sensationally

جمله های نمونه

1. Newspapers reported the incident sensationally, making it appear worse than it really was.
[ترجمه گوگل]روزنامه ها این حادثه را به طرز هیجان انگیزی گزارش کردند و آن را بدتر از آنچه بود نشان دادند
[ترجمه ترگمان]روزنامه ها این حادثه را sensationally گزارش دادند و باعث شد که اوضاع بدتر از آن شود که واقعا بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. They won sensationally against the top team.
[ترجمه گوگل]آنها مقابل تیم برتر پیروز شدند
[ترجمه ترگمان]آن ها در مقابل تیم برتر پیروز شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The show ended sensationally with fireworks.
[ترجمه گوگل]این نمایش با آتش بازی به پایان رسید
[ترجمه ترگمان]نمایش با آتش بازی به پایان رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The incident was sensationally reported in the press.
[ترجمه گوگل]این حادثه به طرز عجیبی در مطبوعات منتشر شد
[ترجمه ترگمان]این حادثه در مطبوعات گزارش شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The rape trial was sensationally halted yesterday.
[ترجمه گوگل]دادگاه تجاوز جنسی دیروز به طرز عجیبی متوقف شد
[ترجمه ترگمان]محاکمه تجاوز yesterday دیروز متوقف شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. But although the sensationally styled Calibra sets the trend, it is by no means the only exponent of the field.
[ترجمه گوگل]اما اگرچه کالیبرای با استایل هیجان انگیز این روند را تعیین می کند، به هیچ وجه تنها نماینده این حوزه نیست
[ترجمه ترگمان]اما اگر چه مدل sensationally در این گرایش گرایش دارد، به هیچ وجه تنها نمای میدان نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Clare wondered suspiciously why this sensationally good-looking man seemed not to have any New Year's plans.
[ترجمه گوگل]کلر به طرز مشکوکی تعجب کرد که چرا به نظر می‌رسد این مرد خوش‌قیافه هیچ برنامه‌ای برای سال نو ندارد
[ترجمه ترگمان]کلر با بدگمانی پرسید که چرا این مرد خوش قیافه به نظر نمی رسید هیچ برنامه ای برای سال نو داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The book sold sensationally well.
[ترجمه گوگل]این کتاب به طرز چشمگیری فروش خوبی داشت
[ترجمه ترگمان]کتاب sensationally را به خوبی فروخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Marcos Cafu has sensationally announced he's returning to Brazil permanently, possibly as early as January.
[ترجمه گوگل]مارکوس کافو به طرز عجیبی اعلام کرد که احتمالاً در اوایل ژانویه به طور دائم به برزیل بازخواهد گشت
[ترجمه ترگمان]مارکوس Cafu اعلام کرده است که برای همیشه در اوایل ژانویه به برزیل باز خواهد گشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In his sensationally surreal apologia, a weepy Anthony Weiner had only one thing to brag about: “I’ve never had sex outside my marriage. ”
[ترجمه گوگل]آنتونی واینر گریان در عذرخواهی سوررئال خود فقط یک چیز داشت: «من هرگز خارج از ازدواجم رابطه جنسی نداشتم ”
[ترجمه ترگمان]در دفاعیه his surreal، یک چرت درباره آنتونی وینر فقط یک چیز داشت که به آن می بالد: \" من هیچ وقت بیرون از ازدواج خودم رابطه جنسی نداشتم \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. However Gattuso has sensationally come out against the 28 - year - old's signature.
[ترجمه گوگل]با این حال گتوزو به طرز عجیبی با امضای این بازیکن 28 ساله مخالفت کرده است
[ترجمه ترگمان]با این حال، sensationally به امضای ۲۸ ساله خود رسیده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The ball their bowlers used in the morning session was sensationally taken from them at lunch by match referee Deryck Murray.
[ترجمه گوگل]توپی که پرتاب کننده‌های آنها در جلسه صبح استفاده می‌کردند در زمان ناهار توسط داور مسابقه، دریک موری، به طرز هیجان‌انگیزی از آنها گرفته شد
[ترجمه ترگمان]توپ گیران این توپ که در جلسه صبح استفاده می شدند با داور مسابقه Deryck موری از آن ها گرفته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Putting a Net - connected computer in everyone's pocket is expected to be a sensationally lucrative business.
[ترجمه گوگل]انتظار می رود که قرار دادن یک کامپیوتر متصل به شبکه در جیب همه یک تجارت پر سود باشد
[ترجمه ترگمان]قرار بر این است که یک کامپیوتر متصل به شبکه در جیب هر فرد یک کسب وکار پر سود و پر سود باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In the summer of 1958 the pianist had a sensationally triumphant return.
[ترجمه گوگل]در تابستان 1958 پیانیست بازگشتی پیروزمندانه داشت
[ترجمه ترگمان]در تابستان سال ۱۹۵۸، نوازنده پیانو بازگشت پیروزمندانه ای داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• in a manner that is designed to excite interest or outrage; exceptionally, extraordinarily; perceptively, with respect to the senses

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : sense / sensitize / sensationalize
✅️ اسم ( noun ) : sense / sensibility / sensitivity / sensitization / sensor / sensuality / sensuousness / sensation / sensationalism
...
[مشاهده متن کامل]

✅️ صفت ( adjective ) : sensible / sensitive / senseless / sensory / sensual / sensuous / sensational / sensationalist
✅️ قید ( adverb ) : sensibly / sensitively / senselessly / sensuously / sensually / sensationally

به صورت محسوسی
به طرز شگفت انگیزی

بپرس