semiweekly


معنی: نیم هفتگی، رخ دهنده دومرتبه در هفته
معانی دیگر: هفته ای دوبار، ر  دهنده دومرتبه در هفته، هفته ای دوبار ر دهنده، هفته ای دوبار منتشر شونده

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: issued, done, or occurring twice a week.
اسم ( noun )
حالات: semiweeklies
• : تعریف: a publication issued twice a week.
قید ( adverb )
• : تعریف: twice a week.

- He visits me semiweekly.
[ترجمه گوگل] او هر نيمه هفته به من سر مي‌زند
[ترجمه ترگمان] اون منو با \"semiweekly\" ملاقات میکنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نیم هفتگی (صفت)
semiweekly

رخ دهنده دو مرتبه در هفته (صفت)
sempiternal, semiweekly

انگلیسی به انگلیسی

• magazine or journal that is published twice a week
occurring twice a week; published twice a week
twice a week, two times each week

پیشنهاد کاربران

بپرس