serial killer

/ˌsɪriəl ˈkɪlər//ˌsɪriəl ˈkɪlər/

جمله های نمونه

1. It's a film about a serial killer and not for the faint-hearted.
[ترجمه گوگل]این یک فیلم در مورد یک قاتل زنجیره ای است و نه برای افراد ضعیف
[ترجمه ترگمان]این فیلم در مورد یک قاتل سریالی است نه برای قلب ضعیف
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The report studies the psychological make-up of a serial killer.
[ترجمه گوگل]این گزارش به بررسی ساختار روانی یک قاتل زنجیره ای می پردازد
[ترجمه ترگمان]این گزارش وضعیت روانی یک قاتل سریالی را مورد مطالعه قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The serial killer claimed to have killed 400 people.
[ترجمه گوگل]قاتل زنجیره ای ادعا کرد که 400 نفر را کشته است
[ترجمه ترگمان]قاتل سریالی ادعا کرد که ۴۰۰ نفر را کشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She wrote a thriller about a brutal serial killer.
[ترجمه گوگل]او یک فیلم هیجان انگیز درباره یک قاتل سریالی وحشیانه نوشت
[ترجمه ترگمان]اون یه لرزش در مورد یه قاتل سریالی قوی نوشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. An alleged serial killer whose parents loved him?
[ترجمه گوگل]یک قاتل زنجیره ای که والدینش او را دوست داشتند؟
[ترجمه ترگمان]یه قاتل سریالی که پدر و مادرش اونو دوست داشتن؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Recycling is the first step toward becoming a serial killer.
[ترجمه گوگل]بازیافت اولین قدم برای تبدیل شدن به یک قاتل زنجیره ای است
[ترجمه ترگمان]بازیافت اولین قدم به سمت تبدیل شدن به یک قاتل سریالی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Accept who you are. Unless you're a serial killer. Ellen Degeneres
[ترجمه گوگل]قبول کن که کی هستی مگر اینکه شما یک قاتل زنجیره ای باشید الن دژنرس
[ترجمه ترگمان] اینو قبول کن که کی هستی مگر اینکه یه قاتل سریالی باشی الن Degeneres!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I discovered that it is true that a serial killer operated in the area.
[ترجمه گوگل]من متوجه شدم که درست است که یک قاتل زنجیره ای در منطقه عمل کرده است
[ترجمه ترگمان]من کشف کردم که این حقیقت دارد که یک قاتل زنجیره ای در منطقه فعال است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I was appalled to learn that a serial killer was running a drugs operation in a high-security prison.
[ترجمه گوگل]وقتی فهمیدم یک قاتل زنجیره‌ای در حال اجرای عملیات مواد مخدر در یک زندان با امنیت بالا است، وحشت کردم
[ترجمه ترگمان]من از اینکه یک قاتل زنجیره ای یک عملیات مواد مخدر در یک زندان با امنیت بالا اداره می کند وحشت داشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Anthony Hopkins was much more frightening as a serial killer than Currie is as the son of Satan.
[ترجمه گوگل]آنتونی هاپکینز به عنوان یک قاتل زنجیره ای بسیار ترسناک تر از کوری در نقش پسر شیطان بود
[ترجمه ترگمان]آنتونی هاپکینز به عنوان قاتل سریالی به عنوان پسر شیطان شناخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Dr Shipman is the biggest serial killer of all time.
[ترجمه گوگل]دکتر شیپمن بزرگترین قاتل زنجیره ای تمام دوران است
[ترجمه ترگمان]دکتر Shipman بزرگ ترین قاتل سریالی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The crowd gave the serial killer blank stares as he was escorted from the courtroom.
[ترجمه گوگل]جمعیت در حالی که قاتل سریالی را از دادگاه بدرقه می کردند، خیره خیره می کردند
[ترجمه ترگمان]جمعیت به قاتل سریالی خیره شد که او را از دادگاه بیرون می بردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He portrayed a serial killer in a Broadway show.
[ترجمه گوگل]او یک قاتل زنجیره ای را در یک نمایش برادوی به تصویر کشید
[ترجمه ترگمان]اون یه قاتل سریالی رو تو یه نمایشگاه برادوی طراحی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Cox plays a TV reporter chasing down a serial killer in horror flick Scream.
[ترجمه گوگل]کاکس در فیلم ترسناک «جیغ» نقش یک خبرنگار تلویزیونی را بازی می‌کند که یک قاتل زنجیره‌ای را تعقیب می‌کند
[ترجمه ترگمان]کاکس داره یه گزارشگر تلویزیونی بازی می کنه که دنبال یه قاتل سریالی در حال جیغ زدن بوده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• person who commits a sequence of murders using similar methods and often chooses his victims according to a specific set of criteria

پیشنهاد کاربران

قاتل سریالی
قاتل زنجیره ای
قاتلی که به روشهای مشابه و اغلب بر اساس معیارهای خاص قتل های پشت سر هم مرتکب می شود

بپرس