semitransparent


معنی: نیمه شفاف
معانی دیگر: نیمه فرانما

جمله های نمونه

1. Yellow ochre is a colour I often use for both undercoats and overpainting, having a good semi-transparent quality.
[ترجمه گوگل]زرد اخرایی رنگی است که من اغلب هم برای زیر کت و هم برای رنگ آمیزی استفاده می کنم و کیفیت نیمه شفاف خوبی دارد
[ترجمه ترگمان]زرد مایل به زرد رنگی است که من اغلب برای both و overpainting استفاده می کنم، داشتن یک کیفیت نیمه شفاف
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He came back with two slices of dark brown bread and a semi-transparent lump of fat on the top.
[ترجمه گوگل]او با دو تکه نان قهوه ای تیره و یک توده چربی نیمه شفاف روی آن برگشت
[ترجمه ترگمان]او با دو تکه نان قهوه ای تیره و یک تکه نیمه شفاف چربی بر بالای آن برگشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. F . the surface is smooth semitransparent, faithfully reflects the business card printing and membership card making.
[ترجمه گوگل]اف سطح صاف نیمه شفاف است، وفادارانه چاپ کارت ویزیت و ساخت کارت عضویت را منعکس می کند
[ترجمه ترگمان]اف سطح صاف و صاف است، وفاداری کارت ویزیت و کارت عضویت را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Displays bitmaps that have transparent or semitransparent pixels.
[ترجمه گوگل]بیت مپ هایی را نمایش می دهد که دارای پیکسل های شفاف یا نیمه شفاف هستند
[ترجمه ترگمان]bitmaps را نمایش می دهد که پیکسل شفاف یا semitransparent دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The invention discloses a flame-retardant semitransparent polyphenyl ether composite and a preparation method thereof.
[ترجمه گوگل]این اختراع یک کامپوزیت پلی فنیل اتر نیمه شفاف مقاوم در برابر شعله و روش تهیه آن را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]این اختراع یک ترکیب اتر flame polyphenyl polyphenyl و یک روش آماده سازی برای آن را آشکار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The retina is a thin, semitransparent, multilayered ( 9 layers ) sheet of neural tissue.
[ترجمه گوگل]شبکیه یک صفحه نازک، نیمه شفاف و چند لایه (9 لایه) از بافت عصبی است
[ترجمه ترگمان]شبکیه چشم نازک، semitransparent، چند لایه (۹ لایه)از بافت عصبی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The fabric in the curtains was light and semitransparent.
[ترجمه گوگل]پارچه در پرده ها سبک و نیمه شفاف بود
[ترجمه ترگمان]پارچه روی پرده نور و نور خورشید بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The invention discloses a semitransparent polyphenyl ether compound and a preparation method thereof.
[ترجمه گوگل]این اختراع یک ترکیب پلی فنیل اتر نیمه شفاف و روش تهیه آن را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]این اختراع یک ترکیب اتر semitransparent semitransparent و یک روش آماده سازی برای آن را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. APPLICATION: Light yellow-green or brown-red color viscous semitransparent liquid.
[ترجمه گوگل]کاربرد: مایع نیمه شفاف چسبناک به رنگ زرد-سبز روشن یا قهوه ای-قرمز
[ترجمه ترگمان]کاربرد: نور زرد - سبز یا قهوه ای - قرمز semitransparent لزج
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This product is a kind of yellow or semitransparent gel with fragrance and cool flavor.
[ترجمه گوگل]این محصول نوعی ژل زرد یا نیمه شفاف با رایحه و طعم خنک است
[ترجمه ترگمان]این محصول نوعی ژل زرد یا semitransparent با بوی خوش و طعم خنک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Finally a fast algorithm for rendering surface semitransparent is given.
[ترجمه گوگل]در نهایت یک الگوریتم سریع برای نمایش سطح نیمه شفاف ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]در نهایت یک الگوریتم سریع برای ایجاد semitransparent سطحی ارایه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The paper introduces the technology of red supercalendered semitransparent fruit-cultivating inner bag paper.
[ترجمه گوگل]این مقاله فناوری کاغذ کیسه داخلی میوه‌کشتی نیمه‌شفاف سوپرکلندری قرمز را معرفی می‌کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله، تکنولوژی of قرمز semitransparent semitransparent - کاشت کاغذ داخلی را معرفی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The cooked noodles are semitransparent, unsticky, smooth, pliable and the noodle soup is clear.
[ترجمه گوگل]رشته های پخته شده نیمه شفاف، نچسب، صاف، انعطاف پذیر و آش رشته شفاف هستند
[ترجمه ترگمان]نودل های پخته شده عبارت بودند از: semitransparent، unsticky، صاف، قابل انعطاف، و سوپ نودل به وضوح مشخص است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. An interference filter consists of two thin-silvered pieces of glass which are semitransparent.
[ترجمه گوگل]یک فیلتر تداخلی از دو قطعه شیشه نازک نقره ای که نیمه شفاف هستند تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان]یک فیلتر تداخل متشکل از دو تکه شیشه thin است که semitransparent هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نیمه شفاف (صفت)
semiopaque, semitransparent, semitranslucent

انگلیسی به انگلیسی

• somewhat translucent, partially transparent

پیشنهاد کاربران

بپرس