send someone over the edge

پیشنهاد کاربران

SYN: push someone over the edge
- صبر و تحمل کسی رو لبریز کردن
- باعث از دست رفتن کنترل رفتاری در کسی شدن
از خود بیخود کردن
کسی را از کوره به در کردن. موجب از دست دادن کنترل در کسی شدن

بپرس