sepulchre

/ˈseplkər//ˈseplkə/

معنی: مزار، دفن، قبر، مرقد، گور، قبر ساختن
معانی دیگر: (انگلیس) رجوع شود به: sepulcher، sepulcher گور، مقبره، دفن کردن

جمله های نمونه

1. They find the stone gone and enter the sepulchre.
[ترجمه گوگل]آن ها سنگ را گم شده می بینند و وارد قبر می شوند
[ترجمه ترگمان]سنگ را پیدا می کنند و به گور می روند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. What finer sepulchre of honour could any Marine ever aspire to?
[ترجمه گوگل]هر تفنگدار دریایی می تواند آرزوی کدام مقبره افتخاری بهتری داشته باشد؟
[ترجمه ترگمان]یعنی چه افتخاری است که هر کدام از Marine را آرزو کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The lid of his now-gone sepulchre remains, a marble piece with Grifo's carved effigy.
[ترجمه گوگل]درب مقبره او که اکنون از بین رفته باقی مانده است، یک قطعه مرمر با مجسمه حکاکی شده گریفو
[ترجمه ترگمان]در صندوق او که حالا مرده بود، یک تکه سنگ مرمر با تمثال حکاکی شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She visited The Church Of The Holy Sepulchre, said to be the site of Jesus Christ's tomb, and the Western Wall, one of the Jewish faith's most religious sites.
[ترجمه گوگل]او از کلیسای مقبره مقدس، که گفته می شود محل مقبره عیسی مسیح است، و دیوار غربی، یکی از مذهبی ترین مکان های مذهبی یهودیان، بازدید کرد
[ترجمه ترگمان]او از کلیسای The مقدس دیدن کرد و گفت که محل مقبره حضرت عیسی و دیوار غربی یکی از the مذهبی یهودیان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He thought himself in a sepulchre, into which a ray of sunlight in pity scarcely penetrated.
[ترجمه گوگل]او خود را در مقبره‌ای می‌پنداشت، که پرتوی از نور خورشید به ندرت در آن نفوذ می‌کند
[ترجمه ترگمان]خود را در قبری می دید که پرتو آفتاب به ندرت به آن نفوذ می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Will be the dome of a vast sepulchre.
[ترجمه گوگل]گنبد یک قبر وسیع خواهد بود
[ترجمه ترگمان]این گنبد گورستان عظیمی خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Many churches, including the Church of the Holy Sepulchre, were destroyed and others were damaged.
[ترجمه گوگل]بسیاری از کلیساها، از جمله کلیسای مقبره مقدس، ویران شدند و برخی دیگر آسیب دیدند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از کلیساها، از جمله کلیسای of مقدس، ویران شدند و سایرین خسارت دیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. So they went, and made the sepulchre sure, sealing the stone, and setting a watch.
[ترجمه گوگل]پس رفتند و قبر را مطمئن ساختند و سنگ را مهر کردند و نگهبانی گذاشتند
[ترجمه ترگمان]پس از آن رفتند و قبر را بستند و سنگ را بستند و نگهبانی دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Enter upon the road to the Holy Sepulchre ; wrest that land from the wicked race, and subject it to yourselves.
[ترجمه گوگل]وارد جاده قبر مقدس شوید آن سرزمین را از نژاد ستمکار بیرون بکشید و آن را به خود تسلیم کنید
[ترجمه ترگمان]به جاده مقدس Sepulchre وارد شوید، آن سرزمین را از نژاد شریر خود بیرون بیاورید و به خودتان subject
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Azrael, the Mohammedan angel of the sepulchre, would and thought that he had mistaken the door.
[ترجمه گوگل]عزرائیل، فرشته محمدی مقبره، می خواست و فکر می کرد که در را اشتباه گرفته است
[ترجمه ترگمان]Azrael، فرشته Mohammedan گورستان مسلمانان، فکر می کرد که در را اشتباه کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Their quiver is as an open sepulchre, they are all mighty men.
[ترجمه گوگل]کتک آنها مانند یک قبر باز است، آنها همه مردان توانا هستند
[ترجمه ترگمان]quiver مثل یک قبر باز است، همه مردان مقتدر هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He thought himself in a sepulchre.
[ترجمه گوگل]او خود را در یک قبر می پنداشت
[ترجمه ترگمان]خود را در گورستان می پنداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Resurrection, therefore, means that moment when one bursts forth from the sepulchre of the old man.
[ترجمه گوگل]بنابراین رستاخیز به معنای آن لحظه است که از قبر پیرمرد بیرون می‌آید
[ترجمه ترگمان]از ای نرو رستاخیز یعنی آن لحظه که از قبر پیرمرد بیرون می جهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Man, beast or daemon, Drachenfels lies mouldering in a filthy sepulchre.
[ترجمه گوگل]مرد، جانور یا دیمون، دراخنفلز در حال قالب‌گیری در یک قبر کثیف است
[ترجمه ترگمان]انسان، جانور یا شیطان، Drachenfels در گورستان کثیف و کثیف است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مزار (اسم)
bier, tomb, sepulcher, sepulchre

دفن (اسم)
sepulcher, sepulchre, burial, interment, mortuary, sepulture, inhumation

قبر (اسم)
grave, tomb, sepulcher, sepulchre

مرقد (اسم)
sepulcher, sepulchre

گور (اسم)
tomb, sepulcher, sepulchre

قبر ساختن (فعل)
sepulcher, sepulchre

انگلیسی به انگلیسی

• tomb, burial vault, grave
bury, inter, entomb
a sepulchre is a large tomb in which a dead person is buried; a literary word.

پیشنهاد کاربران

بپرس