serialism


(موسیقی) روش تصنیف دوازده آهنگی یا دوازده دانگی

جمله های نمونه

1. Even in the atonal phase, before he adopted serialism, he presented obstacles for his listeners.
[ترجمه گوگل]حتی در مرحله آتونال، قبل از اینکه سریال گرایی را بپذیرد، موانعی را برای شنوندگان خود ایجاد می کرد
[ترجمه ترگمان]حتی در مرحله atonal، پیش از پذیرش serialism، او موانع برای شنوندگانش را به ارمغان آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Serialism and structuralism either graduate characteristics according to their resemblances, or order them according to their differences.
[ترجمه گوگل]سریال گرایی و ساختارگرایی یا با توجه به شباهت ها دارای ویژگی های فارغ التحصیل می شوند یا بر اساس تفاوت هایشان به آنها نظم می دهند
[ترجمه ترگمان]serialism و structuralism ویژگی های فارغ التحصیلان را با توجه به شباهت های خود، یا نظم و ترتیب آن ها مطابق با تفاوت هایی که داشتند، نشان دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Comments: closely linked to the development of serialism, can be difficult to interpret conceptually.
[ترجمه گوگل]نظرات: در ارتباط نزدیک با توسعه سریال گرایی، تفسیر مفهومی آن دشوار است
[ترجمه ترگمان]نظرات: ارتباط نزدیکی با توسعه of، تفسیر مفهومی آن دشوار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. As well as being simpler, this allows us to follow a historical sequence which leads up to serialism.
[ترجمه گوگل]این امر علاوه بر ساده‌تر بودن، به ما امکان می‌دهد تا دنباله‌ای تاریخی را دنبال کنیم که منجر به سریال‌گرایی می‌شود
[ترجمه ترگمان]این امر به ما اجازه می دهد تا یک رشته تاریخی را که منجر به serialism می شود دنبال کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Particularly where the horizontal flow of parts must be good, upper parts can be written first, using serialism.
[ترجمه گوگل]مخصوصاً در جایی که جریان افقی قطعات باید خوب باشد، ابتدا می توان قسمت های بالایی را با استفاده از سریال نوشت
[ترجمه ترگمان]به خصوص جایی که جریان افقی قطعات باید خوب باشد، قسمت های بالایی را می توان ابتدا با استفاده از serialism نوشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Moving away from traditional melody, the main characteristic of serialism is the non-repetition of rhythms.
[ترجمه گوگل]با فاصله گرفتن از ملودی سنتی، مشخصه اصلی سریالیسم تکرار نشدن ریتم است
[ترجمه ترگمان]دور شدن از ملودی سنتی، مشخصه اصلی of، تکرار غیر تکرار ریتم های است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Bolcom uses a lot of Latin America music materials in Recuerdos, and also applied contemporary compositional technique to this work, such as polytonality, serialism, collage, etc.
[ترجمه گوگل]بولکام از مواد موسیقی آمریکای لاتین زیادی در Recuerdos استفاده می کند و همچنین از تکنیک های آهنگسازی معاصر مانند چند تونالیته، سریال، کلاژ و غیره در این اثر استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]Bolcom از بسیاری از مطالب موسیقی آمریکای لاتین در Recuerdos استفاده می کند و تکنیک ترکیبی معاصر را برای این کار نیز به کار می برد، مانند polytonality، serialism، کلاژ، و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The compositional techniques of the 20th century, with total serialism, which makes every parameter of music highly organized, seemed to have reached the extreme of artificiality.
[ترجمه گوگل]تکنیک های آهنگسازی قرن بیستم، با سریال گرایی کامل، که هر پارامتر موسیقی را بسیار سازماندهی می کند، به نظر می رسید که به نهایت تصنعی رسیده است
[ترجمه ترگمان]تکنیک های ترکیبی قرن بیستم با مجموع serialism که هر پارامتر موسیقی را به شدت سازمان دهی می کند به نظر می رسد که به نوعی تصنعی رسیده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The conclusion this dissertation has reached is that Stockhausen never in his creative career abandoned serialism, largely due to his ideas about music.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌ای که این پایان‌نامه به آن رسیده است این است که استوکهاوزن در حرفه خلاقانه‌اش هرگز سریال‌سازی را رها نکرد، عمدتاً به دلیل ایده‌هایش درباره موسیقی
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری در این پایان نامه به این نتیجه رسیده است که Stockhausen هرگز در حرفه خلاق خود serialism را رها نکرده است، تا حد زیادی به خاطر ایده های او در مورد موسیقی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس