septum

/ˈseptəm//ˈseptəm/

معنی: تیغه، پره، دیواره، جدار، حفره های بینی
معانی دیگر: (زیست شناسی) تیغه، جدا ساز، عاجز، در بینی پره، تش حفره های بینی پره بینی

جمله های نمونه

1. Where the septum meets the body wall it does so in a smooth curve.
[ترجمه گوگل]جایی که سپتوم با دیواره بدن برخورد می کند، این کار را در یک منحنی صاف انجام می دهد
[ترجمه ترگمان]جایی که دیواره با دیواره بدن برخورد می کند، در یک منحنی صاف انجام می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Donlan suffered a cracked skull and his nasal septum was pushed out of place.
[ترجمه گوگل]دونلان دچار ترک خوردگی جمجمه شد و تیغه بینی او از جای خود خارج شد
[ترجمه ترگمان]Donlan دچار شکستگی جمجمه شد و پره های بینی او از جای خود خارج شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Objective To observe the curative effects of nasal septum deviation orthopedy and temperature-controlled Radiofrequency ablation for perennial allergic rhinitis.
[ترجمه گوگل]هدف: مشاهده اثرات درمانی ارتوپدی انحراف تیغه بینی و فرسایش فرکانس رادیویی کنترل شده با دما برای رینیت آلرژیک چند ساله
[ترجمه ترگمان]هدف از مشاهده اثرات درمانی of بینی، orthopedy و radiofrequency کنترل دما برای حساسیت allergic دائمی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Static balloon dilatation of the atrial septum was performed in 2 children with hypoplastic right heart syndrome.
[ترجمه گوگل]اتساع بالون ایستا سپتوم دهلیزی در 2 کودک مبتلا به سندرم هیپوپلاستیک قلب راست انجام شد
[ترجمه ترگمان]balloon Static از the atrial در ۲ کودک مبتلا به سندرم قلب راست hypoplastic انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. When carrying out trace analysis, septum problems are especially troublesome.
[ترجمه گوگل]هنگام انجام آنالیز ردیابی، مشکلات سپتوم به ویژه دردسرساز می شود
[ترجمه ترگمان]زمانی که تحلیل ردیابی را انجام می دهید، این مشکلات به طور خاص مشکل ساز هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A metal probe lifts the septum secundum and reveals the opening.
[ترجمه گوگل]یک کاوشگر فلزی سپتوم ثانویه را بلند می کند و دهانه را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]یک کاوشگر فلزی پره های بینی را بلند می کند و دهانه را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Objective To evaluate value of septum - nasal bone reduction in patients with traumatic deviated nose.
[ترجمه گوگل]هدف: ارزیابی ارزش کاهش استخوان بینی سپتوم در بیماران با انحراف بینی تروماتیک
[ترجمه ترگمان]هدف ارزیابی ارزش بینی بینی بینی در بیماران با بینی خمیده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Should rhinitis notice with nasal septum flat music which are written?
[ترجمه گوگل]آیا رینیت باید با موسیقی صاف تیغه بینی که نوشته می شود متوجه شود؟
[ترجمه ترگمان]آیا باید با بینی بینی و یا موسیقی تخت بینی که نوشته می شود، توجه کنید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Septum formed by the built-in vapor barrier, insulation layer that is vapor layer is separated, without a separate isolation air layer.
[ترجمه گوگل]سپتوم تشکیل شده توسط سد بخار داخلی، لایه عایق که لایه بخار است جدا می شود، بدون لایه هوای جدا شده جدا
[ترجمه ترگمان]septum که در مانع بخار ساخته شده اند، لایه عایقی است که لایه بخار از آن جدا شده است، بدون یک لایه هوای ایزوله جداگانه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This is more often seen with a deviated septum or enlarged adenoids.
[ترجمه گوگل]این اغلب با انحراف سپتوم یا آدنوئید بزرگ دیده می شود
[ترجمه ترگمان]این امر اغلب با انحراف بینی و یا انحراف بینی شده دیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The individual septum can no longer be seen.
[ترجمه گوگل]سپتوم فردی دیگر دیده نمی شود
[ترجمه ترگمان]این دیواره بینی را دیگر نمی توان دید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I mean there is just hardly any opening there and I know that has to be a deviated septum.
[ترجمه گوگل]منظورم این است که به ندرت سوراخی در آنجا وجود دارد و می دانم که باید سپتوم منحرف باشد
[ترجمه ترگمان]منظورم اینه که هیچ روزنه ای وجود نداره و من میدونم که دیگه ناهنجاری بینی نداره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Results The CT features in 200 HIE were hypo - attenuated substantia alba, accompanied with intra - cranial hemorrhage, widened cavity of septum pellucidum and cerebral infarction.
[ترجمه گوگل]یافته‌ها: ویژگی‌های CT در 200 HIE عبارت بودند از ماده آلبای کم‌ضعف، همراه با خونریزی داخل جمجمه، حفره پهن سپتوم پلوسیدوم و انفارکتوس مغزی
[ترجمه ترگمان]نتایج ویژگی های CT در ۲۰۰ hie hypo - attenuated substantia alba، همراه با خونریزی درونی - جمجمه، حفره بینی septum و infarction مغزی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Conclusion HRCT features of SARS following hospital discharge are ground-glass opacity, interlobular septum and intralobular interstitial thickening.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری ویژگی‌های HRCT سارس پس از ترخیص از بیمارستان، تیرگی شیشه‌ای، سپتوم بین لوبولار و ضخیم شدن بینابینی داخل لوبولار است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری ویژگی های HRCT با تخلیه بیمارستان بعد از تخلیه بیمارستان، opacity glass، interlobular interlobular و intralobular با ضخامت میانی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تیغه (اسم)
partition, blade, knife, septum, bulkhead, midriff

پره (اسم)
blade, wing, septum, vane, paddle, fimbria

دیواره (اسم)
partition, parapet, septum, rim, causey

جدار (اسم)
wall, septum, curtain, sidewall

حفره های بینی (اسم)
septum

تخصصی

[شیمی] درپوش غشایی، درپوش غشایی خودبند
[نساجی] حاجز - دیواره - پره- قسمتی در دستگاه ریسندگی الیاف مصنوعی قبل از رشته ساز

انگلیسی به انگلیسی

• thin membrane that serves to divide two bodily cavities or tissues (biology)

پیشنهاد کاربران

[پزشکی] تیغه ( مثلا بینی ) ، دیواره ( ی جدا کننده )
?What is the septum
The nasal septum is the cartilage and bone in your nose. The septum divides the nasal cavity ( inside your nose ) into a right and left side. When the septum is off - center or leans to one side of the nasal cavity, it has “deviated. ” Healthcare providers call this a deviated nasal septum
...
[مشاهده متن کامل]

پره ی دماغ/بینی که حفره تنفسی را به دو قسمت تقسیم میکنه و برخی حلقه میندازن

septum ( پزشکی - دندان پزشکی )
واژه مصوب: تیغه 4
تعریف: دیوارۀ جداکنندۀ دو تودۀ بافت نرم یا دو حفره
[زیست شناسی] دیواره عرضی
در زیست شناسی، سپتوم ( در زبان لاتین چیزی که محصور است ) دیواری است که یک حفره یا ساختار را به بخش های کوچکتر تقسیم می کند.
درپوش غشایی

یاخته جداگانه

بپرس