semifinalist

/ˌsemiˈfaɪnələst//ˌsemɪˈfaɪnəlɪst/

شرکت کننده در مسابقه ی نیمه نهایی، نیم پایانگر، کسیکه بمرحله مسابقات نیمه نهایی رسیده

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: one, esp. an athlete, that is qualified to take part in a semifinal contest.

جمله های نمونه

1. They are semi-finalists for the fourth year in succession.
[ترجمه گوگل]آنها برای چهارمین سال متوالی نیمه نهایی هستند
[ترجمه ترگمان]آن ها برای چهارمین سال متوالی به مرحله نیمه نهایی راه یافتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Yesterday's semi-finalists were allowed to select their own set of stones.
[ترجمه گوگل]به نیمه نهایی دیروز اجازه داده شد که مجموعه سنگ های خود را انتخاب کنند
[ترجمه ترگمان]دیروز به مرحله نیمه نهایی راه یافتند تا مجموعه سنگ ها را انتخاب کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Edinburgh survived a narrow 65-64 win over Bedford in their pool and went on to defeat surprise semi-finalists Heriot Watt 70-4
[ترجمه گوگل]ادینبورگ از پیروزی 65-64 مقابل بدفورد در استخر خود جان سالم به در برد و در مرحله نیمه نهایی هریوت وات شگفت انگیز را 70-4 شکست داد
[ترجمه ترگمان]ادینبورگ از یک پیروزی محدود ۶۵ - ۶۴ در بدفورد in در استخر خود جان سالم به در برد و برای شکست دادن semi Heriot وات سن ۷۰ - ۴ به رقابت ادامه داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Twice she has been a semi-finalist and twice a quarter-finalist.
[ترجمه گوگل]او دو بار در نیمه نهایی و دو بار در یک چهارم نهایی حضور داشته است
[ترجمه ترگمان]دو بار در مرحله نیمه نهایی راه می رود و دو بار در مرحله نهایی قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. But who comes through as the fourth semi-finalist is much more complicated.
[ترجمه گوگل]اما اینکه چه کسی به عنوان چهارمین نیمه نهایی راه می یابد بسیار پیچیده تر است
[ترجمه ترگمان]اما چه کسی وارد مرحله نیمه نهایی می شود، بسیار پیچیده تر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The winners will receive £2850, the runners-up £500, and the losing semi-finalists £(Sentence dictionary)750.
[ترجمه گوگل]برندگان 2850 پوند، نایب قهرمان 500 پوند و بازنده های نیمه نهایی 750 پوند (Sentence dictionary) دریافت خواهند کرد
[ترجمه ترگمان]برندگان جایزه ۲۸۵۰ یورو، the یورو ۵۰۰ یورو، و از دست دادن ۷۵۰ هزار پوندی (جمله dictionary)۷۵۰ پوند دریافت خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Karpov is the only semi-finalist who appears relaxed and confident.
[ترجمه گوگل]کارپوف تنها بازیکن نیمه نهایی است که آرام و مطمئن به نظر می رسد
[ترجمه ترگمان]کارپوف (کارپوف)تنها semi است که آرام و مطمئن به نظر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Semifinalist: "We thought it would just be funny to show the world as most people see it on a Friday afternoon,"
[ترجمه گوگل]نیمه نهایی: "ما فکر می کردیم خنده دار است که به دنیا همانطور که اکثر مردم آن را در بعد از ظهر جمعه می بینند نشان دهیم "
[ترجمه ترگمان]Semifinalist: \" ما فکر می کردیم که نشان دادن جهان آنطور که بیشتر مردم آن را در بعد از ظهر جمعه می بینند خنده دار است \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Semifinalist of French Open 2006 and world No. 10 Nicole Vaidisova is in Prague. She consists exams at school and she is going to go on holiday.
[ترجمه گوگل]نیکول وایدیسووا، نیمه نهایی اوپن فرانسه 2006 و شماره 10 جهان در پراگ است او شامل امتحانات در مدرسه است و او به تعطیلات می رود
[ترجمه ترگمان]Semifinalist of فرانسوی در سال ۲۰۰۶ و جهان شماره ۱۰ نیکول Vaidisova در پراگ است او در مدرسه امتحان می کند و او قصد دارد به تعطیلات برود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Your selection as a semifinalist is an exceptional achievement and you and your family should take great pride in this outstanding accomplishment.
[ترجمه گوگل]انتخاب شما به عنوان یک نیمه نهایی یک دستاورد استثنایی است و شما و خانواده تان باید به این موفقیت برجسته افتخار کنید
[ترجمه ترگمان]انتخاب شما به عنوان یک موفقیت یک موفقیت استثنایی است و شما و خانواده تان باید افتخار بزرگی در این دستاورد برجسته داشته باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Australian Open semifinalist Zheng next faces Alicia Molik, who cruised into the round of 16 with a 6-0, 6-2 victory over British qualifier Elena Baltacha.
[ترجمه گوگل]ژنگ، نیمه نهایی اوپن استرالیا، در مرحله بعدی با آلیشیا مولیک روبرو می شود که با پیروزی 6-0، 6-2 مقابل النا بالتاچا، بازیکن مقدماتی بریتانیایی، به مرحله یک شانزدهم نهایی راه یافت
[ترجمه ترگمان]semifinalist Zheng، بازیکن تنیس آزاد استرالیا، در کنار آلیشیا Molik، که در دور ۱۶ با پیروزی ۶ بر ۰ و ۶ بر ۲ در مقابل النا Baltacha در برابر بریتانیا به پیروزی رسید، روبرو شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Is it that she simply looks a bit different from most tennis players, exotic for a Grand Slam semifinalist, as she becomes the first Asian to reach a major final four?
[ترجمه گوگل]آیا این است که او به سادگی با بیشتر تنیس بازان کمی متفاوت به نظر می رسد و برای یک نیمه نهایی گرند اسلم عجیب و غریب است، زیرا او اولین آسیایی است که به یک چهار فینال بزرگ می رسد؟
[ترجمه ترگمان]آیا او به سادگی با اکثر بازیکنان تنیس بازی می کند، برای گراند اسلم semifinalist بیگانه است، چرا که او اولین آسیایی است که به یک چهارم نهایی رسید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. An old rivalry will resume as she faces Petrova, a two-time semifinalist at Bali in its first incarnation (in 2004 and 200.
[ترجمه گوگل]یک رقابت قدیمی از سر گرفته می شود زیرا او با پترووا، یک نیمه نهایی دو بار در بالی در اولین تجسم خود (در سال 2004 و 200) روبرو می شود
[ترجمه ترگمان]یک رقابت قدیمی در حالی که او با پترووا روبه رو می شود، در اولین تجسم خود (در سال های ۲۰۰۴ و ۲۰۰)به بالی که دو بار در بالی به سر می برند ازسر گرفته می شود (در سال ۲۰۰۴ و ۲۰۰)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Please accept my heartiest congratulations on being selected as a semifinalist in the 2006-07 Siemens Competition in Math, Science, and Technology!
[ترجمه گوگل]لطفا صمیمانه ترین تبریک های من را برای انتخاب شدن به عنوان نیمه نهایی در مسابقات زیمنس 2006-2007 در ریاضیات، علوم و فناوری بپذیرید!
[ترجمه ترگمان]لطفا تبریکات heartiest خود را در مورد انتخاب شدن به عنوان a در رقابت ۰۷ - ۲۰۰۶ زیمنس در ریاضی، علوم و تکنولوژی قبول کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Chakvetadze, ranked No. 6 and a 2007 U. S. Open semifinalist, was bound for 30 minutes in her home outside Moscow but not seriously hurt, NTV television reported.
[ترجمه گوگل]تلویزیون NTV گزارش داد که چاکوتادزه، شماره 6 و بازیکن نیمه نهایی اوپن آمریکا در سال 2007، به مدت 30 دقیقه در خانه خود در خارج از مسکو محبوس شد اما آسیب جدی ندید
[ترجمه ترگمان]Chakvetadze، در ردیف شماره ۶ و در سال ۲۰۰۷ قرار دارد اس تلویزیون NTV گزارش داد که آزاد کردن semifinalist ۳۰ دقیقه در خانه خود در خارج از مسکو محدود بود اما به شدت آسیب ندید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• competitor in a semifinal round, one who competes in the next-to-last stage of a competition
a semi-finalist is a player or team who is competing in a semi-final.

پیشنهاد کاربران

بپرس