serb

/ˈsɜːrb//ˈsɜːb/

معنی: قوم صرب از نژاد اسلاو، صربستانی
معانی دیگر: صرب، اهل صربستان، مخفف:، صربستان

جمله های نمونه

1. NATO kept up the pressure on the Serbs to get out of Kosovo.
[ترجمه گوگل]ناتو به فشار بر صرب ها برای خروج از کوزوو ادامه داد
[ترجمه ترگمان]ناتو فشار را بر صرب ها افزایش داد تا از کوزوو خارج شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Both Serbs and Croats lay claim to the same land.
[ترجمه گوگل]صرب ها و کروات ها هر دو ادعای یک سرزمین را دارند
[ترجمه ترگمان]هم صرب ها و هم کروات ها اجازه چنین زمینی را داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In Croatia, Serbs rebelled against the republic's authorities.
[ترجمه گوگل]در کرواسی، صرب ها علیه مقامات این جمهوری شورش کردند
[ترجمه ترگمان]در کرواسی، صرب ها علیه مقامات جمهوری شورش کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A vast majority of Serbs consider the U . N. tribunal to be an anti - Serb institution.
[ترجمه گوگل]اکثریت قریب به اتفاق صرب ها U دادگاه N یک نهاد ضد صرب باشد
[ترجمه ترگمان]اکثریت قریب به اتفاق صرب ها این U را در نظر می گیرند ان دادگاه یک موسسه ضد صرب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Serb leaders have told them to ignore Kosovo's independence.
[ترجمه گوگل]رهبران صرب ها به آنها گفته اند که استقلال کوزوو را نادیده بگیرند
[ترجمه ترگمان]رهبران صرب به آن ها گفته اند که استقلال کوزوو را نادیده بگیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Like Pinochet, the Serb tyrant escaped jail by death — in 200
[ترجمه گوگل]مانند پینوشه، ظالم صرب با مرگ از زندان فرار کرد - در سال 200
[ترجمه ترگمان]همانند پینوشه، tyrant صرب به ضرب گلوله در ۲۰۰ سالگی از زندان فرار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A Serb army unit took the town.
[ترجمه گوگل]یک واحد ارتش صرب شهر را تصرف کرد
[ترجمه ترگمان]یک واحد ارتش صرب شهر را گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Sweethearts since high school, he was a Serb and she was a Moslem.
[ترجمه گوگل]عزیزان از دوران دبیرستان، او صرب بود و او مسلمان
[ترجمه ترگمان]از زمان دبیرستان، اون یک نظامی بود و یک مسلمان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Brazilian overtakes Serb Bora Milutinovic, becaming the first coach to feature in 6 World Cups.
[ترجمه گوگل]برزیلی با پشت سر گذاشتن بورا میلوتینوویچ صرب، اولین مربی ای شد که در 6 جام جهانی حضور داشته است
[ترجمه ترگمان]Brazilian Bora Milutinovic، تیم صرب و صرب، اولین مربی را در ۶ جام جهانی به نمایش گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Its Serb minority and their religious sites are protected by NATO troops.
[ترجمه گوگل]اقلیت صرب و اماکن مذهبی آنها توسط نیروهای ناتو محافظت می شود
[ترجمه ترگمان]اقلیت صرب آن و مناطق مذهبی آن ها توسط نیروهای ناتو محافظت می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The Serb could accomplish this without winning a major title, since he put in so-so performances in Australia, Paris and London last year and can gain lots of points at those tournaments.
[ترجمه گوگل]صرب می‌تواند بدون کسب یک عنوان مهم این کار را انجام دهد، زیرا سال گذشته در استرالیا، پاریس و لندن نمایش‌های بسیار خوبی داشت و می‌تواند امتیازات زیادی را در آن تورنمنت‌ها به دست آورد
[ترجمه ترگمان]صرب ها می توانند این کار را بدون کسب عنوان اصلی انجام دهند، چرا که او در سال گذشته در استرالیا، پاریس و لندن به اجرا در آمد و می تواند نقاط بسیاری را در این رقابت ها به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Mladic was a Bosnian Serb general during the Balkan wars of the 1990s, and the highest-ranking Yugoslav war crimes suspect still at large.
[ترجمه گوگل]ملادیچ یک ژنرال صرب بوسنی در طول جنگ های بالکان در دهه 1990 بود و بالاترین رتبه مظنون جنایات جنگی یوگسلاوی هنوز آزاد است
[ترجمه ترگمان]ملادیچ یک ژنرال صرب بوسنیایی در طول جنگ های بالکان دهه ۱۹۹۰ بود و بالاترین مظنون جنایات جنگی یوگسلاوی هنوز هم بزرگ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Croatian army troops retreated from northern Bosnia and the area fell to the Serbs.
[ترجمه گوگل]نیروهای ارتش کرواسی از شمال بوسنی عقب نشینی کردند و منطقه به دست صرب ها افتاد
[ترجمه ترگمان]سربازان ارتش کرواسی از شمال بوسنی عقب نشینی کردند و منطقه به صربستان سقوط کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. My dad was put a prison camp where he was beaten and abused by Serb soldiers.
[ترجمه گوگل]پدرم در اردوگاه زندانی قرار گرفت و در آنجا توسط سربازان صرب مورد ضرب و شتم و آزار قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]پدرم توی یه اردوگاه زندان بود که توسط سربازان سربی نظامی مورد تجاوز و اذیت قرار گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

قوم صرب از نژاد اسلاو (اسم)
serb

صربستانی (صفت)
serbian, serb

انگلیسی به انگلیسی

• citizen or resident of serbia (one of the republics of yugoslavia)
pertaining to serbia (one of the republics of yugoslavia)

پیشنهاد کاربران

بپرس