sen

/ˈsen//ˈsenətə/

(واحد پولی ژاپن و کامبوج و اندونزی و مالزی برابر با یک صدم پول اصلی آنها) سن، مخفف:، سنا، سناتور

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: sen
(1) تعریف: the smaller monetary unit of Japan. (Cf. yen.)

(2) تعریف: the smaller monetary unit of Cambodia. (Cf. riel.)

(3) تعریف: the smaller monetary unit of Indonesia; cent. (Cf. rupiah.)

(4) تعریف: the smaller monetary unit of Malaysia. (Cf. ringgit.)
اسم و ( noun, abbreviation )
• : تعریف: abbreviation of "Senator," a member of a senate.

جمله های نمونه

1. Prime Minister Hun Sen has sought to steer a course between the two groups.
[ترجمه گوگل]نخست وزیر هون سن به دنبال ایجاد مسیری بین این دو گروه بوده است
[ترجمه ترگمان]هون سن، نخست وزیر، خواهان هدایت مسیر بین این دو گروه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. An aide to U. S. Sen.
[ترجمه گوگل]دستیار سناتور آمریکایی
[ترجمه ترگمان]یکی از مشاوران زیر یو اس سناتور
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The Senate panel chaired by New York Sen.
[ترجمه گوگل]هیئت سنا به ریاست سناتور نیویورک
[ترجمه ترگمان]ریاست هیات سنا به ریاست سناتور نیویورک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In a prepared statement, one targeted member, Sen.
[ترجمه گوگل]در بیانیه ای آماده شده، یکی از اعضای مورد نظر، سن
[ترجمه ترگمان]در یک بیانیه آماده، یک عضو هدفمند، سناتور
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In a letter to committee chairman Sen.
[ترجمه گوگل]در نامه ای به رئیس کمیته سن
[ترجمه ترگمان]در نامه ای به رئیس کمیته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Within moments of Bush's certification, Gore's running mate, Sen.
[ترجمه گوگل]چند لحظه پس از صدور گواهینامه بوش، معاون گور، سن
[ترجمه ترگمان]در لحظات صدور گواهی نامه بوش، نامزد ریاست جمهوری \"گور\"، سناتور
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A liberal Democrat from San Francisco, Sen.
[ترجمه گوگل]یک لیبرال دموکرات از سانفرانسیسکو، سناتور
[ترجمه ترگمان]دموکرات لیبرال از سان فرانسیسکو، سناتور
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This obstacle is personified by Sen.
[ترجمه گوگل]این مانع توسط سن مشخص شده است
[ترجمه ترگمان]این مانع نماینده سناتور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. But the ranking Democrat on the committee, Sen.
[ترجمه گوگل]اما دموکرات رتبه بندی شده در کمیته، سن
[ترجمه ترگمان]اما سناتور عالی رتبه کمیته، سناتور
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It played a role in Vermont Sen.
[ترجمه گوگل]در ورمونت سن ایفای نقش کرد
[ترجمه ترگمان]آن نقش در سناتور ورمونت ایفا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Here are excerpts from an interview with Sen.
[ترجمه گوگل]در اینجا گزیده‌ای از مصاحبه با سن را مشاهده می‌کنید
[ترجمه ترگمان]در اینجا گزیده ای از مصاحبه با سناتور
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Nevertheless, Mr Clinton said he was hoping to meet again with Sen.
[ترجمه گوگل]با این وجود، آقای کلینتون گفت که امیدوار است دوباره با سنا دیدار کند
[ترجمه ترگمان]با این حال، آقای کلینتون گفت امیدوار است دوباره با سناتور ملاقات کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The study found that Enron was a major donor to Sen.
[ترجمه گوگل]این مطالعه نشان داد که انرون یک اهداکننده بزرگ به سن بود
[ترجمه ترگمان]این مطالعه نشان داد که انرون یک کمک کننده بزرگ به سناتور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• money of account in japan equalling 1/100 of a yen (used only for quotations and as a basis for exchange)

پیشنهاد کاربران

بپرس