semite

/ˈsemaɪt//ˈsiːmaɪt/

معنی: سامی، کسی که از نسل سام بن نوح باشد
معانی دیگر: نژاد سامی (مانند یهودیان و عرب ها و آشوری ها و فنیقی ها)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a member of any of several peoples of southwestern Asia, including Hebrews and Arabs and, formerly, Phoenicians and Assyrians.

(2) تعریف: one considered to be descended from Shem, the eldest son of Noah in the Old Testament.

جمله های نمونه

1. My dictionary tells me that a semite is one who hails from a country where semitic languages are spoken.
[ترجمه گوگل]فرهنگ لغت من به من می گوید که سامی کسی است که اهل کشوری است که در آن به زبان های سامی صحبت می شود
[ترجمه ترگمان]فرهنگ لغت من به من می گوید که a کسی است که اهل کشوری است که زبان های semitic صحبت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Henry Ford a militant anti - Semite that published La Juiverie Internationale, created the Ford Foundation in 193
[ترجمه گوگل]هنری فورد یک ضد یهودی ستیزه جو که La Juiverie Internationale را منتشر کرد، بنیاد فورد را در سال 193 ایجاد کرد
[ترجمه ترگمان]هنری فورد یک ضد سامی بود که La Juiverie Internationale را منتشر کرد و بنیاد فورد را در ۱۹۳ قرار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He's a racist and an anti - Semite and a prick.
[ترجمه گوگل]او یک نژادپرست و یک ضد یهود و یک خاردار است
[ترجمه ترگمان]اون یه نژاد پرست و یه -
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I got an email today that said 6 Frodo Baggins was an anti - Semite.
[ترجمه گوگل]امروز ایمیلی دریافت کردم که می گفت 6 فرودو بگینز یک ضد یهود است
[ترجمه ترگمان]امروز یک ایمیل دریافت کردم که گفت: شش فرودو بگینز یک Semite بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. If it were, I myself would be an anti - Semite.
[ترجمه گوگل]اگر اینطور بود، من خودم یک ضد یهود بودم
[ترجمه ترگمان]اگه اینطور باشه، من خودم یه - ضد Semite
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سامی (اسم)
semite

کسی که از نسل سام بن نوح باشد (اسم)
semite

انگلیسی به انگلیسی

• member of a group of peoples supposedly descended from the eldest son of noah (including the jews, arabs, akkadians, and phoenicians)

پیشنهاد کاربران

ضد یهود anti - semite
بدگمان، ظنین، شکاک، بی اعتماد

بپرس