sensitized

جمله های نمونه

1. Volunteers need to be sensitized to the cultural differences they will meet in African countries.
[ترجمه گوگل]داوطلبان باید نسبت به تفاوت های فرهنگی که در کشورهای آفریقایی با آنها مواجه خواهند شد، حساس شوند
[ترجمه ترگمان]داوطلبان باید به تفاوت های فرهنگی که در کشورهای آفریقایی با هم ملاقات خواهند کرد توجه داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. How many judges in our male-dominated courts are sensitized to women's issues?
[ترجمه گوگل]چه تعداد قاضی در دادگاه های مردسالار ما نسبت به مسائل زنان حساس هستند؟
[ترجمه ترگمان]چه تعداد قاضی در دادگاه های male به مسائل زنان وابسته هستند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Anxious people can become acutely sensitized to their bodies, noticing and focussing on minor bodily changes.
[ترجمه گوگل]افراد مضطرب می توانند به شدت نسبت به بدن خود حساس شوند و تغییرات جزئی بدن را متوجه شوند و روی آنها تمرکز کنند
[ترجمه ترگمان]افراد مضطرب می توانند نسبت به بدن خود به شدت به بدن خود توجه داشته و بر تغییرات جزئی بدنی تمرکز داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Skin is easily irritated, chapped, chafed, and sensitized.
[ترجمه گوگل]پوست به راحتی تحریک می شود، ترک می خورد، چروکیده می شود و حساس می شود
[ترجمه ترگمان]پوست به راحتی از ترک خوردن، ترک خوردن، خارش، و حساسیت استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. People are becoming more sensitized to the dangers threatening the environment.
[ترجمه گوگل]مردم نسبت به خطراتی که محیط زیست را تهدید می کند حساس تر می شوند
[ترجمه ترگمان]مردم بیشتر به خطراتی که محیط زیست را تهدید می کند تبدیل می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Many hospital workers have become sensitized to the latex in gloves.
[ترجمه گوگل]بسیاری از کارکنان بیمارستان نسبت به لاتکس موجود در دستکش حساس شده اند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از کارگران بیمارستان در دست دستکش به دست گرفته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The fire sensitized the burnt child.
[ترجمه گوگل]آتش سوزی کودک سوخته را حساس کرد
[ترجمه ترگمان]آتش دخترک سوخته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He was a highly sensitized instrument, a finely tuned social and academic barometer.
[ترجمه گوگل]او یک ابزار بسیار حساس، یک فشارسنج اجتماعی و دانشگاهی بود که به خوبی تنظیم شده بود
[ترجمه ترگمان]او ابزار بسیار مهمی بود که یک فشارسنج اجتماعی و علمی را به خوبی تنظیم می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. As a result, more people became sensitized to latex and developed allergic reactions.
[ترجمه گوگل]در نتیجه، افراد بیشتری نسبت به لاتکس حساس شدند و واکنش های آلرژیک ایجاد کردند
[ترجمه ترگمان]در نتیجه، بیشتر مردم نسبت به لاتکس حساسیت بیشتری نشان دادند و واکنش های آلرژیک را ایجاد کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Anxious people become acutely sensitized to their bodies, noticing minor bodily changes upon which they focus.
[ترجمه گوگل]افراد مضطرب به شدت به بدن خود حساس می شوند و متوجه تغییرات جزئی بدنی می شوند که روی آن تمرکز می کنند
[ترجمه ترگمان]افراد نگران به بدنشان به شدت به بدن خود توجه می کنند و متوجه تغییرات جزئی بدنی می شوند که بر روی آن تمرکز می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The public is being sensitized to the level of handgun violence.
[ترجمه گوگل]افکار عمومی نسبت به میزان خشونت با اسلحه دستی حساس شده است
[ترجمه ترگمان]مردم به میزان خشونت دستی تحت فشار هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. They had been sensitized to exclusion as they were growing up.
[ترجمه گوگل]آنها در زمان رشد نسبت به طرد شدن حساس شده بودند
[ترجمه ترگمان]آن ها در حال رشد بودند که در حال رشد بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Conversely, knockdown GRP 78 by sina sensitized ovarian and breast cancer cells to apoptosis.
[ترجمه گوگل]برعکس، از بین بردن GRP 78 توسط سینا سلول های سرطانی تخمدان و پستان را نسبت به آپوپتوز حساس کرد
[ترجمه ترگمان]بر عکس، knockdown ۷۸ توسط سینا طب سوزنی و سلول های سرطانی سینه به آپوپتوز
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The sensitized photolysis of diazonium salts by several new thioxanthone compounds has been investigated in this work.
[ترجمه گوگل]فوتولیز حساس نمک های دیازونیوم توسط چندین ترکیب جدید تیوکسانتون در این کار بررسی شده است
[ترجمه ترگمان]استفاده از نمک دی آزونیوم با چندین ترکیب شیمیایی جدید در این اثر مورد بررسی قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Antigen interacts with the surface of sensitized mast cells.
[ترجمه گوگل]آنتی ژن با سطح ماست سل های حساس شده تعامل دارد
[ترجمه ترگمان]Antigen با سطح سلول های mast در تعامل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• caused to be sensitive; made sensitive; (medicine) allergic, having an allergy, hypersensitive, extremely susceptible to a particular factor (also sensitised)

پیشنهاد کاربران