sense of hearing


معنی: سامعه

جمله های نمونه

1. Cats have a very acute sense of hearing .
[ترجمه گوگل]گربه ها حس شنوایی بسیار شدیدی دارند
[ترجمه ترگمان]گربه ها حس شنوایی بسیار دقیق دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. She lost her sense of hearing early in life.
[ترجمه گوگل]او در اوایل زندگی حس شنوایی خود را از دست داد
[ترجمه ترگمان]او حس کرد که صبح زود بیدار شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In the dark my sense of hearing becomes so acute.
[ترجمه گوگل]در تاریکی حس شنوایی من بسیار حاد می شود
[ترجمه ترگمان]در تاریکی حس شنوایی من بسیار حساس می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Bats have a very powerful sense of hearing.
[ترجمه گوگل]خفاش ها حس شنوایی بسیار قدرتمندی دارند
[ترجمه ترگمان]خفاش ها حس شنوایی بسیار قدرتمندی دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Next to the sense of sight, the sense of hearing furnishes the most reports.
[ترجمه گوگل]در کنار حس بینایی، حس شنوایی بیشترین گزارش را ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]در کنار حس بینایی، حس شنوایی، اغلب گزارش ها را ارائه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Above all was the sense of hearing acute.
[ترجمه گوگل]بیش از همه حس شنوایی حاد بود
[ترجمه ترگمان]بالاتر از همه، حس شنوایی بسیار تیز بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. His sense of hearing, teachers noticed, was exceptional.
[ترجمه گوگل]معلمان متوجه شدند که حس شنوایی او استثنایی بود
[ترجمه ترگمان]معلمان متوجه شدند که حس شنوایی او استثنایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Superhuman mental powers, including his extraordinary sense of hearing and blazing speed-reading, are as vital to Superman as his bullet-beating velocity and steel-bending strength.
[ترجمه گوگل]قدرت های ذهنی مافوق بشری، از جمله حس شنوایی خارق العاده و تندخوانی شعله ور، برای سوپرمن به اندازه سرعت ضربان گلوله و قدرت خم شدن فولاد او حیاتی است
[ترجمه ترگمان]قدرت های ذهنی superhuman، از جمله حس فوق العاده او از شنیدن و سرعت بخشیدن به سرعت خواندن، به اندازه سرعت ضرب گلوله و قدرت خمش فولاد، برای سوپرمن هم حیاتی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Solfeggio is a basic training on musical sense of hearing. It is a course combining technique, theory and art, and it plays an important part in professional music education.
[ترجمه گوگل]سولفژ یک آموزش اساسی در زمینه حس شنوایی موسیقی است این دوره ترکیبی از تکنیک، تئوری و هنر است و نقش مهمی در آموزش حرفه ای موسیقی ایفا می کند
[ترجمه ترگمان]solfeggio یک تمرین پایه در زمینه موسیقی شنوایی است این یک دوره ترکیبی از تکنیک، تئوری و هنر است و نقش مهمی در آموزش موسیقی حرفه ای ایفا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Provides the flawless sense of hearing for the net friend to enjoy sparely no effort.
[ترجمه گوگل]حس شنوایی بی عیب و نقصی را برای دوست نت فراهم می کند تا بدون هیچ تلاشی از آن لذت ببرد
[ترجمه ترگمان]احساس بی عیب و نقص شنوایی برای دوست را در اختیار می گذارد تا از تلاش و تلاش چندان لذت ببرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Dogs have a very good sense of hearing.
[ترجمه گوگل]سگ ها حس شنوایی بسیار خوبی دارند
[ترجمه ترگمان]سگ ها حس شنوایی بسیار خوبی دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Having a diminished or defective sense of hearing, but not deaf.
[ترجمه گوگل]داشتن حس شنوایی ضعیف یا ناقص، اما ناشنوا نیست
[ترجمه ترگمان]چون شنوایی یا شنوایی ضعیف داشت، اما کر نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The music manifests the fashion show as the sense of hearing sensation the harmony esthetic pursue.
[ترجمه گوگل]موسیقی نمایش مد را به عنوان حس شنوایی که هماهنگی زیبایی را دنبال می کند، نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]موسیقی، نمایش مد را نشان می دهد به طوری که حس شنوایی شور و زیبایی را دنبال می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Though advanced in year, he have a keen sense of hearing.
[ترجمه گوگل]اگرچه در سنین بالاتری است، اما حس شنوایی قوی دارد
[ترجمه ترگمان]با این که در سال پیش پیشرفت کرده بود، حس کنجکاوی شدیدی به او دست داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. His lost eyesight was more than made up for by his ever sharpening sense of hearing.
[ترجمه گوگل]بینایی از دست رفته او با حس شنوایی همیشه تیزش جبران شده بود
[ترجمه ترگمان]چشم های از دست رفته او بیش از آن چیزی بود که تا به حال حس شنوایی او را به خود مشغول کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سامعه (اسم)
hearing, sense of hearing

انگلیسی به انگلیسی

• perception of hearing, faculty that receives impressions through the ears

پیشنهاد کاربران

بپرس