septa


جمع واژه ی: septum

جمله های نمونه

1. Where the septum meets the body wall it does so in a smooth curve.
[ترجمه گوگل]جایی که سپتوم با دیواره بدن برخورد می کند، این کار را در یک منحنی صاف انجام می دهد
[ترجمه ترگمان]جایی که دیواره با دیواره بدن برخورد می کند، در یک منحنی صاف انجام می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Donlan suffered a cracked skull and his nasal septum was pushed out of place.
[ترجمه گوگل]دونلان دچار ترک خوردگی جمجمه شد و تیغه بینی او از جای خود خارج شد
[ترجمه ترگمان]Donlan دچار شکستگی جمجمه شد و پره های بینی او از جای خود خارج شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She took it all in good humour, though Stuart seemed as twitchy as a rabbit's septum.
[ترجمه گوگل]او همه چیز را با شوخ طبعی درک کرد، اگرچه استوارت مانند سپتوم خرگوش پرش به نظر می رسید
[ترجمه ترگمان]او همه آن را خلق کرد، با این که استوارت مثل یک خرگوش عصبی و عصبی به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I mean there is just hardly any opening there and I know that has to be a deviated septum.
[ترجمه گوگل]منظورم این است که به ندرت سوراخی در آنجا وجود دارد و می دانم که باید سپتوم منحرف باشد
[ترجمه ترگمان]منظورم اینه که هیچ روزنه ای وجود نداره و من میدونم که دیگه ناهنجاری بینی نداره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Nodular thickening of interlobular septa can be seen in lymphangitic carcinomatosis, sarcoidosis, and silicosis.
[ترجمه گوگل]ضخیم شدن ندولار سپتوم های بین لوبولی را می توان در کارسینوماتوز لنفانژیتی، سارکوئیدوز و سیلیکوز مشاهده کرد
[ترجمه ترگمان]سپتا موردان مقدار زیادی از interlobular را در lymphangitic، sarcoidosis و silicosis دیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. All scans show marked smooth thickening of interlobular septa involving both lungs in a symmetrical fashion.
[ترجمه گوگل]همه اسکن‌ها ضخیم شدن صاف و مشخص سپتوم بین لوبولار را که هر دو ریه را به صورت متقارن درگیر می‌کند، نشان می‌دهند
[ترجمه ترگمان]تمام اسکن ها نشون می ده که سپتا با هر دو ریه رو به شکل متقارن وارد کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Thickening of interlobular and intralobular septa was revealed in 30 cases.
[ترجمه گوگل]ضخیم شدن سپتوم های بین لوبولار و داخل لوبولار در 30 مورد مشاهده شد
[ترجمه ترگمان]در ۳۰ مورد سپتا موردان و intralobular به نمایش گذاشته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Nodules in the interlobular septa, and in the centrilobular regions are seen in some cases.
[ترجمه گوگل]ندول ها در سپتوم بین لوبولار و در برخی موارد در نواحی مرکز لوبولار دیده می شوند
[ترجمه ترگمان]Nodules در سپتا موردان و در مناطق centrilobular در برخی از موارد دیده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. All scans show marked thickening of interlobular septa right lung; the left lung appears normal.
[ترجمه گوگل]تمام اسکن ها ضخیم شدن قابل توجه سپتوم بین لوبولار ریه راست را نشان می دهند ریه چپ طبیعی به نظر می رسد
[ترجمه ترگمان]تمامی اسکن ها نشون میده که سرطان ریه سمت راست رشد کرده و ریه چپ به نظر نرمال میرسه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Septa Lemore had emerged in her white robes, cinched at the waist with a woven belt of seven colors. Her hair flowed loose about her shoulders.
[ترجمه گوگل]سپتا لمور با ردای سفیدش که کمربند هفت رنگی بافته شده در کمر بسته شده بود بیرون آمده بود موهایش روی شانه هایش ریخته بود
[ترجمه ترگمان]سپتا موردان ردای سفیدش را پوشیده بود و کمربند نازکی از هفت رنگ به کمرش بسته بود موهایش از شانه هایش شل شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Condiophores olive brown, 1—8 cross septa, 25—80. 5× 5— 1μ m.
[ترجمه گوگل]Condiophores قهوه ای زیتونی، 1-8 سپتوم متقاطع، 25-80 5×5-1μm
[ترجمه ترگمان]Condiophores زیتونی برنزه، ۱ - ۸ cross، ۲۵ - ۸۰ ۵ * ۵ - ۵ ر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The mycelium has transverse septa and does not have longitudinal septa, part of aged hyphae puts forth conidium peduncles, and the conidium peduncles have branches.
[ترجمه گوگل]میسلیوم دارای سپتوم های عرضی است و سپتوم های طولی ندارد، بخشی از هیف های مسن دمگل های کنیدیومی بیرون می آورند و دمگل های کونیدیوم دارای انشعاب هستند
[ترجمه ترگمان]The دارای سپتا عرضی است و دارای سپتا طولی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. White fat is partitioned by septa of loose connective tissue into clusters of adipose cells.
[ترجمه گوگل]چربی سفید توسط سپتوم های بافت همبند سست به خوشه هایی از سلول های چربی تقسیم می شود
[ترجمه ترگمان]چربی سفید به وسیله بافت همبند شل به خوشه های سلول های چربی تقسیم می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The tumor cells lining the septa hae clear cytoplasm and small hyperchromatic nuclei.
[ترجمه گوگل]سلول های تومور پوشش دهنده سپتوم ها سیتوپلاسم شفاف و هسته هایپرکروماتیک کوچک هستند
[ترجمه ترگمان]سلول های تومور در سیتوپلاسم clear و هسته hyperchromatic کوچک را پوشانده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[زمین شناسی] دیواره هاى داخلى میان حجرات صدفهاى سفالوپوود (سرپایان)

پیشنهاد کاربران

سپتا در پزشکی یعنی دیواره ، تیغه
به عبارتی کیستی که از حالت ساده خارج شده

بپرس