send packing


(ناگهان) اخراج یا مرخص کردن، گسیل کردن

جمله های نمونه

1. They caught him stealing company property and he was sent packing.
[ترجمه گوگل]آنها او را در حال سرقت اموال شرکت دستگیر کردند و او را برای بسته بندی فرستادند
[ترجمه ترگمان]آن ها او را دستگیر کردند و اموال شرکت را دزدیده و او را برای بستن بار فرستاده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. History says Arizona gets sent packing.
[ترجمه گوگل]تاریخ می گوید که آریزونا بسته بندی می شود
[ترجمه ترگمان]تاریخ می گوید که آریزونا به کشتارگاه فرستاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Altogether Jones has been sent packing on six occasions, the latest for swearing soon after rejoining Wimbledon from Chelsea.
[ترجمه گوگل]در مجموع، جونز در شش نوبت بارها را جمع آوری کرده است، آخرین مورد برای فحش دادن بلافاصله پس از پیوستن مجدد به ویمبلدون از چلسی
[ترجمه ترگمان]روی هم رفته جونز برای شش بار به کشتارگاه فرستاده شده است، آخرین بار که بعد از ملحق شدن به ویمبلدون از چلسی شروع به ناسزا گفتن می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. They could be of further use if Treasury chiefs are sent packing.
[ترجمه گوگل]اگر روسای خزانه‌داری بسته‌بندی شوند، می‌توانند کاربرد بیشتری داشته باشند
[ترجمه ترگمان]اگر روسای خزانه داری برای بستن چمدان فرستاده شوند، آن ها می توانند از آن استفاده بیشتری کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. They return to afflict the living, so they have to be sent packing.
[ترجمه گوگل]آن‌ها برمی‌گردند تا زنده‌ها را آزار دهند، بنابراین باید برای جمع‌آوری وسایل فرستاده شوند
[ترجمه ترگمان]اونا برگشتن تا زندگی کردن رو afflict کنن واسه همین مجبور شدن که بسته بندی کنن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. How Preston had been sent packing.
[ترجمه گوگل]چگونه پرستون برای بسته بندی فرستاده شد
[ترجمه ترگمان] که چطور \"پرستون\" بسته بندی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. What would happen to him if he were sent packing?
[ترجمه گوگل]اگر او را برای بسته بندی بفرستند چه اتفاقی برای او می افتد؟
[ترجمه ترگمان]اگر او را به کشتارگاه می فرستادند، چه اتفاقی برایش می افتاد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Still, his name was not there, and he was sent packing.
[ترجمه گوگل]با این حال، نام او آنجا نبود و او را برای بسته بندی فرستادند
[ترجمه ترگمان]با این همه، نامش در آنجا نبود، و او را برای بستن بار می فرستادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Dozens of workers were sent packing because of harsh new environmental rules.
[ترجمه گوگل]ده ها کارگر به دلیل قوانین سختگیرانه محیط زیستی برای بسته بندی فرستاده شدند
[ترجمه ترگمان]ده ها کارگر به دلیل قوانین شدید زیست محیطی به کشتارگاه فرستاده شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Send packing lists to client one day ahead. Take photos when loading goods to trucks, after trucks leave we need to send photos and packing list to client.
[ترجمه گوگل]یک روز قبل لیست های بسته بندی را برای مشتری ارسال کنید هنگام بارگیری کالا در کامیون ها عکس بگیرید، پس از خروج کامیون ها باید عکس ها و لیست بسته بندی را برای مشتری ارسال کنیم
[ترجمه ترگمان]لیست بسته بندی را به مشتری یک روز جلوتر ارسال کنید هنگام بارگیری کالا به کامیون ها، پس از ترک کامیون ها، باید عکس ها و لیست بسته بندی را به مشتری ارسال کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• fire; send away rudely

پیشنهاد کاربران

🔸 معادل فارسی:
اخراج کردن / بیرون کردن / با قاطعیت فرستادن به جایی
🔸 تعریف ها:
1 - اصطلاحی است که به معنی با قاطعیت و گاهی به شکل ناخوشایند یا بدون ملاحظه، کسی را مجبور به ترک یک مکان یا شغل کردن است.
...
[مشاهده متن کامل]

2 - به عبارت دیگر به کسی گفته می شود که سریع و بدون احترام او را بیرون می فرستند یا اخراج می کنند.
🔸 مثال ها:
- When the boss found out he was lying, he sent him packing.
[translate:وقتی رئیس فهمید که او دروغ می گوید، او را اخراج کرد. ]
- After repeated mistakes, the company sent her packing.
[translate:بعد از اشتباهات پی درپی، شرکت او را اخراج کرد. ]
🔸 نکته ی فرهنگی:
این اصطلاح معمولاً در موقعیت های رسمی یا غیررسمی برای بیان اخراج یا بیرون کردن فوری و قاطعانه استفاده می شود و بار منفی دارد. برخلاف ترجمه تحت اللفظی، معنی آن صرفاً "فرستادن به جایی با بسته بندی" نیست بلکه معنای دعوایی و قطع همکاری دارد.

پیچوندن
اخراج کردن
دست از سر کسی برداشتن
دست به سر کردن کسی