serendipitous

/ˌserənˈdɪpətəs//ˌserənˈdɪpəti/

دارای نعمت غیر مترقبه

جمله های نمونه

1. Antic sleuth work and a few serendipitous turns reward Garson with the leads necessary to begin her voyage.
[ترجمه گوگل]کار کاراگاه ضد و نقیض و چند نوبت سرسام آور به گارسون با سرنخ های لازم برای شروع سفرش پاداش می دهد
[ترجمه ترگمان]کار sleuth و چند بار به صورت غیر مترقبه برای شروع سفر دریایی به صورت غیر مترقبه در نظر گرفته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. There was a serendipitous second advantage to working with a library of equations.
[ترجمه گوگل]کار با کتابخانه ای از معادلات مزیت دوم مهمی داشت
[ترجمه ترگمان]یک مزیت غیر مترقبه دیگر برای کار با یک کتابخانه معادلات وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I like the idea of serendipitous broadcasting.
[ترجمه گوگل]من ایده پخش سرانه را دوست دارم
[ترجمه ترگمان]من ایده پخش به صورت غیر مترقبه را دوست دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The lives of the serendipitous are not always perfect and regret-free.
[ترجمه گوگل]زندگی آدم های خوشبخت همیشه عالی و بدون پشیمانی نیست
[ترجمه ترگمان]زندگی این غیر مترقبه همیشه بی عیب و نقص و عاری از پشیمانی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The film does have one serendipitous subplot: the peddling of offshore oil-drilling leases.
[ترجمه گوگل]این فیلم یک داستان فرعی دارد: دستفروشی اجاره‌های حفاری نفت در دریا
[ترجمه ترگمان]این فیلم به صورت غیر مترقبه به صورت غیر مترقبه: فروش اجاره حفاری دریایی - حفاری دریایی صورت می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The timing of the show is serendipitous.
[ترجمه گوگل]زمان اجرای نمایش فوق العاده است
[ترجمه ترگمان]زمان نمایش به صورت غیر مترقبه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. But like all serendipitous people, she was resilient: She took the suggestion of a theater critic to try stand-up comedy.
[ترجمه گوگل]اما مثل همه آدم‌های خوش اخلاق، او انعطاف‌پذیر بود: او پیشنهاد یک منتقد تئاتر را قبول کرد تا استندآپ کمدی را امتحان کند
[ترجمه ترگمان]اما مانند همه افراد غیر مترقبه، او انعطاف پذیر بود: او پیشنهاد یک منتقد تئاتر برای امتحان کمدی را به عهده گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Often, the practical applications of science are serendipitous—and may take a long time to arrive.
[ترجمه گوگل]اغلب، کاربردهای عملی علم بی‌نظیر هستند – و ممکن است زمان زیادی طول بکشد تا به دست آید
[ترجمه ترگمان]اغلب، کاربردهای عملی علم به صورت غیر مترقبه قرار می گیرند - و ممکن است مدت زمان زیادی طول بکشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Leveraging social endorsements and an environment of serendipitous discovery, consumers meet publishers in a meaningful context.
[ترجمه گوگل]مصرف‌کنندگان با استفاده از تأییدیه‌های اجتماعی و محیطی از اکتشافات بی‌نظیر، ناشران را در زمینه‌ای معنادار ملاقات می‌کنند
[ترجمه ترگمان]اهرم بندی پشتیبانی اجتماعی و محیط کشف غیر مترقبه، مشتریان با ناشران در یک زمینه معنادار ملاقات می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. "That's when we made the serendipitous discovery that there is a danger zone for the cells exposed to antioxidants to develop genetic abnormalities that predispose to cancer, " he said.
[ترجمه گوگل]او گفت: «در آن زمان بود که ما کشف عجیبی کردیم که یک منطقه خطرناک برای سلول‌های در معرض آنتی‌اکسیدان‌ها وجود دارد تا ناهنجاری‌های ژنتیکی ایجاد کنند که مستعد ابتلا به سرطان هستند
[ترجمه ترگمان]او گفت: \" این زمانی است که ما این کشف غیر مترقبه را انجام دادیم که یک منطقه خطر برای سلول ها وجود دارد که در معرض آنتی اکسیدان ها هستند تا abnormalities ژنتیکی ایجاد کنند که منجر به سرطان می شوند \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. "It was when that moment happened, that serendipitous moment, that we knew we were ready to go," Zuckerberg said.
[ترجمه گوگل]زاکربرگ گفت: «زمانی بود که آن لحظه اتفاق افتاد، آن لحظه تلخ، که ما می دانستیم آماده رفتن هستیم
[ترجمه ترگمان]Zuckerberg گفت: \" وقتی این لحظه اتفاق افتاد، آن لحظه غیر مترقبه بود، که می دانستیم که آماده رفتن هستیم \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Serendipitous people are more fearless about trying something new.
[ترجمه گوگل]آدم‌های سرزنده نسبت به امتحان کردن چیز جدید بی‌ترس هستند
[ترجمه ترگمان]مردم serendipitous از امتحان کردن چیز جدیدی نترس هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. There was a serendipitous second advantage working with a library of equations.
[ترجمه گوگل]مزیت دوم بی‌نظیر کار با کتابخانه‌ای از معادلات وجود داشت
[ترجمه ترگمان]یک مزیت غیر مترقبه دیگر هم وجود داشت که با کتابخانه ای از معادلات کار می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• obtained through accidental discovery; characterized by the talent for discovering things accidentally

پیشنهاد کاربران

This word refers to a fortunate or unexpected discovery or occurrence. It describes something that happens by chance and brings about a positive outcome.
یافته یا اتفاق همراه با خوش شانسی یا غیر منتظره .
...
[مشاهده متن کامل]

چیزی را توصیف می کند که به طور تصادفی اتفاق می افتد و نتیجه مثبتی به همراه دارد.
خوش شانسی
مثال؛
I had a serendipitous encounter with an old friend at the grocery store.
A person might say, “I found this serendipitous opportunity to travel when my flight got canceled. ”
Another might exclaim, “It was serendipitous that I stumbled upon this amazing restaurant while exploring the city. ”

دارای نعمت غیر مترقبه
مثال:
It was a serendipitous chance when Tara chose that coffee shop where she met her future husband.
آن شانس دارای نعمت غیرمترقبه بود وقتی تارا آن کافی شاپ را انتخاب کرد، جایی که همسر آینده اش را ملاقات کرد.
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : serendipity
✅️ صفت ( adjective ) : serendipitous
✅️ قید ( adverb ) : serendipitously
بادآورده
اتفاقی، شانسی، تصادفی

بپرس