1. It also helps to sensitise the Church to the dangers of cultural imperialism.
[ترجمه گوگل]همچنین به حساس کردن کلیسا نسبت به خطرات امپریالیسم فرهنگی کمک می کند
[ترجمه ترگمان]آن هم چنین به تخریب کلیسا در برابر خطرات امپریالیسم فرهنگی کمک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن هم چنین به تخریب کلیسا در برابر خطرات امپریالیسم فرهنگی کمک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. There are many experiences which can sensitise and inform committed work.
[ترجمه گوگل]تجربیات زیادی وجود دارد که می تواند کار متعهدانه را حساس و آگاه کند
[ترجمه ترگمان]تجربیات زیادی وجود دارند که می توانند به آن ها اطلاع دهند و به کار متعهد شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تجربیات زیادی وجود دارند که می توانند به آن ها اطلاع دهند و به کار متعهد شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Broadly speaking, children under four are not sensitised and show no bite mark.
[ترجمه گوگل]به طور کلی، کودکان زیر چهار سال حساس نیستند و هیچ علامت گاز گرفتگی نشان نمی دهند
[ترجمه ترگمان]به طور کلی، بچه ها زیر چهار چوب گلف بازی نمی کنند و هیچ نشانه bite نشان نمی دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به طور کلی، بچه ها زیر چهار چوب گلف بازی نمی کنند و هیچ نشانه bite نشان نمی دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The organisation as a whole became sensitised to the many debates which faced women artists who were physically challenged.
[ترجمه گوگل]سازمان به طور کلی نسبت به بحث های زیادی که با زنان هنرمند مواجه بود که از نظر جسمی دچار مشکل بودند، حساس شد
[ترجمه ترگمان]این سازمان به عنوان یک کل به بحث های زیادی تبدیل شد که با هنرمندان زن که به صورت فیزیکی به چالش کشیده شده بودند، روبرو بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این سازمان به عنوان یک کل به بحث های زیادی تبدیل شد که با هنرمندان زن که به صورت فیزیکی به چالش کشیده شده بودند، روبرو بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. But another is undoubtedly that critics' warnings have sensitised governments across the world to the need to give this new technology a cautious, if warm, welcome.
[ترجمه گوگل]اما مورد دیگر بدون شک این است که هشدارهای منتقدان، دولتهای سراسر جهان را نسبت به نیاز به استقبال محتاطانه، اگر گرم، از این فناوری جدید حساس کرده است
[ترجمه ترگمان]اما نکته دیگر بدون شک این است که هشدارهای منتقدان دولت را در سراسر جهان برای نیاز به دادن این فن آوری جدید، در صورت گرم بودن، استقبال می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اما نکته دیگر بدون شک این است که هشدارهای منتقدان دولت را در سراسر جهان برای نیاز به دادن این فن آوری جدید، در صورت گرم بودن، استقبال می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. This leaves children highly sensitised to the particular allergen, which can lead to asthma attacks when their immune system reacts to any subsequent exposure.
[ترجمه گوگل]این باعث میشود کودکان به شدت نسبت به آلرژن خاص حساس شوند، که میتواند منجر به حملات آسم شود، زمانی که سیستم ایمنی آنها به هر مواجهه بعدی واکنش نشان میدهد
[ترجمه ترگمان]این باعث می شود که کودکان به شدت به allergen خاص مبتلا شوند، که می تواند منجر به حملات آسم در زمانی شود که سیستم ایمنی آن ها به هر گونه نوردهی بعدی واکنش نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این باعث می شود که کودکان به شدت به allergen خاص مبتلا شوند، که می تواند منجر به حملات آسم در زمانی شود که سیستم ایمنی آن ها به هر گونه نوردهی بعدی واکنش نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. People are more sensitised to the dangers that threaten the enviroment.
[ترجمه گوگل]مردم نسبت به خطراتی که محیط را تهدید می کند حساس ترند
[ترجمه ترگمان]مردم نسبت به خطراتی که تهدید کننده را تهدید می کنند، sensitised
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مردم نسبت به خطراتی که تهدید کننده را تهدید می کنند، sensitised
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Dye - sensitised solar cells seek to mimic this assembly line.
[ترجمه گوگل]سلول های خورشیدی حساس شده با رنگ به دنبال تقلید از این خط مونتاژ هستند
[ترجمه ترگمان]سلول های خورشیدی دای - sensitised به دنبال تقلید از این خط مونتاژ هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سلول های خورشیدی دای - sensitised به دنبال تقلید از این خط مونتاژ هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Other film in rolls, without perforations, of a width not exceeding 105 mm, for color photography (polychrome), sensitised, unexposed.
[ترجمه گوگل]فیلم های دیگر در رول، بدون سوراخ، با عرض بیش از 105 میلی متر، برای عکاسی رنگی (پلی کروم)، حساس، بدون نور
[ترجمه ترگمان]سایر فیلم ها در رول، بدون سوراخ شدن، بدون سوراخ شدن بیش از ۱۰۵ mm، برای عکاسی رنگی (رنگارنگ)، sensitised، unexposed
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سایر فیلم ها در رول، بدون سوراخ شدن، بدون سوراخ شدن بیش از ۱۰۵ mm، برای عکاسی رنگی (رنگارنگ)، sensitised، unexposed
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. This "methylation" of GR appears to make the individual more tuned in or sensitised to stress, meaning that they will react to it quicker both mentally and hormonally.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که این "متیلاسیون" GR باعث می شود که فرد نسبت به استرس بیشتر هماهنگ شود یا نسبت به آن حساس شود، به این معنی که سریعتر به آن واکنش روحی و هورمونی نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]این \"متیلاسیون\" به نظر می رسد که فرد را به دقت تنظیم شده و یا به استرس تبدیل کند، به این معنی که آن ها هم در ذهن و هم از لحاظ ذهنی سریع تر واکنش نشان خواهند داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این \"متیلاسیون\" به نظر می رسد که فرد را به دقت تنظیم شده و یا به استرس تبدیل کند، به این معنی که آن ها هم در ذهن و هم از لحاظ ذهنی سریع تر واکنش نشان خواهند داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Other photographic plates and film, not for colour photography (polychrome), in the flat, sensitised, unexposed.
[ترجمه گوگل]سایر صفحات و فیلم های عکاسی، نه برای عکاسی رنگی (پلی کروم)، در سطح صاف، حساس، بدون نور
[ترجمه ترگمان]دیگر صفحات عکاسی و فیلم، نه برای عکاسی رنگی (رنگارنگ)، در آپارتمان، sensitised، unexposed
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دیگر صفحات عکاسی و فیلم، نه برای عکاسی رنگی (رنگارنگ)، در آپارتمان، sensitised، unexposed
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. This UV exposure produces a cell type that, when transferred into other mice before they re sensitised to an allergen, can prevent the development of some of the asthma-like symptoms.
[ترجمه گوگل]این قرار گرفتن در معرض اشعه ماوراء بنفش نوع سلولی را تولید می کند که وقتی به موش های دیگر قبل از اینکه دوباره به یک آلرژن حساس شوند منتقل شود، می تواند از ایجاد برخی از علائم شبه آسم جلوگیری کند
[ترجمه ترگمان]این نوردهی UV نوع سلولی را تولید می کند که وقتی به موش های دیگر منتقل می شود قبل از انتقال به یک allergen می تواند از توسعه برخی از علائم آسم مانند جلوگیری کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این نوردهی UV نوع سلولی را تولید می کند که وقتی به موش های دیگر منتقل می شود قبل از انتقال به یک allergen می تواند از توسعه برخی از علائم آسم مانند جلوگیری کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The product of the new gene may also induce an allergic response in individuals who have previously been sensitised to a closely related substance.
[ترجمه گوگل]محصول ژن جدید ممکن است باعث ایجاد واکنش آلرژیک در افرادی شود که قبلاً نسبت به یک ماده نزدیک حساس شده اند
[ترجمه ترگمان]محصول این ژن جدید ممکن است منجر به واکنش آلرژیک در افرادی شود که قبلا به یک ماده مرتبط با هم نزدیک شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]محصول این ژن جدید ممکن است منجر به واکنش آلرژیک در افرادی شود که قبلا به یک ماده مرتبط با هم نزدیک شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Other photographic plates and film, for colour photography ( polychrome ), in the flat, sensitised, unexposed.
[ترجمه گوگل]سایر صفحات و فیلم های عکاسی، برای عکاسی رنگی (پلی کروم)، در سطح صاف، حساس، بدون نور
[ترجمه ترگمان]دیگر صفحات عکاسی و فیلم، برای عکاسی رنگی (رنگارنگ)، در آپارتمان، sensitised، unexposed
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دیگر صفحات عکاسی و فیلم، برای عکاسی رنگی (رنگارنگ)، در آپارتمان، sensitised، unexposed
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید