send to the farm

پیشنهاد کاربران

🔸 تعریف ها:
1. ( استعاری – طنز تلخ ) : عبارتی برای اشاره غیرمستقیم به مرگ یا حذف یک شخص یا حیوان، به ویژه در مورد حیوانات خانگی
مثال: “The dog got old, so we sent him to the farm. ” سگ پیر شد، فرستادیمش مزرعه. ( یعنی مرده یا دیگه پیش ما نیست )
...
[مشاهده متن کامل]

2. ( محاوره ای – پوششی ) : برای پنهان کردن واقعیت تلخ، مثل مرگ یا حذف، به ویژه در صحبت با کودکان
مثال: “Grandpa’s gone to the farm now. ” ـ بابابزرگ رفت مزرعه. ( یعنی فوت کرده )
3. ( طنزآمیز – فرهنگی ) : گاهی در فیلم ها یا سریال ها برای اشاره به حذف شخصیت یا پایان حضورش
مثال: “They sent the villain to the farm in season 3. ” شخصیت منفی رو فصل سوم فرستادن مزرعه!
🔸 مترادف ها: pass away – be gone – be retired – be eliminated – be out of the picture