3. the republican senator did a flip-flop and became a democrat!
سناتور جمهوریخواه غفلتا دمکرات شد!
4. reporters corralled the senator in a corner of the lobby
خبرنگاران سناتور را در گوشه ی سرسرا گیر انداختند.
5. she split her vote, choosing a democratic senator and a republican governor
او رای خود را تقسیم کرد و یک سناتور دموکرات و فرماندار جمهوریخواه انتخاب کرد.
6. We'll roll out the red carpet for the senator.
[ترجمه سهیل] ما فرش قرمز را برای سناتور پهن میکنیم
|
[ترجمه گوگل]ما برای سناتور فرش قرمز پهن می کنیم [ترجمه ترگمان]برای سناتور فرش قرمز رو پخش می کنیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The senator has been in the spotlight recently since the revelation of his tax frauds.
[ترجمه گوگل]این سناتور اخیرا پس از افشای کلاهبرداری های مالیاتی خود در کانون توجه قرار گرفته است [ترجمه ترگمان]سناتور اخیرا از زمان افشای تقلب مالیاتی خود در کانون توجه قرار گرفته است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. When Senator Gary Hart crashed and burned, most of his people caught on somewhere else in a few weeks.
[ترجمه گوگل]وقتی سناتور گری هارت تصادف کرد و سوخت، اکثر افراد او در چند هفته در جای دیگری گرفتار شدند [ترجمه ترگمان]وقتی سناتور گری هارت سقوط کرد و سوخت بیشتر افراد اون در چند هفته دیگه به یه جای دیگه گیر افتادن [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The senator worked hard, always talking to his constituents and hearing their problems.
[ترجمه گوگل]این سناتور سخت کار می کرد و همیشه با رای دهندگان خود صحبت می کرد و مشکلات آنها را می شنید [ترجمه ترگمان]سناتور سخت کار می کرد، همیشه با رای دهندگان صحبت می کرد و مشکلات آن ها را می شنید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The senator has been widely tipped as a future president.
[ترجمه گوگل]این سناتور به طور گسترده به عنوان رئیس جمهور آینده معرفی شده است [ترجمه ترگمان]سناتور به طور گسترده به عنوان رئیس جمهور آینده انتخاب شده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Senator Seymour has threatened a filibuster to block the bill.
[ترجمه گوگل]سناتور سیمور تهدید کرده است که این لایحه را مسدود خواهد کرد [ترجمه ترگمان]سناتور سیمور برای مسدود کردن این لایحه، ابستروکسیون را تهدید کرده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The senator addressed the gathering informally.
[ترجمه گوگل]سناتور به طور غیررسمی در جمع سخنرانی کرد [ترجمه ترگمان]سناتور با لحنی غیر رسمی به مخاطب خود گفت: [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The Senator denied making the remark .
[ترجمه گوگل]سناتور این اظهارات را رد کرد [ترجمه ترگمان]سناتور انکار کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. A senator dragged the subject in as a filibuster.
[ترجمه گوگل]یک سناتور موضوع را به عنوان یک فیلیباستر به داخل کشاند [ترجمه ترگمان] یه سناتور موضوع رو به عنوان \"filibuster\" کشیده [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The senator denied ever making such a statement.
[ترجمه گوگل]سناتور چنین اظهاراتی را رد کرد [ترجمه ترگمان]سناتور از برگزاری چنین اظهاراتی امتناع کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
16. The senator is usually at his best on the hustings.
[ترجمه گوگل]سناتور معمولاً در بهترین حالت خود در حضار است [ترجمه ترگمان]سناتور معمولا روی سکوی سخنرانی کار می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
عضو مجلس سنا (اسم)
senator
نماینده مجلس سنا (اسم)
senator
انگلیسی به انگلیسی
• member of parliament, legislator, member of a legislative council of citizens (especially the u.s. senate) a senator is a member of a senate.
پیشنهاد کاربران
سناتور . نماینده مجلس سنا مثال: the congress is composed of ten senators کنگره از ده تا سناتور {نماینده مجلس سنا} تشکیل شده است.
سناتور مثال: The senator proposed a new bill in the Senate. سناتور یک لایحه جدید در مجلس ایالت ها پیشنهاد داد. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی