send to the reaper

پیشنهاد کاربران

🔸 معادل فارسی:
فرستادن نزد مرگ / سپردن به مرگ / کشتن / روانه ی مرگ کردن
در زبان محاوره ای:
فرستادن پیش عزرائیل، کشتن، روانه ی دیار باقی کردن، زدن طرفو
🔸 تعریف ها:
1. ( استعاری – مرگ ) :
...
[مشاهده متن کامل]

اشاره به کشتن یا از بین بردن کسی، معمولاً با لحن تاریک یا طنزآمیز
مثال: One wrong move and he’ll send you to the reaper.
یه اشتباه کوچیک کنی، می فرستدت پیش عزرائیل.
2. ( ادبی – نمادین ) :
توصیف لحظه ی مرگ یا پایان زندگی، با اشاره به شخصیت نمادین “Grim Reaper”
مثال: The disease finally sent him to the reaper.
بیماری بالاخره روانه اش کرد پیش مرگ.
3. ( طنزآمیز – داستانی ) :
در فیلم ها یا بازی ها، برای توصیف حذف شخصیت ها یا دشمنان
مثال: I sent five goblins to the reaper in that last battle.
تو اون نبرد آخر پنج تا گابلینو فرستادم پیش مرگ.
🔸 مترادف ها:
kill – eliminate – take out – off – dispatch – finish – slay
🔸 ریشه شناسی:
عبارت “send to the reaper” از شخصیت نمادین “Grim Reaper” گرفته شده که در فرهنگ غربی نماد مرگ است—موجودی با شنل سیاه و داس که جان انسان ها را درو می کند.

send to the reaper