semiarid


معنی: نسبتا کم اب
معانی دیگر: (سرزمین یا آب و هوا) نیمه خشک

جمله های نمونه

1. Possibly more than half the soils in the semi-arid regions are subject to severe erosion.
[ترجمه گوگل]احتمالاً بیش از نیمی از خاک های مناطق نیمه خشک در معرض فرسایش شدید هستند
[ترجمه ترگمان]احتمالا بیش از نیمی از خاک ها در مناطق نیمه بایر در معرض فرسایش شدید قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. In order to overcome the problem of an inadequate water supply, many parts of the arid and semi-arid regions have been irrigated.
[ترجمه گوگل]برای غلبه بر مشکل کمبود آب، بخش‌های زیادی از مناطق خشک و نیمه‌خشک آبیاری شده‌اند
[ترجمه ترگمان]برای غلبه بر مشکل کمبود آب ناکافی، بسیاری از مناطق خشک و نیمه خشک آبیاری شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It may happen rarely in arid or semi-arid climates.
[ترجمه گوگل]ممکن است به ندرت در آب و هوای خشک یا نیمه خشک اتفاق بیفتد
[ترجمه ترگمان]این پدیده ممکن است به ندرت در مناطق خشک یا نیمه خشک رخ دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Its adaptability means that it can survive at high altitudes, in semi-arid areas, and in rocky areas as well as in forests.
[ترجمه گوگل]سازگاری آن به این معنی است که می تواند در ارتفاعات بالا، در مناطق نیمه خشک و در مناطق صخره ای و همچنین در جنگل ها زنده بماند
[ترجمه ترگمان]سازگاری آن به این معنی است که می تواند در ارتفاعات بالا، در مناطق نیمه بایر، و در مناطق سنگی و همچنین در جنگل ها دوام بیاورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In arid and semi-arid regions leaching may be minimal and solutions in the weathering mantle can attain high concentrations of dissolved constituents.
[ترجمه گوگل]در مناطق خشک و نیمه خشک، شستشو ممکن است حداقل باشد و محلول‌های موجود در گوشته هوازدگی می‌توانند به غلظت‌های بالایی از ترکیبات محلول دست یابند
[ترجمه ترگمان]در مناطق خشک و نیمه خشک ممکن است در مناطق خشک و نیمه خشک کم ترین و راه حل هایی در پوشش آب و هوا وجود داشته باشد که می تواند به غلظت های بالای اجزای حل شده برسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Both places represent semiarid savannas and have repeatedly been affected by drought and famine.
[ترجمه گوگل]هر دو مکان نمایانگر ساوان های نیمه خشک هستند و بارها تحت تأثیر خشکسالی و قحطی قرار گرفته اند
[ترجمه ترگمان]هر دو این مکان ها نشان دهنده مرغزارها است و بارها تحت تاثیر خشکسالی و قحطی قرار گرفته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Earlier developments by geographers which proceeded somewhat independently were located in arid, semi-arid and subtropical areas.
[ترجمه گوگل]تحولات قبلی جغرافی دانان که تا حدودی مستقل پیش می رفت در مناطق خشک، نیمه خشک و نیمه گرمسیری قرار داشت
[ترجمه ترگمان]تحولات اخیر در geographers که تا حدودی مستقل ادامه یافت در مناطق خشک، نیمه خشک و نیمه استوایی قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A vast semiarid grass-covered plain, as found in southeast Europe, Siberia, and central North America.
[ترجمه گوگل]یک دشت نیمه خشک وسیع پوشیده از چمن، که در جنوب شرقی اروپا، سیبری و مرکز آمریکای شمالی یافت می شود
[ترجمه ترگمان]جلگه وسیعی پوشیده از علف که در جنوب شرقی اروپا، سیبری و آمریکای شمالی یافت می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. North China is situated in arid and semiarid regions.
[ترجمه گوگل]شمال چین در مناطق خشک و نیمه خشک واقع شده است
[ترجمه ترگمان]شمال چین در مناطق خشک و نیمه خشک قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Soil microbiotic crusts are widespread in arid and semiarid regions, they are one of the major components of desert ecosystems, and their importance has been demonstrated by numerous researches.
[ترجمه گوگل]پوسته‌های میکروبیوتیک خاک در مناطق خشک و نیمه‌خشک گسترده شده‌اند و یکی از اجزای اصلی اکوسیستم‌های بیابانی هستند و اهمیت آن‌ها توسط تحقیقات متعدد به اثبات رسیده است
[ترجمه ترگمان]پوسته های خاک microbiotic در مناطق خشک و نیمه خشک گسترده است و یکی از اجزای اصلی اکوسیستم های بیابانی است و اهمیت آن ها توسط تحقیقات متعدد نشان داده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Arid regions cober arid and semiarid areas.
[ترجمه گوگل]مناطق خشک مناطق خشک و نیمه خشک کوبر
[ترجمه ترگمان]مناطق خشک و نیمه خشک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Terpenoids are more prevalent in some arid or semiarid climates.
[ترجمه گوگل]ترپنوئیدها در برخی از اقلیم های خشک یا نیمه خشک شیوع بیشتری دارند
[ترجمه ترگمان]terpenoids در برخی مناطق خشک و نیمه خشک بیشتر رایج هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In many semiarid areas there is also a lower timberline where the forest passes into steppe or desert at its lower edge, usually because of a lack of moisture.
[ترجمه گوگل]در بسیاری از مناطق نیمه خشک نیز یک خط چوبی پایین‌تر وجود دارد که معمولاً به دلیل کمبود رطوبت، جنگل به استپ یا صحرا در لبه پایینی آن می‌رود
[ترجمه ترگمان]در بسیاری از مناطق نیمه خشک یک timberline پایین تر نیز وجود دارد که در آن جنگل در حاشیه پایین خود، معمولا به دلیل کمبود رطوبت عبور می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Desertification drains an arid or semiarid land of its life - supporting capabilities.
[ترجمه گوگل]بیابان زایی یک سرزمین خشک یا نیمه خشک را از زندگی آن خشک می کند - قابلیت های پشتیبانی
[ترجمه ترگمان]بیابانی شدن، زمینی خشک یا نیمه خشک از توانایی های پشتیبانی از زندگی خود را به پایان می رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نسبتا کم اب (صفت)
semiarid

تخصصی

[عمران و معماری] نیمکماب - نیمه خشک
[زمین شناسی] نیمه کم آب
[خاک شناسی] نیمه خشک
[آب و خاک] نیمه خشک

انگلیسی به انگلیسی

• somewhat arid, having some of the characteristics of a desert

پیشنهاد کاربران

Semi arid : semi dry
نسبتا خشک یا نیمه خشک
Semi - arid
نیمه خشک
semiarid ( علوم جَوّ )
واژه مصوب: نیمه‏خشک
تعریف: ویژگی اقلیمی با بارش سالانۀ بسیار کم، معمولاً از 250 تا 500 میلی متر

بپرس