send away


معنی: راندن
معانی دیگر: 1- گسیل کردن، اعزام کردن 2- تبعید کردن 3- دک کردن

جمله های نمونه

1. He was sent away to school at an early age.
[ترجمه گوگل]او را در سنین پایین به مدرسه فرستادند
[ترجمه ترگمان]او در سنین پیری به مدرسه فرستاده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Send away for your free information pack today.
[ترجمه گوگل]امروز برای بسته اطلاعات رایگان خود ارسال کنید
[ترجمه ترگمان]امروز بسته های اطلاعاتی رایگان خود را ارسال کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I was sent away to school at the age of six.
[ترجمه گوگل]من را در شش سالگی به مدرسه فرستادند
[ترجمه ترگمان]من در سن شش سالگی به مدرسه فرستاده شدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The catalogue will be posted if you send away for.
[ترجمه گوگل]در صورت ارسال کاتالوگ ارسال می شود
[ترجمه ترگمان]اگر این فهرست را برای شما ارسال کنید، این فهرست پست خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Dickie was sent away to school as soon as he was old enough to board.
[ترجمه گوگل]دیکی به محض اینکه به سن کافی برای سوار شدن رسید به مدرسه فرستاده شد
[ترجمه ترگمان]به محض اینکه به اندازه کافی بزرگ شد به مدرسه فرستاده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He burst into our meeting and got sent away with a flea in his ear.
[ترجمه گوگل]او وارد جلسه ما شد و با کک در گوشش فرستاده شد
[ترجمه ترگمان]او به ملاقات ما آمد و با یک کک تو گوشش آن را فرستاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He was sent away from school.
[ترجمه گوگل]او را از مدرسه دور کردند
[ترجمه ترگمان]او را از مدرسه اخراج کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Send away for a free recipe booklet.
[ترجمه گوگل]برای یک کتابچه دستور العمل رایگان ارسال کنید
[ترجمه ترگمان]برای یک دفترچه راهنمای رایگان ارسال کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He was sent away to boarding school at Ampleforth and from there went to Trinity College, Cambridge, to read architecture.
[ترجمه گوگل]او به مدرسه شبانه روزی در آمپلفورث فرستاده شد و از آنجا به کالج ترینیتی در کمبریج رفت تا معماری بخواند
[ترجمه ترگمان]He، school، فرستاده شد و از آنجا به کالج ترینیتی در کیمبریج رفت تا معماری را بخواند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Alternatively, you can have a sample of blood taken and sent away to a laboratory for a much fuller analysis.
[ترجمه گوگل]از طرف دیگر، می‌توانید نمونه‌ای از خون بگیرید و برای تجزیه و تحلیل کامل‌تر به آزمایشگاه ارسال کنید
[ترجمه ترگمان]متناوبا، شما می توانید نمونه ای از خون را داشته باشید و برای آنالیز بسیار کامل تر به آزمایشگاه ارسال کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Carl Krebsbach wore it out when he sent away for $ 20 worth of car bombs.
[ترجمه گوگل]کارل کربسباخ زمانی که او را برای خودروهای بمب گذاری شده به ارزش 20 دلار به بیرون فرستاد، آن را پوشید
[ترجمه ترگمان]کارل Krebsbach آن را زمانی که ۲۰ دلار به ارزش ۲۰ دلار برای ماشین فرستاد، به تن کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I sent away for one of their catalogs.
[ترجمه گوگل]من فرستادم برای یکی از کاتالوگ های آنها
[ترجمه ترگمان] من یکی از مدل های های their رو فرستادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Even though Ausmus should never have been sent away in the first place.
[ترجمه گوگل]حتی اگر از ابتدا Ausmus هرگز نباید اخراج می شد
[ترجمه ترگمان]با وجود اینکه Ausmus هرگز نباید به جای اول فرستاده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Eight women sent away for instruction booklets, pliers, beads, crosses and hundreds of feet of wire.
[ترجمه گوگل]هشت زن را برای دفترچه های آموزشی، انبردست، مهره، صلیب و صدها فوت سیم فرستادند
[ترجمه ترگمان]هشت زن برای آموزش کتابچه های راهنما، انبردست، مهره، صلیب و صدها فوت سیم به آنجا اعزام شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

راندن (فعل)
hurry, force, run, pilot, steer, row, repulse, drive, rein, poach, whisk, conn, drive away, dislodge, send away, unkennel

انگلیسی به انگلیسی

• send to an opposing direction; remove; dismiss

پیشنهاد کاربران

بیرون کردن
مرخص کردن
For now take care' said Strelnikov as he sent Yury away
برگرفته از رمان دکتر ژیواگو
There ! If the boat goes down you'll remember me.
بیا اینو بگیر . ( منظور جلیقه نجات ) . اگه قایق پایین رفت منو به یاد میاری.
از سرِ خود باز کردن

بپرس