serfdom

/ˈsɜːrfdəm//ˈsɜːfdəm/

معنی: بردگی، غلامی، برزگری فلاکت بار
معانی دیگر: serfage بردگی، غالامی

جمله های نمونه

1. It is better to begin abolishing serfdom from above than to wait for it to begin to abolish itself from below.
[ترجمه گوگل]بهتر است که رعیت را از بالا شروع کنیم تا اینکه منتظر بمانیم تا از پایین شروع به لغو خود کند
[ترجمه ترگمان]بهتر است نظام سرفداری را از بالا شروع کند تا اینکه منتظر بماند تا خود را از پایین منسوخ کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It was upon serfdom that the critics of Tsarism rapidly came to focus their attention.
[ترجمه گوگل]در زمان رعیت بود که منتقدان تزاریسم به سرعت توجه خود را متمرکز کردند
[ترجمه ترگمان]به خاطر سرفداری بود که منتقدان Tsarism به سرعت مورد توجه خود قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Was the pressure to abolish serfdom and slavery then economic?
[ترجمه گوگل]آیا فشار برای لغو رعیت و برده داری در آن زمان اقتصادی بود؟
[ترجمه ترگمان]آیا این فشار برای منسوخ کردن بردگی و برده داری در آن موقع اقتصادی بود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The last vestiges of serfdom had disappeared in the sixteenth century, and the peasants farmed the land as leaseholders or sharecroppers.
[ترجمه گوگل]آخرین بقایای رعیت در قرن شانزدهم ناپدید شد و دهقانان زمین را به عنوان اجاره داران یا سهامداران کشت می کردند
[ترجمه ترگمان]آخرین بقایای نظام سرفداری در قرن شانزدهم از بین رفته بود، و کشاورزان زمین را leaseholders یا sharecroppers پرورش می دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. To tamper with serfdom was certain to arouse wild expectations among the peasantry and would require the most rigorous control.
[ترجمه گوگل]دستکاری در رعیت قطعاً انتظارات وحشیانه ای را در میان دهقانان برانگیخت و مستلزم شدیدترین کنترل بود
[ترجمه ترگمان]به منظور مداخله در نظام سرفداری، در میان کشاورزان، هرج و مرج به وجود آمد و به the کنترلی نیاز داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It has reduced us politically to serfdom.
[ترجمه گوگل]از نظر سیاسی ما را به رعیت تنزل داده است
[ترجمه ترگمان]این کشور ما را از لحاظ سیاسی به بردگی کشانده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Peasants under serfdom tended to be forced to fulfil their obligations.
[ترجمه گوگل]دهقانان تحت سلطه گرایش داشتند که مجبور به انجام تعهدات خود شوند
[ترجمه ترگمان]کشاورزان تحت نظام سرفداری، موظف به انجام تعهدات خود بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In a society based on serfdom, order depended upon upholding the authority of the serf-owners.
[ترجمه گوگل]در جامعه ای مبتنی بر رعیت، نظم به حفظ اقتدار صاحبان رعیت بستگی دارد
[ترجمه ترگمان]در جامعه ای که بر پایه نظام سرفداری بود، نظم به حفظ قدرت مالکان سرفها بستگی داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Serfdom stifled both collective and individual initiative among the peasantry.
[ترجمه گوگل]رعیت ابتکارات جمعی و فردی را در میان دهقانان خفه کرد
[ترجمه ترگمان]رعیتی هر دو ابتکار فردی و فردی را در میان کشاورزان خفه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In a third he concentrated on serfdom.
[ترجمه گوگل]در یک سوم او بر رعیت تمرکز کرد
[ترجمه ترگمان]در یک سوم روی سرفداری متمرکز بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It is better to abolish serfdom from above than to await the day when it will begin to abolish itself from below.
[ترجمه گوگل]بهتر است رعیت را از بالا لغو کنیم تا اینکه منتظر روزی باشیم که از پایین شروع به از بین بردن خود کند
[ترجمه ترگمان]بهتر است سرفداری را از بالا حذف کنیم تا در انتظار روزی که از پایین شروع شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Now the savage system of serfdom in Xizang has been ended.
[ترجمه گوگل]اکنون نظام وحشی رعیت در ژیزانگ پایان یافته است
[ترجمه ترگمان]اکنون نظام سرفداری در Xizang پایان یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Under the centuries - long feudal serfdom, the Tibetan serfs were politically oppressed, economically exploited and frequently persecuted.
[ترجمه گوگل]در طول قرون - رعیت طولانی فئودالی، رعیت تبتی از نظر سیاسی سرکوب شده، از نظر اقتصادی استثمار شده و مکررا مورد آزار و اذیت قرار می‌گرفتند
[ترجمه ترگمان]در طی قرن ها بردگی feudal، سرفها از لحاظ سیاسی مورد ظلم قرار گرفتند، و از نظر اقتصادی مورد آزار و اذیت و آزار قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The serf owners safeguarded the feudal serfdom with savage punishments.
[ترجمه گوگل]صاحبان رعیت با مجازات های وحشیانه از رعیت فئودالی محافظت می کردند
[ترجمه ترگمان]مالکان سرف، با تنبیه ات وحشیانه، نظام سرفداری را حفظ کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بردگی (اسم)
bondage, enslavement, servitude, slavery, serfdom, serfhood

غلامی (اسم)
enslavement, serfdom, serfhood, serfage

برزگری فلاکت بار (اسم)
serfdom, serfhood, serfage

انگلیسی به انگلیسی

• slavery, indenture, bondage; status of serfs, standing of servants

پیشنهاد کاربران

رعیت داری
رعیتی
یک نوع بردگی در اتحاد جماهیر شوروی - بردگی روسی

بپرس