send in

/ˈsendɪn//sendɪn/

معنی: فرستا دن، رهسپار کردن
معانی دیگر: 1- فرستادن، دادن 2- (در حین مسابقه بازیکنی را) وارد مسابقه کردن، وارد تیم کردن

جمله های نمونه

1. These days, cartoonists send in their work by fax.
[ترجمه گوگل]این روزها کاریکاتوریست ها آثار خود را با فکس ارسال می کنند
[ترجمه ترگمان]این روزها، cartoonists کار خود را با فاکس ارسال می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Applicants are asked to send in a CV and a covering letter.
[ترجمه گوگل]از متقاضیان خواهشمندیم رزومه و نامه ارسال نمایند
[ترجمه ترگمان]از متقاضیان خواسته می شود که یک رزومه و یک cover letter ارسال کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Their landlord has threatened to send in the bailiffs if they don't pay their rent.
[ترجمه گوگل]صاحبخانه آنها تهدید کرده است که در صورت عدم پرداخت اجاره بها، ضابطان را اعزام خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]landlord تهدید کرده که اگر they را بپردازند، نگهبان ها را تهدید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The usual solution is to send in infantry to mop up any remaining opposition.
[ترجمه گوگل]راه حل معمول این است که پیاده نظام بفرستید تا مخالفان باقی مانده را از بین ببرند
[ترجمه ترگمان]راه حل معمول این است که برای پاک سازی هر گونه مخالفت باقی مانده، پیاده نظام اعزام شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He made the fateful decision to send in the troops.
[ترجمه گوگل]او تصمیم سرنوشت سازی برای اعزام نیرو گرفت
[ترجمه ترگمان]او تصمیم سرنوشت ساز خود را برای اعزام نیروها به قشون اتخاذ کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The magazine asked its readers to send in their comments about the new style of presentation.
[ترجمه گوگل]این مجله از خوانندگان خود خواست تا نظرات خود را در مورد سبک جدید ارائه ارسال کنند
[ترجمه ترگمان]این مجله از خوانندگان خود خواسته است تا نظرات خود را در مورد سبک جدید ارائه ارسال کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He has asked the government to send in troops to end the fighting.
[ترجمه گوگل]او از دولت خواسته است تا برای پایان دادن به جنگ، نیروهای خود را اعزام کند
[ترجمه ترگمان]او از دولت خواسته است تا نیروهای نظامی را برای پایان جنگ اعزام کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Taxpayers who do not send in their forms face an automatic fine.
[ترجمه گوگل]مالیات دهندگانی که فرم های خود را ارسال نکنند با جریمه خودکار مواجه می شوند
[ترجمه ترگمان]افرادی که به شکل خود به صورت اتوماتیک ارسال نمی شوند، به صورت اتوماتیک و اتوماتیک رو به رو می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Shoppers can send in their orders by computer and pick up their goods later.
[ترجمه گوگل]خریداران می توانند سفارشات خود را از طریق رایانه ارسال کنند و بعداً کالاهای خود را تحویل بگیرند
[ترجمه ترگمان]خریداران می توانند سفارشات خود را به کامپیوتر بفرستند و بعد کالاهای خود را تحویل دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Send in your poems and we'll publish the pick of the bunch.
[ترجمه گوگل]اشعار خود را بفرستید تا ما انتخاب دسته را منتشر کنیم
[ترجمه ترگمان]poems را بفرست و ما دسته دسته را چاپ می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Send in your entry as soon as possible!
[ترجمه گوگل]در اسرع وقت مطالب خود را ارسال کنید
[ترجمه ترگمان]هر چه زودتر وارد دفتر شما شوید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Gadget Bob and his staff send in trick plays more often than the Harlem Globetrotters.
[ترجمه گوگل]گجت باب و کارکنانش بیشتر از هارلم گلوبتروترز نمایشنامه های ترفندی می فرستند
[ترجمه ترگمان]\"باب\" و \"staff باب\" (Gadget باب)و staff که به همراه او اعزام می شوند، بیشتر از هارلم Globetrotters بازی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Please send in your suggestions quickly for a venue and ideas on the form the programme could take following the business meeting.
[ترجمه گوگل]لطفاً پیشنهادات خود را برای مکان و ایده های خود در فرمی که برنامه می تواند پس از جلسه تجاری داشته باشد، به سرعت ارسال کنید
[ترجمه ترگمان]لطفا پیشنهادها خود را به سرعت برای یک محل و ایده در صورتی که برنامه می تواند به دنبال جلسه کسب وکار باشد، ارسال کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Send in a good quality tape with no more than four songs.
[ترجمه گوگل]یک نوار با کیفیت خوب با حداکثر چهار آهنگ ارسال کنید
[ترجمه ترگمان]یک نوار با کیفیت خوب با بیش از چهار آهنگ بفرستید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

فرستادن (فعل)
issue, send, dispatch, refer, forward, ship, transmit, send out, despatch, send in

رهسپار کردن (فعل)
send in

انگلیسی به انگلیسی

• submit, send

پیشنهاد کاربران

to submit something, especially by mail or by electronic means; to submit or dispatch some piece of writing

بپرس