semitone

/ˈsemɪtoʊn//ˈsemɪtəʊn/

معنی: نیمگام
معانی دیگر: (موسیقی) نیم پرده، مو نیم گام

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: semitonal (adj.), semitonic (adj.), semitonally (adv.)
• : تعریف: a half tone in the diatonic scale.

جمله های نمونه

1. B flat is a semitone below the note B.
[ترجمه کامران حیدری] نت ( سی - بمل ) نیم پرده پایین تر ( بم تر ) از نت ( سی ) هست.
|
[ترجمه گوگل]B flat یک نیم‌تون زیر نت B است
[ترجمه ترگمان]تخت B یک semitone پایین تر از خط B است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. You've got that constant semitone - that distended quality which is lovely.
[ترجمه گوگل]شما آن نیمه صدای ثابت را دارید - آن کیفیت گشاد شده ای که دوست داشتنی است
[ترجمه ترگمان]- تو این semitone ثابت داری - آن کیفیت distended که دوست داشتنی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The first two-bar phrase uses all twelve semitones except A.
[ترجمه گوگل]عبارت دو میله ای اول از تمام دوازده نیم صدا به جز A استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]اولین عبارت دو بار از هر دوازده جز جز A استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Squeak coming from wood beams becomes semitone of well water.
[ترجمه گوگل]صدای جیرجیر ناشی از تیرهای چوب به صورت نیم تنه آب چاه می شود
[ترجمه ترگمان]Squeak که از تیره ای چوبی می آیند تبدیل به semitone آب چاه می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Music To lower ( a note ) a semitone.
[ترجمه گوگل]موسیقی برای پایین آوردن (یک نت) یک نیم صدا
[ترجمه ترگمان]موسیقی برای کم تر (یک یادداشت)یک semitone
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Adjusts the overall key in semitone steps . Double - click the slider to restore the default value.
[ترجمه گوگل]کلید کلی را در گام های نیم صدا تنظیم می کند برای بازیابی مقدار پیش فرض، روی نوار لغزنده دوبار کلیک کنید
[ترجمه ترگمان]کلید کلی در مراحل semitone را مشخص کنید برای بازیابی مقدار پیش فرض، the را دوبار کلیک کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. "Block Music" is the whole tone, semitone or tone overlay with differential, and the formation of a new collection.
[ترجمه گوگل]«موسیقی بلوک» کل لحن، نیم‌تون یا لحن با دیفرانسیل و تشکیل یک مجموعه جدید است
[ترجمه ترگمان]\"مسدود کردن موسیقی\" کل آهنگ، semitone یا تن رنگ با اختلاف، و تشکیل یک مجموعه جدید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A half step or semitone is the smallest interval on the normal keyboard in Western music.
[ترجمه گوگل]نیم قدمی یا نیم‌تنی کوچک‌ترین فاصله روی کیبورد معمولی در موسیقی غربی است
[ترجمه ترگمان]یک نیمه راه یا semitone کوچک ترین فاصله بر روی صفحه کلید نرمال در موسیقی غربی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Microtonality: presence of intervals smaller than semitone.
[ترجمه گوگل]میکروتونالیته: وجود فواصل کوچکتر از نیم صدا
[ترجمه ترگمان]Microtonality: حضور فواصل کوچک تر از semitone
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The pitch shifter is particularly impressive, offering a full octave above or below in semitone steps.
[ترجمه گوگل]شیفتر pitch به ویژه چشمگیر است و یک اکتاو کامل را در بالا یا پایین در مراحل نیم‌تون ارائه می‌دهد
[ترجمه ترگمان]تغییر دهنده قیر به طور خاص تاثیرگذار است و یک اکتاو کامل بالا یا پایین در مراحل semitone ارائه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In the following bars the conflict is even greater, as the note relationships are closer - tones and semitones.
[ترجمه گوگل]در نوارهای زیر تضاد حتی بیشتر است، زیرا روابط نت‌ها نزدیک‌تر هستند - زنگ‌ها و نیم‌تون‌ها
[ترجمه ترگمان]در موارد زیر، تعارض حتی بزرگ تر هم هست، چون روابط توجه نزدیک تر و tones هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The remainder is a retrograde of the same series a semitone lower.
[ترجمه گوگل]باقیمانده یک رتروگراد از همان سری یک نیم‌تون پایین‌تر است
[ترجمه ترگمان]باقیمانده آن، حرکت واپس رونده در یک سری a است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The last bar is full of counter-movement, both in semitones and thirds.
[ترجمه گوگل]نوار آخر پر از حرکت متقابل است، هم در نیم‌تون و هم در یک سوم
[ترجمه ترگمان]آخرین بار پر از جنبش متقابل است، هم در semitones و هم دو سوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. All intervals may also be qualified as diminished (a half step or semitone lower), or augmented (a half step or semitone higher).
[ترجمه گوگل]همچنین ممکن است تمام فواصل به صورت کم‌رنگ (نیم پله یا نیم‌تون پایین‌تر)، یا تقویت شده (نیم پله یا نیم‌تون بالاتر) تعیین شوند
[ترجمه ترگمان]هر فاصله ممکن است به عنوان کاهش (نیم گام یا semitone کم تر)، یا تقویت شده (نیم گام یا بالاتر)واجد شرایط باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نیمگام (اسم)
half-step, semitone

انگلیسی به انگلیسی

• demitone, tone that is halfway between two whole tones, half step, half tone (music)
a semitone is the smallest interval between two notes in western music. twelve semitones are equal to one octave.

پیشنهاد کاربران

semitone ( موسیقی )
واژه مصوب: نیم‏پرده
تعریف: کوچک ترین فاصلۀ میان دو نُت بلافصل در موسیقی غربی
نیم پرده در موسیقی

بپرس