sequela

/sɪˈkwiːlə//sɪˈkwiːlə/

معنی: تابع، نتیجه، عاقبت، بیماری ناشی از بیماری دیگر
معانی دیگر: (پزشکی) بیماری ناشی از بیماری دیگر، پس آیند، جای زخم، پیامد و نتیجه، پیرو، طب بیماری ناشی از بیماری دیگر

جمله های نمونه

1. gangrene can be a sequela of wounds
قانقاریا می تواند پیامد زخم باشد.

2. The sequelae of hypertonicity are believed to result largely from changes in brain cell size.
[ترجمه گوگل]اعتقاد بر این است که عواقب هیپرتونیک عمدتاً ناشی از تغییرات در اندازه سلول های مغز است
[ترجمه ترگمان]باور بر این است که sequelae of عمدتا ناشی از تغییرات اندازه سلول مغز هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Is laser surgery eradicative in spend myopia? Have sequela?
[ترجمه گوگل]آیا جراحی لیزر در نزدیک بینی صرفاً ریشه کن می شود؟ عواقبی دارد؟
[ترجمه ترگمان]جراحی لیزر مربوط به myopia میشه؟ به وجود آمده؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Sequela: The pillow towel is the easiest actually stick on skin excretive is sweat fluid, oily be soiled, because it wants everyday, contact at least 8 hours intimately with your skin.
[ترجمه گوگل]عواقب: حوله بالشی ساده ترین چسب است که در واقع روی پوست می چسبد، مایع عرق است، روغنی است کثیف، زیرا می خواهد روزانه حداقل 8 ساعت با پوست خود تماس نزدیک داشته باشد
[ترجمه ترگمان]Sequela: حوله پشتی راحت ترین وسیله برای پوست است و مایع عرق است، روغنی و خاکی است، چون هر روز می خواهد، با حداقل ۸ ساعت ارتباط نزدیکی با پوست شما دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Does laser treat a disease what sequela is there?
[ترجمه گوگل]آیا لیزر یک بیماری را درمان می کند چه عواقبی دارد؟
[ترجمه ترگمان]آیا لیزر بیماری را درمان می کند که وجود او در آن وجود دارد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Frequently happened sequela of this kind of fracture is elbow varus.
[ترجمه گوگل]عواقب متداول این نوع شکستگی واروس آرنج است
[ترجمه ترگمان]اغلب اتفاق می افتد که sequela از این نوع شکستگی بازو varus است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Sequela: Careful sirocco can let skin become drier, bring about what had made up first inhomogenous chime moves the scale!
[ترجمه گوگل]عواقب: سیروکوی دقیق می‌تواند اجازه دهد پوست خشک‌تر شود، چیزی که اولین صدای ناهمگن را تشکیل داده بود، ترازو را به حرکت در می‌آورد!
[ترجمه ترگمان]Sequela: sirocco دقیق ممکن است اجازه دهد که پوست خشک تر شود، در مورد چیزی که اولین بار مطرح کرده بود، مقیاس را مطرح کند!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Tubal factor infertility is a common sequela of salpingitis.
[ترجمه گوگل]ناباروری فاکتور لوله ای عواقب شایع سالپنژیت است
[ترجمه ترگمان]infertility عامل ناباروری، sequela رایج salpingitis است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Results The morbidity age, sex, complications, sequela, tetter distribution, attack time and clinical recovery showed out the regular characters of shingles.
[ترجمه گوگل]ResultsThe سن عوارض، جنس، عوارض، عواقب، توزیع تتر، زمان حمله و بهبود بالینی ویژگی های منظم زونا را نشان داد
[ترجمه ترگمان]نتایج مربوط به سن، سکس، عوارض، sequela، توزیع tetter، زمان حمله و بازیابی بالینی ویژگی های معمول of را نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Costal fracture, is sequela had after healing completely?
[ترجمه گوگل]شکستگی دنده، آیا عواقبی بعد از بهبودی کامل دارد؟
[ترجمه ترگمان]شکستگی استخوان، بیماری ناشی از بیماری است که به طور کامل شفا یافته است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Can skull fracture have sequela for certain? Can you think method avoids?
[ترجمه گوگل]آیا شکستگی جمجمه می تواند عواقبی داشته باشد؟ آیا می توانید فکر کنید روش اجتناب می کند؟
[ترجمه ترگمان]آیا شکستگی جمجمه می تواند قطعی باشد؟ آیا می توانید فکر کنید که روش از آن اجتناب می کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Is there any danger or sequela with energy chamber irradiation?
[ترجمه گوگل]آیا تابش محفظه انرژی خطر یا عواقبی دارد؟
[ترجمه ترگمان]آیا خطری وجود دارد یا با پرتو انرژی به وجود آمده است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Conclutions Prognosis of pneumonia in the elders with stroke sequela is related to these risk factors, prognosis can be improved in the patients with dysphagia placing nasogastric feeding tube.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری پیش‌آگهی پنومونی در سالمندان با عواقب سکته مغزی با این عوامل خطر مرتبط است، پیش‌آگهی در بیماران مبتلا به دیسفاژی با گذاشتن لوله تغذیه‌ی بینی معده قابل بهبود است
[ترجمه ترگمان]Conclutions Prognosis از ذات الریه در ریش سفیدان با سکته مغزی با این عوامل خطر مرتبط است، پیش بینی می تواند در بیماران با dysphagia قرار دادن لوله تغذیه nasogastric بهبود یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He has five children, four sons and one daughter, one of the sons of hours because children diagnosed with meningitis multibarrel to fall, a sequela.
[ترجمه گوگل]او دارای پنج فرزند، چهار پسر و یک دختر، یکی از پسران ساعت است، زیرا کودکان مبتلا به مننژیت چند بشکه ای به سقوط، یک عواقب
[ترجمه ترگمان]او پنج فرزند دارد، چهار پسر و یک دختر، یکی از پسران ساعت ها، زیرا کودکانی که مبتلا به مننژیت multibarrel هستند تا سقوط کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. As if talking to you face to face neuritis sequela, trifacial neuralgia sequela, limited epileptic paroxysm, pons tumor, poison as well as weary and reasons and so on psychogenic convulsion.
[ترجمه گوگل]گویی با شما رو در رو صحبت می کنم عواقب نوریت، عواقب نورالژی سه رخ، حمله صرعی محدود، تومور پونز، سم و همچنین خستگی و دلایل و غیره تشنج روانی
[ترجمه ترگمان]مثل این است که با حالت عصبی عصبی ناشی از بیماری عصبی ناشی از بیماری عصبی ناشی از بیماری عصبی، بیماری عصبی، سم، سم، مسموم شده و به همین دلیل دچار تشنج شدید عصبی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تابع (اسم)
submission, accessory, subsidiary, subordinate, function, citizen, sub, follower, suffragan, apanage, appanage, subaltern, sequela, servitor, subdominant

نتیجه (اسم)
resolution, rest, growth, conclusion, success, effect, hatch, result, sequence, sequel, corollary, consequence, outcome, upshot, harvest, outgrowth, sequela

عاقبت (اسم)
end, conclusion, sequel, consequence, outcome, finale, sequela

بیماری ناشی از بیماری دیگر (اسم)
sequela

انگلیسی به انگلیسی

• condition resulting from an earlier illness or disease (medicine)

پیشنهاد کاربران

Sequela refers to the long - term or lasting effects or consequences of a particular event or condition, especially in a medical or psychological context.
اثرات یا پیامدهای طولانی مدت یا ماندگار یک رویداد یا وضعیت خاص، به ویژه در زمینه پزشکی یا روانی
...
[مشاهده متن کامل]

مثال؛
The sequela of the car accident included chronic pain and mobility issues.
In a discussion about a traumatic experience, someone might say, “The sequela of the trauma led to anxiety and depression. ”
A person discussing the aftermath of a natural disaster might say, “The sequela of the hurricane included a rise in mental health issues. ”

sequela ( پزشکی )
واژه مصوب: بازماند
تعریف: هر اختلال یا حالت مرضی که به دنبال ابتلا به یک بیماری رخ دهد و باقی بماند
( سینما و ادبیات ) آثار چند قسمتی
عوارض یک بیماری

بپرس