sender

/ˈsendər//ˈsendə/

معنی: فرستنده
معانی دیگر: فرستنده

جمله های نمونه

1. On the customs declaration, the sender labeled the freight as agricultural machinery.
[ترجمه گوگل]در اظهارنامه گمرکی، فرستنده کالا را به عنوان ماشین آلات کشاورزی برچسب زده است
[ترجمه ترگمان]در اظهارنامه گمرکی، فرستنده بار را به عنوان ماشین آلات کشاورزی برچسب زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. If undelivered, please return to sender.
[ترجمه گوگل]در صورت عدم تحویل، لطفاً به فرستنده بازگردید
[ترجمه ترگمان]اگر undelivered، لطفا به فرستنده باز برگردید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The parcel was returned to the sender because the directions were incorrect.
[ترجمه گوگل]بسته به دلیل نادرست بودن مسیرها به فرستنده بازگردانده شد
[ترجمه ترگمان]بسته به فرستنده باز گردانده شد، زیرا جهات نادرست بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The sender of the first correct answer to be drawn will receive £100.
[ترجمه گوگل]فرستنده اولین پاسخ صحیح که قرعه کشی می شود 100 پوند دریافت می کند
[ترجمه ترگمان]فرستنده اولین پاسخ صحیح که باید کشیده شود ۱۰۰ پوند دریافت خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The sender of the best letter every week will win a cheque for £20.
[ترجمه گوگل]فرستنده بهترین نامه هر هفته یک چک 20 پوندی برنده خواهد شد
[ترجمه ترگمان]فرستنده بهترین نامه هر هفته چکی به مبلغ ۲۰ پوند برنده خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The letter came back with 'return to sender - not known at this address' written on it.
[ترجمه گوگل]نامه با نوشته «بازگشت به فرستنده - نامشخص در این آدرس» برگشت
[ترجمه ترگمان]این نامه با بازگشت به فرستنده بر روی آن نوشته شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The sender of the first correct entry drawn will win a weekend for two in Venice.
[ترجمه گوگل]فرستنده اولین ورودی صحیح قرعه کشی شده، یک آخر هفته برای دو نفر در ونیز برنده خواهد شد
[ترجمه ترگمان]فرستنده اولین ورودی درست آخر هفته برای دو نفر در ونیز برنده خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The sender has a choice of means.
[ترجمه گوگل]فرستنده امکان انتخاب وسیله دارد
[ترجمه ترگمان]فرستنده انتخاب وسایل را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. We have no information on the sender yet.
[ترجمه گوگل]ما هنوز هیچ اطلاعاتی در مورد فرستنده نداریم
[ترجمه ترگمان]هنوز هیچ اطلاعاتی راجع به فرستنده نداریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Drill and tap to suit your sender unit.
[ترجمه گوگل]متناسب با واحد فرستنده خود دریل کنید و ضربه بزنید
[ترجمه ترگمان]دریل و tap برای واحد فرستنده شما استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A sender transmits information through a communication channel to a receiver.
[ترجمه گوگل]یک فرستنده اطلاعات را از طریق یک کانال ارتباطی به گیرنده منتقل می کند
[ترجمه ترگمان]فرستنده اطلاعات را از طریق یک کانال ارتباطی به گیرنده انتقال می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Postage stamps were introduced in Britain in 1840 as a way of showing that the sender had paid for the letter to be delivered.
[ترجمه گوگل]تمبرهای پستی در بریتانیا در سال 1840 معرفی شدند تا نشان دهند که فرستنده هزینه ارسال نامه را پرداخت کرده است
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۸۴۰ به عنوان راهی برای نشان دادن اینکه فرستنده هزینه تحویل نامه را پرداخته بود، تمبرهای پستی در بریتانیا معرفی شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A typical PDA can function as a mobile phone, fax sender, and personal organizer.
[ترجمه گوگل]یک PDA معمولی می تواند به عنوان یک تلفن همراه، فرستنده فکس و سازمان دهنده شخصی عمل کند
[ترجمه ترگمان]یک PDA معمولی می تواند به عنوان یک تلفن همراه، فرستنده فکس و سازمان دهنده شخصی عمل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The package offered no clue as to the identity of the sender.
[ترجمه گوگل]این بسته هیچ سرنخی در مورد هویت فرستنده ارائه نمی دهد
[ترجمه ترگمان]این بسته نشانه ای از هویت فرستنده ارائه نکرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

فرستنده (اسم)
transmitter, forwarder, sender

انگلیسی به انگلیسی

• person or thing that sends; transmitter
the sender of a letter, parcel, and so on is the person who sent it.

پیشنهاد کاربران

بپرس