1. She found his intense sensuality irresistible.
[ترجمه گوگل]او احساسات شدید او را غیرقابل مقاومت یافت
[ترجمه ترگمان]شور و هیجان شدید و مقاومت ناپذیر او را در خود احساس می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شور و هیجان شدید و مقاومت ناپذیر او را در خود احساس می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. These perfumes have warmth and sensuality.
[ترجمه گوگل]این عطرها گرما و حسی دارند
[ترجمه ترگمان]این عطرها warmth و sensuality دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این عطرها warmth و sensuality دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Her face had an air of sleepy sensuality.
[ترجمه گوگل]صورتش هوای حسی خواب آلود داشت
[ترجمه ترگمان]چهره اش حالت sensuality داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چهره اش حالت sensuality داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Against the sensuality of the romantic, Berlin offered the sobriety of the realist.
[ترجمه گوگل]برلین در برابر شهوانی بودن رمانتیک، متانت رئالیست را عرضه کرد
[ترجمه ترگمان]در مقابل شهوت of، برلین با زیرکی و زیرکی realist را به جهانیان معرفی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در مقابل شهوت of، برلین با زیرکی و زیرکی realist را به جهانیان معرفی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He plucked and ate them with surprising sensuality, sucking out the juice and spitting the pips into his left hand.
[ترجمه گوگل]او آنها را با حسی شگفتانگیز میکند و میخورد، آب میوه را میمکد و هستهها را به دست چپش میریزد
[ترجمه ترگمان]او آن ها را بیرون کشید و با لذت عجیبی آن ها را خورد و آب را در دست چپش تف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او آن ها را بیرون کشید و با لذت عجیبی آن ها را خورد و آب را در دست چپش تف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. His cologne reads subdued but intense sensuality.
[ترجمه گوگل]ادکلن او احساساتی ملایم اما شدید را می خواند
[ترجمه ترگمان]ادکلن او، اما شدید و شدید در او خوانده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ادکلن او، اما شدید و شدید در او خوانده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. I wanted to weep for an enormous violent sensuality I would never know again.
[ترجمه گوگل]میخواستم برای یک حس خشونتآمیز عظیم گریه کنم که دیگر هرگز نخواهم شناخت
[ترجمه ترگمان]دلم می خواست به خاطر این کشش شدید و شدیدی که دیگر هرگز نخواهم فهمید، گریه کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دلم می خواست به خاطر این کشش شدید و شدیدی که دیگر هرگز نخواهم فهمید، گریه کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. It was sensuality sharp and searing as fire, burning the soul to tinder.
[ترجمه گوگل]شهوانی تیز و سوزان مانند آتش بود که روح را می سوزاند
[ترجمه ترگمان]این شهوت، شهوانی بود و شعله های آتش، روح را می سوزاند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این شهوت، شهوانی بود و شعله های آتش، روح را می سوزاند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. A handsome woman, with a streak of sensuality.
[ترجمه گوگل]زنی خوش تیپ، با رگه هایی از احساسات
[ترجمه ترگمان]یک زن زیبا با رگه ای از شهوت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک زن زیبا با رگه ای از شهوت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Most successful businessmen recognise that sensuality, not always of the most edifying quality, positively affects their sales.
[ترجمه گوگل]اکثر تاجران موفق تشخیص میدهند که شهوانی بودن، که همیشه از بهترین کیفیت برخوردار نیست، بر فروش آنها تأثیر مثبت میگذارد
[ترجمه ترگمان]بسیاری از تجار موفق می دانند که شهوت، نه همیشه of کیفیت، بر فروش آن ها تاثیر می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بسیاری از تجار موفق می دانند که شهوت، نه همیشه of کیفیت، بر فروش آن ها تاثیر می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. There was a strong, smoldering sensuality about her, but that was not her magic.
[ترجمه گوگل]احساسات شدید و دودآمیزی در او وجود داشت، اما این جادوی او نبود
[ترجمه ترگمان]در این حال، شور و اشتیاق شدیدی نسبت به او وجود داشت، اما این جادوی او نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در این حال، شور و اشتیاق شدیدی نسبت به او وجود داشت، اما این جادوی او نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Disease, languor, doubt, carelessness, laziness, sensuality, delusion, impotency and instability are the obstacles that distract the mind.
[ترجمه گوگل]بیماری، کسالت، شک، بی احتیاطی، تنبلی، نفسانی، هذیان، ناتوانی و بی ثباتی از موانعی است که ذهن را منحرف می کند
[ترجمه ترگمان]بیماری، رخوت، تردید، تنبلی، sensuality، sensuality، impotency و بی ثباتی موانعی هستند که ذهن را منحرف می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بیماری، رخوت، تردید، تنبلی، sensuality، sensuality، impotency و بی ثباتی موانعی هستند که ذهن را منحرف می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Sensuality Vs. the Male Boss, Dangerous Conditions?
[ترجمه گوگل]حس گرایی در مقابل رئیس مرد، شرایط خطرناک؟
[ترجمه ترگمان]مقایسه Sensuality با رئیس مرد، شرایط خطرناک؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مقایسه Sensuality با رئیس مرد، شرایط خطرناک؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. This stunning pendant exudes femininity and sensuality.
[ترجمه گوگل]این آویز خیره کننده زنانگی و حسی را به نمایش می گذارد
[ترجمه ترگمان]این جلب توجه زنانه و زنانه را به ارمغان آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این جلب توجه زنانه و زنانه را به ارمغان آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The wave and curl of her blonde hair gave her sensuality and youth.
[ترجمه گوگل]موج و فرهای موهای بلوندش حس و حال و جوانی به او می بخشید
[ترجمه ترگمان]موج و موی بلوند او، sensuality و جوانی را به او بخشیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]موج و موی بلوند او، sensuality و جوانی را به او بخشیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید