seminarian

/ˌseməˈneriən//ˌseməˈneriən/

شاگرد حوزه ی علمیه، دانشجوی معقول و منقول (seminarist هم می گویند)، دانشجویی که در جلسات بحک وتحقیق شرکت میکند

جمله های نمونه

1. As a young seminarian, Stuart Cullen had taken that to heart.
[ترجمه گوگل]به عنوان یک حوزوی جوان، استوارت کالن این موضوع را جدی گرفته بود
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک دختر جوان، استوارت کالن آن را به دل گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. And thousands of his disciples, the seminarians who read his banned books, do so clandestinely.
[ترجمه گوگل]و هزاران نفر از شاگردان او، حوزویانی که کتابهای ممنوعه او را می خوانند، به طور مخفیانه این کار را انجام می دهند
[ترجمه ترگمان]و هزاران نفر از مریدان او، the که کتاب های ممنوعه خود را می خوانند، بسیار محرمانه عمل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The picture of the seminarian reminds us too of the quite amazing increase of vocations in most of the young churches.
[ترجمه گوگل]تصویر حوزوی نیز ما را به یاد افزایش شگفت انگیز مشاغل در اکثر کلیساهای جوان می اندازد
[ترجمه ترگمان]تصویر of ما را به یاد افزایش شگفت انگیز of در بیشتر کلیساهای کوچک می اندازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He became a seminarian because he felt it his calling.
[ترجمه گوگل]او حوزوی شد زیرا این دعوت را احساس کرد
[ترجمه ترگمان]چون احساس می کرد که او را صدا می زند، a شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Warren was also a seminarian and a devout Christian, and eHarmony started out as a predominantly Christian site.
[ترجمه گوگل]وارن همچنین یک روحانی و یک مسیحی متدین بود و eHarmony به عنوان یک سایت عمدتاً مسیحی شروع به کار کرد
[ترجمه ترگمان]وارن همچنین یک seminarian و یک مسیحی مومنی بود و شرکت ای هارمونی به عنوان یک سایت رسمی مسیحی شروع به کار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Michael had been a seminarian, preparing for the Jesuit priesthood in a former life, and Randy a Benedictine monk, deeply steeped in prayer, contemplation and service.
[ترجمه گوگل]مایکل در زندگی سابق خود یک روحانی مذهبی بود که برای کشیشی یسوعی آماده می شد و رندی یک راهب بندیکتین بود که عمیقاً غرق در دعا، تفکر و خدمت بود
[ترجمه ترگمان]میخائیل had بود که برای کشیش کشیش یسوعی در یک زندگی سابق آماده شده بود، و Randy یک راهب فرقه بندیکتیان بود که عمیقا غرق در دعا، تفکر و خدمت بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He entered the Jesuit order at 1 and began writing about 10 years later, while he was still a seminarian .
[ترجمه گوگل]او در 1 سالگی وارد فرقه یسوعی شد و حدود 10 سال بعد در حالی که هنوز یک حوزوی بود شروع به نوشتن کرد
[ترجمه ترگمان]او در ۱ سالگی وارد فرقه یسوعی شد و در حدود ۱۰ سال بعد شروع به نوشتن کرد، در حالی که هنوز a بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I always feel God's caring through the community when I back to the fellowship for a sharing of seminarian life in my mother church.
[ترجمه گوگل]زمانی که برای اشتراک در زندگی حوزوی در کلیسای مادرم به انجمن برمی گردم، همیشه توجه خداوند را از طریق جامعه احساس می کنم
[ترجمه ترگمان]من همیشه حس می کنم که خدا به من علاقه دارد، وقتی که من به دوستی برای شریک زندگی در کلیسای مادرم تعلق دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The card is only for Reverend, Pastors and Full - time Seminarian. Valid document is required for application.
[ترجمه گوگل]کارت فقط برای کشیش، کشیش و سمینار تمام وقت است برای درخواست مدرک معتبر لازم است
[ترجمه ترگمان]کارت فقط برای عالی جناب، Pastors، و seminarian تمام وقت است سند معتبر برای کاربرد مورد نیاز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. We have also made efforts to support seminaries : providing seminarian internship opportunities for the training of God's servants, and use our resources to help the poor and needy at home and abroad.
[ترجمه گوگل]برای حمایت از حوزه‌های علمیه نیز تلاش کرده‌ایم: فرصت‌های کارآموزی حوزوی را برای تربیت بندگان خدا فراهم کنیم و از امکانات خود برای کمک به فقرا و نیازمندان داخل و خارج استفاده کنیم
[ترجمه ترگمان]ما همچنین تلاش هایی را برای حمایت از مدارس مذهبی انجام داده ایم: فراهم کردن فرصت های آموزشی seminarian برای آموزش مستخدمان خدا و استفاده از منابع ما برای کمک به فقرا و نیازمندان در خانه و خارج از کشور
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Tall and severely thin, with bent shoulders, receding gray hair, and owlish glasses, he looked like a seminarian, which he had studied to be before turning to politics.
[ترجمه گوگل]قد بلند و به شدت لاغر، با شانه های خمیده، موهای خاکستری عقب رفته و عینک جغدی، شبیه یک حوزوی بود که قبل از روی آوردن به سیاست، درس خوانده بود
[ترجمه ترگمان]بلند قد بلند و لاغر، با شانه های خمیده، موهای خاکستری و عینکش که شبیه به seminarian بود که قبل از تبدیل به سیاست به آن مطالعه کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• student at a theological seminary

پیشنهاد کاربران

بپرس