semicircular

/ˌsemiˈsɜːrkjələr//ˌsemɪˈsɜːkjʊlə/

معنی: بشکل نیمدایره
معانی دیگر: بشکل نیمدایره، نیم دایره ای

جمله های نمونه

1. The chairs were placed in a semi-circular arrangement.
[ترجمه گوگل]صندلی ها به صورت نیم دایره ای قرار گرفتند
[ترجمه ترگمان]صندلی ها به صورت نیم دایره گذاشته شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The building was sideways on to me, the light coming from a small semi-circular window near the top of the wall.
[ترجمه گوگل]ساختمان به سمت من بود، نور از یک پنجره کوچک نیم دایره نزدیک بالای دیوار می آمد
[ترجمه ترگمان]ساختمان کنار من بود، نور از یک پنجره نیمه دایره ای به بالای دیوار می امد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In circular form, with a surmounting cupola, it had four adjacent apses, each with a semi-circular roofing.
[ترجمه گوگل]به شکل دایره‌ای، با گنبدی بر فراز، چهار اپیس مجاور هم داشت که هر کدام دارای سقفی نیم‌دایره‌ای بودند
[ترجمه ترگمان]به شکل دایره ای، با یک هرم واژگون شده، چهار apses مجاور داشت که هر کدام از آن ها یک سقف نیمه گرد داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A semi-circular wedge is moved up and down an inclined groove in an aluminium nut, with a trigger.
[ترجمه گوگل]یک گوه نیم دایره با یک ماشه در یک شیار شیبدار در یک مهره آلومینیومی به بالا و پایین حرکت می کند
[ترجمه ترگمان]یک گوه نیمه گرد به سمت بالا و پایین یک شیار مایل در یک مهره آلومینیومی به همراه یک تریگر در حرکت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The semi-circular chancel is covered by a semi-dome.
[ترجمه گوگل]طاقچه نیم دایره با گنبدی نیمه پوشیده شده است
[ترجمه ترگمان]محراب نیمه گرد توسط یک نیمه گنبد پوشیده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. They had semi-circular arched heads and were generally filled with alabaster or marble sheets or, sometimes, glass.
[ترجمه گوگل]آنها دارای سرهای قوسی نیم دایره ای بودند و عموماً با ورقه های سنگ مرمر یا مرمر یا گاهی اوقات شیشه پر می شدند
[ترجمه ترگمان]آن ها سره ای نیمه مدور و مدور داشتند و معمولا پر از سنگ مرمر یا سنگ مرمر یا گاهی شیشه بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Ground plans are square or rectangular and the east end is apsidal, generally with three polygonal apses which are semi-circular inside.
[ترجمه گوگل]پلان‌های زمین مربع یا مستطیل شکل و انتهای شرقی آن به صورت مجلل است که عموماً دارای سه قسمت چند ضلعی است که در داخل نیم‌دایره‌اند
[ترجمه ترگمان]طرح های زمینی مربعی یا مستطیلی هستند و انتهای شرقی آن apsidal است، به طور کلی با سه apses ضلعی که در داخل نیمه گرد هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. When in use, the semi-circular wheel guard of the Hitachi deflects sparks, chippings etc away from the operator.
[ترجمه گوگل]هنگام استفاده، محافظ چرخ نیم دایره هیتاچی جرقه ها، براده ها و غیره را از اپراتور منحرف می کند
[ترجمه ترگمان]زمانی که استفاده می شود، چرخ نیمه گرد، جرقه، اجر و غیره را از اپراتور پرت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Pockets: single compartment with drawstring; deep lid pocket with rear zip; deep pocket on sack front with semi-circular zip.
[ترجمه گوگل]جیب ها: محفظه تکی با بند کشی جیب درب عمیق با زیپ عقب؛ یک جیب عمیق در جلوی گونی با زیپ نیم دایره ای
[ترجمه ترگمان]جیبش: تک کوپه با نخ، جیبی عمیق با زیپ rear
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Huge semi-circular feathers in dazzling hues sprang vertically before sweeping in wide arcs to the ground.
[ترجمه گوگل]پرهای نیمه دایره ای عظیم با رنگ های خیره کننده به صورت عمودی رشد کردند و قبل از اینکه به صورت کمان های پهن روی زمین فرو رفتند
[ترجمه ترگمان]پره ای بسیار گرد و نیمه گرد در رنگ های خیره کننده به صورت عمودی از قبل به سمت پایین پرتاب شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. There are three pairs of semicircular canals, which signal rotations around three axes at right angles to each other.
[ترجمه گوگل]سه جفت کانال نیم دایره ای وجود دارد که سیگنال چرخش حول سه محور در زوایای قائم به یکدیگر را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]سه جفت از مجاری نیمه حلقوی وجود دارند که چرخش سیگنال حول سه محور در زوایای راست به یکدیگر را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The eastern end of the church has an apse of Byzantine form, that is, semi-circular inside and polygonal outside.
[ترجمه گوگل]منتهی الیه شرقی کلیسا دارای یک اپسی به شکل بیزانسی است، یعنی داخل نیم دایره و بیرون چند ضلعی
[ترجمه ترگمان]انتهای شرقی کلیسا دارای نمای apse از فرم بیزانتین است که به شکل نیمه گرد و چند ضلعی خارج از آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The transepts have barrel vaults and the east end a semi-circular vault.
[ترجمه گوگل]عرض ها دارای طاق های بشکه ای و انتهای شرقی آن طاق نیم دایره ای است
[ترجمه ترگمان]The زیرزمین و انتهای شرقی یک سردابه نیمه گرد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Three interesting features inside are the box pews, the semi-circular altar rail, and the stone lectern dating from Norman times.
[ترجمه گوگل]سه ویژگی جالب داخل آن عبارتند از نیمکت های جعبه، ریل محراب نیمه دایره ای، و منبر سنگی مربوط به زمان نورمن
[ترجمه ترگمان]سه ویژگی جالب درون آن عبارتند از نیمکت های box، نرده محراب نیمه گرد، و تریبون سنگی که از زمان Norman تشکیل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. At the same time let your hands lift up in a semi-circular motion and come down to your sides.
[ترجمه گوگل]در همان زمان اجازه دهید دستان خود را به صورت نیم دایره ای بالا بیاورید و به سمت پهلوها پایین بیایید
[ترجمه ترگمان]هم زمان، دست هایتان را در یک حرکت نیمه گرد بالا ببرید و به سمت جلو حرکت کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بشکل نیمدایره (صفت)
semicircular

تخصصی

[برق و الکترونیک] نیم دایره ای، نیمه چرخشی
[ریاضیات] نیمدایره ای
[ریاضیات] نیمدایره ای، نیمه مستدیر

انگلیسی به انگلیسی

• resembling a half of a circle, similar to a half of a circle
something that is semicircular has the shape of a semicircle.

پیشنهاد کاربران

بپرس