه گوگل]این رمان در پنج قسمت برای رادیو پخش شده است
[ترجمه ترگمان]این رمان در عرض پنج بخش منتشر شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. His book was serialized in The New Yorker.
[ترجمه Mrjn] کتاب او به صورت سریالی در نیویورکر چاپ سد
|
[ترجمه گوگل]کتاب او به صورت سریالی در نیویورکر منتشر شد
[ترجمه ترگمان]کتاب او serialized در نیویورکر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The novel was serialized on TV in six parts.
[ترجمه گوگل]این رمان در شش قسمت از تلویزیون پخش شد
[ترجمه ترگمان]این رمان در شش قسمت از تلویزیون پخش شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The novel was serialized for TV back in the 1990s.
[ترجمه گوگل]این رمان در دهه 1990 برای تلویزیون پخش شد
[ترجمه ترگمان]این رمان در دهه ۱۹۹۰ برای تلویزیون پخش شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. If you serialize, then add plenty of details.
[ترجمه گوگل]اگر سریال می کنید، جزئیات زیادی اضافه کنید
[ترجمه ترگمان]اگر دوست دارید، جزئیات زیادی به آن اضافه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The local daily serialized what Jack was doing in lieu of reading Curwood.
[ترجمه گوگل]روزنامه محلی کاری را که جک به جای خواندن کوروود انجام می داد، به صورت سریالی منتشر کرد
[ترجمه ترگمان]روزنامه محلی serialized بود که جک به جای خواندن Curwood انجام می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Saves XAML information into a specified stream to serialize the specified object and its properties.
[ترجمه گوگل]اطلاعات XAML را در یک جریان مشخص ذخیره می کند تا شی مشخص شده و ویژگی های آن را سریال کند
[ترجمه ترگمان]اطلاعات ذخیره شده را در یک جریان معین ذخیره می کند تا شی مشخص شده و خواص آن را مشخص کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This print serialize article, please reader attention.
[ترجمه گوگل]لطفاً توجه خواننده را به این مقاله به صورت سریالی چاپ کنید
[ترجمه ترگمان]این مقاله serialize چاپ، لطفا توجه خواننده را جلب کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. NET profile manager uses XML serialization to serialize and deserialize custom types.
[ترجمه گوگل]مدیر پروفایل NET از سریال‌سازی XML برای سریال‌سازی و سریال‌زدایی انواع سفارشی استفاده می‌کند
[ترجمه ترگمان]مدیر پروفایل NET از serialization XML به serialize و deserialize های سفارشی استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Could not serialize { 0 }. Default constructors are required for collections and enumerators.
[ترجمه گوگل]نمی توان { 0 } را سریال کرد سازنده های پیش فرض برای مجموعه ها و شمارشگرها مورد نیاز است
[ترجمه ترگمان]نمی توان { ۰ } را باز کرد سازندگان پیش فرض برای مجموعه ها و enumerators مورد نیاز هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Using the serializer filter, your application can specify which nodes you want to serialize into XML without modifying the original DOM tree.
[ترجمه گوگل]با استفاده از فیلتر سریال‌ساز، برنامه شما می‌تواند مشخص کند که کدام گره‌ها را می‌خواهید در XML سریال‌سازی کنید، بدون اینکه درخت DOM اصلی را تغییر دهید
[ترجمه ترگمان]با استفاده از فیلتر serializer، برنامه شما می تواند مشخص کند که کدام گره ها می خواهید بدون تغییر درخت DOM اصلی به XML تبدیل شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. We will try to serialize more regularly, Take care.
[ترجمه گوگل]ما سعی خواهیم کرد به طور منظم سریال سازی کنیم، مراقب باشید
[ترجمه ترگمان]ما سعی خواهیم کرد که به طور منظم ورزش کنیم، مراقب باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. If Xalan is your XSLT processor, turn to org. apache. xalan. serialize. Serializer.
[ترجمه گوگل]اگر Xalan پردازنده XSLT شماست، به org مراجعه کنید آپاچی xalan سریال کردن سریال ساز
[ترجمه ترگمان]اگه Xalan پردازنده مرکزی شما باشه تبدیل به \"org\" میشه آپاچی xalan پیاپی ساختن serializer
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. You can also serialize objects and bind objects to controls.
[ترجمه گوگل]شما همچنین می توانید اشیاء را سریال کنید و اشیا را به کنترل ها متصل کنید
[ترجمه ترگمان]شما هم چنین می توانید اشیا را ببندید و اشیا را به آن ها وصل کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Cannot serialize object of type'{ 0 } '. The object does not have serializable members.
[ترجمه گوگل]نمی توان شی از نوع "{ 0 } " را سریال کرد شیء دارای اعضای قابل سریال سازی نیست
[ترجمه ترگمان]نمی توان هدف نوع { ۰ } را باز کرد این شی دارای serializable عضو نمی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مرتب کردن (فعل)
order, range, regulate, arrange, set, serialize, dispose, marshal, collocate, put in order, regularize, classify, tidy, draw up, redd, line up, straighten

مسلسل کردن (فعل)
interlink, catenate, concatenate, serialize

نوبتی کردن (فعل)
serialize

پیاپی ساختن (فعل)
serialize

سریال کردن (فعل)
serialize

پشت سرهم اوردن (فعل)
serialize

انگلیسی به انگلیسی

• publish or produce a literary or dramatic work in short consecutive installments (also serialise)
if a book is serialized, it is broadcast or published in a number of parts.

پیشنهاد کاربران

[کامپیوتر] ردیف کردن داده ها پشت سر هم، برای تغییر داده ها به شکلی که می توان آن را ذخیره یا ارسال کرد و بعداً به شکل اصلی خود بازگردانید
مجموعه بندی کردن
پخش چیزی به صورت سریالی و پی در پی
سریالی کردن و ادامه دادن یک فیلم یا نمایش تصویری

بپرس