sensually


از روی شهوانیت، از روی نفس پرستی

جمله های نمونه

1. Slowly and sensually he traced the outline of her lips with the tip of his tongue.
[ترجمه گوگل]آهسته و با احساس با نوک زبانش طرح لب هایش را ترسیم کرد
[ترجمه ترگمان]آهسته و آهسته، خطوط لبش را با نوک زبانش حفظ کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. This mass of sensually charged femininity will attract male visitors eager to contribute their economic stimulus.
[ترجمه گوگل]این انبوهی از زنانگی دارای بار حسی، بازدیدکنندگان مردی را که مشتاق مشارکت اقتصادی خود هستند، جذب می کند
[ترجمه ترگمان]این جرم زنانه زنانه باعث جذب کنندگان مرد مشتاق به مشارکت در محرک اقتصادی آن ها خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. the belly dancer mover sensually among the tables.
[ترجمه گوگل]حرکت دهنده رقصنده شکم با احساسی در میان میزها
[ترجمه ترگمان]شکمی که sensually را در میان میزها تکان می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A good SOI is really a sensually painted picture of the two of you doing pleasurable physical things to each other.
[ترجمه گوگل]یک SOI خوب واقعاً تصویری است که به صورت حسی از شما دو نفر در حال انجام کارهای فیزیکی لذت بخش با یکدیگر است
[ترجمه ترگمان]یک SOI خوب، تصویر کشیده sensually از دو نفر از شما است که کاره ای فیزیکی لذت بخش را به هم انجام می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. You want her to be really sensually turned on when you start paying attention to her breasts.
[ترجمه گوگل]وقتی شروع به توجه به سینه‌هایش می‌کنید، می‌خواهید که او واقعاً از نظر حسی روشن شود
[ترجمه ترگمان]تو از او خوشت می آید که وقتی به سینه های او توجه می کنی، خیلی جذاب به نظر برسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. As the dancers swing their arms sensually, their legs kick and tap furiously.
[ترجمه گوگل]در حالی که رقصنده‌ها دست‌هایشان را به‌طور حسی تاب می‌دهند، پاهایشان با عصبانیت لگد می‌زنند و ضربه می‌زنند
[ترجمه ترگمان]همچنان که رقاص ها بازوهای خود را تاب می دهند، پاهایشان لگد می زند و با خشم به آن ها ضربه می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It conveys to the viewer a correspondence between the real world and transmission that can be sensually experienced.
[ترجمه گوگل]مطابقت بین دنیای واقعی و انتقال را به بیننده منتقل می کند که می توان آن را به صورت حسی تجربه کرد
[ترجمه ترگمان]این امر به بیننده یک تناظر بین دنیای واقعی و انتقال را منتقل می کند که می تواند با تجربه باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The Golden Mean is a ratio that appears to connect (in some uncanny way) with all sorts of sensually pleasing creations, man-made and organic.
[ترجمه گوگل]میانگین طلایی نسبتی است که به نظر می رسد (به روشی عجیب) با انواع خلاقیت های دلپذیر، ساخته دست بشر و ارگانیک، ارتباط دارد
[ترجمه ترگمان]میانگین طلایی، نسبتی است که به نظر می رسد (به شیوه ای غیرطبیعی)با انواع آثار مطبوع و مطبوع، مصنوعی و ارگانیک متصل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Underestimate your baby. You may not be able to see it right away, but your baby is profiting sensually, intellectually, and socially thanks to your reading.
[ترجمه گوگل]کودک خود را دست کم بگیرید ممکن است نتوانید فوراً آن را ببینید، اما کودک شما به لطف مطالعه شما از نظر حسی، فکری و اجتماعی سود می برد
[ترجمه ترگمان]نوزادتان را دست کم بگیرید ممکن است شما قادر به دیدن آن نباشید، اما کودک شما از نظر فکری، از نظر فکری، از نظر فکری و اجتماعی سود می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. They may then either be left bound in a state of effective sensory deprivation for a period of time, or sensually stimulated in their state of bondage, before being released from their wrappings.
[ترجمه گوگل]سپس ممکن است آنها را برای مدتی در یک حالت محرومیت حسی مؤثر رها کرده و یا قبل از رها شدن از بسته بندی خود، در حالت اسارت خود به صورت حسی تحریک شوند
[ترجمه ترگمان]سپس آن ها ممکن است در حالتی از محرومیت احساسی موثر برای یک دوره زمانی، یا sensually تحریک شده در وضعیت اسارت خود، قبل از رها شدن از پوشش خود رها شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It is the same whether a man eat, or drink, or cohabit, or sleep sensually.
[ترجمه گوگل]انسان بخورد یا بیاشامد یا با هم زندگی کند و یا به صورت نفسانی بخوابد یکسان است
[ترجمه ترگمان]فرقی نمی کند که یک مرد غذا بخورد یا بنوشد، یا با cohabit، یا sensually بخوابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The work by Daniel Edwards, titled "Monument to Pro-Life: The Birth of Sean Preston" shows Spears naked, pregnant, and sensually bent over on her knees.
[ترجمه گوگل]اثری از دنیل ادواردز با عنوان "بنای یادبود طرفدار زندگی: تولد شان پرستون" اسپیرز را برهنه، باردار و به صورت حسی روی زانوهایش خم شده نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]اثر دانیل ادواردز، با عنوان \"بنای یادبود برای زندگی\": تولد شان پرستون \" نشان می دهد که اسپیرز برهنه و حامله است و sensually روی زانوهایش خم شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. But we believe that some qualities of self-awareness will emerge once the Net is sensually enhanced and emulated the complexity of the human brain.
[ترجمه گوگل]اما ما بر این باوریم که برخی از ویژگی‌های خودآگاهی زمانی پدیدار می‌شوند که شبکه به طور حسی تقویت شود و پیچیدگی مغز انسان را تقلید کند
[ترجمه ترگمان]اما ما معتقدیم که زمانی که Net is افزایش می یابد و با پیچیدگی مغز انسان همخوانی دارد، برخی از ویژگی های خودآگاهی ایجاد خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• perceptibly, in a manner that can be perceived by the senses; in the manner of seeking sensory gratification; lustfully, lasciviously, with excessive indulgence in sexual or physical pleasures

پیشنهاد کاربران

حس منــدانه؛
یعنی با به کارگرفتن حواس ( مثلِ بویایی، شنوایی و غیره )
مثال:
enjoying food deeply and sensually
لذت بردن از غذا به شکلی عمیق و حس مندانه.
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : sense / sensitize / sensationalize
✅️ اسم ( noun ) : sense / sensibility / sensitivity / sensitization / sensor / sensuality / sensuousness / sensation / sensationalism
...
[مشاهده متن کامل]

✅️ صفت ( adjective ) : sensible / sensitive / senseless / sensory / sensual / sensuous / sensational / sensationalist
✅️ قید ( adverb ) : sensibly / sensitively / senselessly / sensuously / sensually / sensationally

بپرس