seminal vesicle


کیسه منی، مخزن منی

جمله های نمونه

1. He had just emptied his seminal vesicles into Valencia, had contributed his share of the Green Beret.
[ترجمه گوگل]او به تازگی وزیکول های منی خود را در والنسیا تخلیه کرده بود، سهم خود را از کلاه سبز کمک کرده بود
[ترجمه ترگمان]وی فقط مثانه اصلی خود را در والنسیا خالی کرده بود و سهم خود را از the سبز تهیه کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The seminal vesicles can become infected and inflamed, as may the epididymis and testis.
[ترجمه گوگل]وزیکول‌های منی، مانند اپیدیدیم و بیضه، ممکن است عفونی و ملتهب شوند
[ترجمه ترگمان]بافت های اصلی ممکن است آلوده و ملتهب شوند، همانطور که ممکن است the و بیضه به آن مبتلا شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Objective:To evaluate the value of transperineal seminal vesicle puncture under TRUS guidance and continuous transcatheter antibiotics instillation for the treatment of persistent hematospermia.
[ترجمه گوگل]هدف: ارزیابی ارزش سوراخ کردن وزیکول منی ترانس پرینه تحت هدایت TRUS و تزریق مداوم آنتی بیوتیک ترانس کاتتر برای درمان هماتوسپرمی پایدار
[ترجمه ترگمان]هدف: ارزیابی ارزش of vesicle seminal تحت راهنمایی trus و antibiotics مداوم transcatheter instillation برای درمان درده ای مداوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In addition, the seminal vesicle, the vas deferens and prostate gland's relations are closer.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، وزیکول منی، واز دفران و روابط غده پروستات نزدیک تر است
[ترجمه ترگمان]به علاوه، vesicle اصلی، the vas و پروستات نزدیک تر هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Some patients or have chronic prostatitis history, orchitis, seminal vesicle phlogistic, etc.
[ترجمه گوگل]برخی از بیماران یا سابقه پروستاتیت مزمن، اورکیت، فلوژیستیک وزیکول منی و غیره دارند
[ترجمه ترگمان]برخی از بیماران دارای سابقه prostatitis مزمن، orchitis، seminal، vesicle و غیره هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Is this condition prostata or seminal vesicle inflammation?
[ترجمه گوگل]آیا این بیماری التهاب پروستات یا وزیکول منی است؟
[ترجمه ترگمان]آیا این بیماری مبتلا به التهاب ریه یا التهاب شدید است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This seminal vesicle is from a 45 year - old man who underwent radical prostatectomy for prostate cancer.
[ترجمه گوگل]این وزیکول منی مربوط به مردی 45 ساله است که برای سرطان پروستات تحت عمل جراحی رادیکال پروستاتکتومی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]این vesicle از یک مرد ۴۵ ساله است که تحت فشار شدید سرطان پروستات قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It also had a certain antagonizing action on the kidney-deficiency expressions by castrated male animal such as the gonad atrophy (seminal vesicle, preputial glands).
[ترجمه گوگل]همچنین اثر متضاد خاصی بر بیان کمبود کلیه توسط حیوانات نر اخته شده مانند آتروفی غدد جنسی (وزیکول منی، غدد پرپوتیال) داشت
[ترجمه ترگمان]همچنین یک عمل antagonizing در رابطه با نقص کلیه توسط یک حیوان نر مانند the gonad (غدد seminal، غدد preputial)انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The seminal vesicle functions as a gland, secreting and storing the viscid component of the seminal fluid.
[ترجمه گوگل]وزیکول منی به عنوان یک غده عمل می کند و اجزای چسبناک مایع منی را ترشح و ذخیره می کند
[ترجمه ترگمان]توابع vesicle اصلی به عنوان یک غده، ترشح و ذخیره اجزای viscid سیال اصلی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The seminal vesicle functions as a gland, secreting and storing thecomponent of the seminal fluid.
[ترجمه گوگل]وزیکول منی به عنوان یک غده عمل می کند و اجزای مایع منی را ترشح و ذخیره می کند
[ترجمه ترگمان]توابع vesicle اصلی به عنوان یک غده، ترشح و ذخیره thecomponent سیال اصلی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Diameter of dilated adenous duct was positively correlated with short dimension of inflammatory seminal vesicle.
[ترجمه گوگل]قطر مجرای آدنوس گشاد شده با بعد کوتاه وزیکول سمینال التهابی همبستگی مثبت داشت
[ترجمه ترگمان]قطر لوله adenous گشاد شده به طور مثبت با بعد کوتاه of اصلی inflammatory هم بسته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Conclusion Measurement of ADCs may be used to characterize seminal vesicle lesions.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری اندازه‌گیری ADCs ممکن است برای مشخص کردن ضایعات وزیکول منی استفاده شود
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری اندازه گیری of ممکن است برای مشخص کردن آسیب های اولیه به کار رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The lower part of the rectum through the rectum and bladder beneath the bladder at the Ministry, prostate, seminal vesicle, the vas deferens ampulla and adjacent pelvic ureter.
[ترجمه گوگل]قسمت تحتانی رکتوم از طریق راست روده و مثانه در زیر مثانه در وزارت، پروستات، کیسه منی، آمپول واز دفران و حالب لگنی مجاور
[ترجمه ترگمان]قسمت پایین راست روده و مقعد در زیر مثانه در وزارت، پروستات، پروستات، vesicle، the و لگن کناری لگن قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The structure and function of the mesoderm accessory glands and seminal vesicle in Oxya Chinensis (Insecta: Orthoptera), are studied with gland specimen, paraffin sections and light microscopy method.
[ترجمه گوگل]ساختار و عملکرد غدد جانبی مزودرم و وزیکول منی در Oxya Chinensis (حشره: Orthoptera)، با نمونه غده، مقاطع پارافین و روش میکروسکوپ نوری مورد مطالعه قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]ساختار و عملکرد غدد جانبی مزودرم و vesicle اصلی در Oxya Chinensis (Insecta: orthoptera)با نمونه غده، بخش های پارافین و روش میکروسکوپی نور مطالعه می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Objective To explore the clinical value of transcectal ultrasound seminal vesicle diseases.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی ارزش بالینی بیماری های وزیکول منی سونوگرافی ترانس سکتال
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی ارزش بالینی بیماری های سونوگرافی لگنی و vesicle
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[علوم دامی] غده سمینال وزیکول، غده کیسه ای .

انگلیسی به انگلیسی

• seminal gland, one of the paired glands that produces seminal liquied

پیشنهاد کاربران

[پزشکی] کیسه ی منوی: غده ای کیسه ای شکل در پشت مثانه
seminal vesicle ( زیست‏شناسی )
واژه مصوب: گُشناب‏دان
تعریف: اندامی در مهره‏داران و برخی از بی‏مهره‏گان که محل ذخیرۀ گُشناب است

بپرس