seraph

/ˈserəf//ˈserəf/

معنی: اسرافیل، سراف، فرشتگان سرافین
معانی دیگر: (انجیل) سراف (جمع: سرافین)، درجمع فرشتگان سرافین

جمله های نمونه

1. Cherubim and seraphim frolicked along the borders of the ceiling and darted among blush-colored clouds.
[ترجمه گوگل]کروبی ها و سرافیم ها در امتداد مرزهای سقف می چرخیدند و در میان ابرهای سرخ رنگ می چرخیدند
[ترجمه ترگمان]cherubim و فرشتگان در طول مرزه ای سقف و در میان ابره ای سرخ رنگی جست وخیز می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A seraph attending the throne flew over, and touched him at the very point where he felt most unworthy.
[ترجمه گوگل]یک سرافی که بر تخت سلطنت نشسته بود به پرواز درآمد و او را در همان نقطه ای که بیش از همه احساس بی ارزشی می کرد لمس کرد
[ترجمه ترگمان]یکی از فرشتگان فرشتگان بر تخت نشسته بود و به او دست می زد، و در همان نقطه ای که احساس می کرد نالایق است، به او دست زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Every creature, whether a microbe or a seraph in the seventh heaven, had its mission.
[ترجمه گوگل]هر موجودی، چه میکروب و چه سرافی در آسمان هفتم، مأموریت خود را داشت
[ترجمه ترگمان]هر موجود، خواه a یا فرشتگان فرشتگان در آسمان هفتم، ماموریت خود را داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Bury the creature if you lose control of Seraph.
[ترجمه گوگل]اگر کنترل سراف را از دست دادید، موجود را دفن کنید
[ترجمه ترگمان]اگر کنترل seraph را از دست بدهی، آن جانور را دفن کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She was even offered the role of Seraph in the two sequels to The Matrix, but she could not accept due to a scheduling conflict.
[ترجمه گوگل]حتی نقش سراف در دو دنباله ماتریکس به او پیشنهاد شد، اما به دلیل درگیری در زمانبندی نتوانست قبول کند
[ترجمه ترگمان]او حتی نقش of را در دو دنباله به ماتریس پیشنهاد کرد، اما او نتوانست علت اختلاف زمانبندی را بپذیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Seraph is of the highest rank of angels in the Bible.
[ترجمه گوگل]سراف از بالاترین رتبه فرشتگان در کتاب مقدس است
[ترجمه ترگمان]seraph بالاترین درجه فرشتگان در کتاب مقدس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. " Depressurize Seraph launch bay fourteen, " Voro shouted. " Dump plasma from auxiliary coils into lateral lines. "
[ترجمه گوگل]ورو فریاد زد: «پایگاه پرتاب سراف را از فشار بیفزایید "پلاسما را از سیم پیچ های کمکی به خطوط جانبی تخلیه کنید "
[ترجمه ترگمان]Voro با صدای بلند گفت: \" depressurize seraph چهارده قایق را پرتاب می کنند و پلاسما را از حلقه های کمکی به خطوط جانبی وارد می کنند \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A seraph in the realms of rest!
[ترجمه گوگل]یک سرافی در قلمرو آرامش!
[ترجمه ترگمان]یک فرشته آسمانی در قلمروی استراحت!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. An awesome racing legend in its era, this silver seraph was designed with the finest in styling, racing, and reliability in mind.
[ترجمه گوگل]این سراف نقره‌ای که در عصر خود یک اسطوره مسابقه‌ای عالی بود، با بهترین سبک، مسابقه و قابلیت اطمینان در ذهن طراحی شد
[ترجمه ترگمان]یک افسانه مسابقه شگفت انگیز در عصر آن، این seraph نقره ای با بهترین سبک دهی، مسابقه، و قابلیت اطمینان در ذهن طراحی شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Theactor is bestknownto American filmgoers through his work as the mysterious Seraph inTheMatrix Reloaded andTheMatrix Revolutions.
[ترجمه گوگل]این بازیگر به واسطه بازی در نقش سراف مرموز در فیلم TheMatrix Reloaded و TheMatrix Revolutions برای سینمادوستان آمریکایی بیشتر شناخته شده است
[ترجمه ترگمان]Theactor، bestknownto آمریکایی را از طریق کار خود به عنوان \"Revolutions mysterious inTheMatrix Reloaded andTheMatrix\" تماشا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Soldiers of the Holy Empire fight with greater courage and less fear when there is a Seraph amongst their ranks, for death is not necessarily permanent.
[ترجمه گوگل]سربازان امپراتوری مقدس با شجاعت بیشتر و ترس کمتر زمانی که یک سراف در میان صفوف آنها وجود دارد می جنگند، زیرا مرگ لزوماً دائمی نیست
[ترجمه ترگمان]سربازان امپراتوری مقدس با شهامت و ترس بیشتری می جنگند چرا که در میان صفوف آن ها seraph وجود دارد، زیرا مرگ لزوما پایدار نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

اسرافیل (اسم)
seraph

سراف (اسم)
seraph

فرشتگان سرافین (اسم)
seraph

انگلیسی به انگلیسی

• angel of the highest order, angel which hovers about god's throne
according to the bible, a seraph is one of the angels that guard god's throne.

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : seraph
✅️ صفت ( adjective ) : seraphic
✅️ قید ( adverb ) : seraphically
اسرافیل
یکی از چهار فرشته معروف در دین اسلام
بالاترین فرشته از نظر درجه

بپرس