senior high school

/ˈsiːnjərˈhaɪˈskuːl//ˈsiːnɪəhaɪskuːl/

معنی: مدرسه متوسطه
معانی دیگر: (امریکا) دبیرستان (معمولا برای سال های نهم و دهم و یازدهم و دوازدهم)، مدرسه متوسطه معمولا کالاسهای 01 و 11 و 21

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a secondary school comprising grades ten, eleven, and twelve, and sometimes grade nine; high school.

جمله های نمونه

1. About 80 percent of the graduates advanced to senior high schools.
[ترجمه گوگل]حدود 80 درصد از فارغ التحصیلان به دبیرستان های عالی راه یافتند
[ترجمه ترگمان]حدود ۸۰ درصد از فارغ التحصیلان به دبیرستان عالی ارتقا پیدا کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. As a teenager he attended Tulse Hill Senior High School.
[ترجمه گوگل]در نوجوانی به دبیرستان ارشد تولس هیل رفت
[ترجمه ترگمان]او به عنوان یک نوجوان در دبیرستان Tulse هیل شرکت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In junior and senior high schools, work-inhibited students may be aides to the secretarial staff in the guidance and administrative offices.
[ترجمه گوگل]در دبیرستان‌های راهنمایی و دبیرستان، دانش‌آموزان ناتوان از کار ممکن است دستیار کارکنان منشی در دفاتر راهنمایی و اداری باشند
[ترجمه ترگمان]در مدارس عالی و ارشد، دانش آموزان به کار گرفته ممکن است دستیار کارمند دبیرخانه در دفتر راهنمایی و اداری باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. How counselors in elementary through senior high school carry out these principles is the main theme of this chapter.
[ترجمه گوگل]چگونگی اجرای این اصول توسط مشاوران در مقطع ابتدایی تا دبیرستان موضوع اصلی این فصل است
[ترجمه ترگمان]اینکه چگونه مشاوران ابتدایی از طریق دبیرستان عالی این اصول را اجرا می کنند، موضوع اصلی این فصل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The senior high school intramural examination is a type of examination whose examinatorial standard and content are independent of the intevention from any extramural organization or group.
[ترجمه گوگل]امتحان درون مدرسه ای دبیرستان نوعی امتحان است که استاندارد و محتوای امتحانی آن مستقل از ابداع هر سازمان یا گروه خارج از مدرسه است
[ترجمه ترگمان]آزمون high دبیرستان یک نوع بررسی است که استاندارد و محتوا مستقل از the هر سازمان یا گروه extramural مستقل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Only in the embanked courtyard of county senior high school which was located in halfway up the mountain, there was a scene of jollification at the moment.
[ترجمه گوگل]فقط در حیاط خاکریزی دبیرستان شهرستان که در نیمه راه کوه قرار داشت، در حال حاضر صحنه شادی بود
[ترجمه ترگمان]تنها در حیاط embanked که در نیمه راه کوه قرار داشت، در آن لحظه صحنه of وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Degree required: Senior High School, or Technical secondary School, or Higher.
[ترجمه گوگل]مدرک مورد نیاز: دبیرستان ارشد، یا دبیرستان فنی، یا بالاتر
[ترجمه ترگمان]درجه مورد نیاز: دبیرستان عالی، یا دبیرستان فنی، یا بالاتر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Since he went to senior high school, he has worked very hard.
[ترجمه گوگل]از زمانی که به دبیرستان رفت، بسیار سخت کار کرده است
[ترجمه ترگمان]از وقتی که به دبیرستان می رفت خیلی کار کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I'm going to meet some senior high school students and teachers.
[ترجمه گوگل]من قصد دارم با چند دانش‌آموز و معلم دبیرستان ملاقات کنم
[ترجمه ترگمان]من می خواهم چند تا از دانش آموزان و معلمان دبیرستان را ملاقات کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In 1970, after graduating from John F. Kennedy Senior High School, he enrolled at Harvard University and took classes from philosophers Robert Nozick and Stanley Cavell.
[ترجمه گوگل]در سال 1970، پس از فارغ‌التحصیلی از دبیرستان جان اف کندی، در دانشگاه هاروارد ثبت‌نام کرد و در کلاس‌های رابرت نوزیک و استنلی کاول فیلسوفان شرکت کرد
[ترجمه ترگمان]در ۱۹۷۰ بعد از فارغ التحصیلی از جان اف دبیرستان کندی، او در دانشگاه هاروارد ثبت نام کرد و کلاس هایی از فلاسفه (رابرت Nozick)و استنلی Cavell (استنلی Cavell)برگزار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The book is too difficult for most senior high school students.
[ترجمه گوگل]این کتاب برای اکثر دانش آموزان دبیرستانی بسیار دشوار است
[ترجمه ترگمان]این کتاب برای اکثر دانش آموزان دبیرستان بسیار مشکل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I graduate from senior high school and major in English.
[ترجمه گوگل]من از دبیرستان و رشته زبان انگلیسی فارغ التحصیل شدم
[ترجمه ترگمان]من از دبیرستان عالی و بزرگ انگلیسی فارغ التحصیل شدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The future time perspective of the senior high school students has the mesomeric effect between the academic self-efficacy and the learning burnout.
[ترجمه گوگل]چشم انداز زمانی آینده دانش آموزان سال آخر دبیرستان تأثیر مزومری بین خودکارآمدی تحصیلی و فرسودگی یادگیری دارد
[ترجمه ترگمان]دیدگاه زمانی آینده دانش آموزان دبیرستانی تاثیر mesomeric بین خودکارآمدی دانشگاهی و تحلیل رفتگی یادگیری دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Analytic geometry is the very important part in senior high school, it combine algebra with geometry.
[ترجمه گوگل]هندسه تحلیلی بخش بسیار مهمی در دبیرستان است، جبر را با هندسه ترکیب می کند
[ترجمه ترگمان]هندسه تحلیلی، بخش مهمی در دبیرستان عالی است که جبر را با هندسه ترکیب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. But it include junior high school and senior high school.
[ترجمه گوگل]اما شامل دبیرستان و دبیرستان می شود
[ترجمه ترگمان]اما این دبیرستان شامل دبیرستان عالی و دبیرستان عالی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مدرسه متوسطه (اسم)
high school, senior high school

انگلیسی به انگلیسی

• higher grades in an american high school

پیشنهاد کاربران

مدارس مختلف به انگلیسی:
nursery school / preschool / kindergarten = پیش دبستانی، مهد کودک
elementary school / primary school / grade school = مدرسه ابتدایی، دبستان
middle school / junior high school / junior high = راهنمایی ( دبیرستان دوره اول )
...
[مشاهده متن کامل]

high school / upper school / secondary school / senior high school / senior high = ( دبیرستان ( دبیرستان دوره دوم
vocational school = هنرستان فنی حرفه ای
boarding school =
مدرسه شبانه روزی ( به آن دسته از مدارس گفته می شود که دانش آموزان نه تنها در آنجا تحصیل می کنند، بلکه در آنجا اقامت هم می کنند )
day school =
به مدرسه غیر دولتی ای گفته می شود که دانش آموزان فقط در آن درس می خوانند و برخلاف boarding school، در آنجا زندگی نمی کنند ( در خانه های خود زندگی می کنند )
private school = مدرسه غیر انتفاعی، مدرسه غیردولتی
public school / state school = مدرسه دولتی

بپرس