semiannually


ششماهه

جمله های نمونه

1. interest is compounded semiannually
بهره ی مرکب هرسال دوبار محاسبه می شود.

2. The two men meet semiannually on trade, arms control and other security issues.
[ترجمه گوگل]این دو مرد به صورت شش ماهه در مورد تجارت، کنترل تسلیحات و سایر مسائل امنیتی با یکدیگر ملاقات می کنند
[ترجمه ترگمان]این دو مرد semiannually را در زمینه تجارت، کنترل سلاح و مسائل امنیتی دیگر ملاقات می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Seasonally or semiannually: Take inventory of items in closets and drawers that are no longer useful.
[ترجمه گوگل]فصلی یا شش ماهه: اقلام موجود در کمدها و کشوها را که دیگر کاربردی ندارند، فهرست کنید
[ترجمه ترگمان]seasonally یا semiannually: فهرست اقلام موجود در کمدها و کشوها را بردارید که دیگر مفید نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Most bonds pay interest semiannually at a rate equal to one-half of the annual coupon rate.
[ترجمه گوگل]اغلب اوراق قرضه به صورت شش ماهه با نرخی معادل نصف نرخ کوپن سالانه بهره می پردازند
[ترجمه ترگمان]اکثر اوراق قرضه به نرخ برابر با یک تا نیمی از نرخ کوپن سالیانه بهره می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The premium may be paid semiannually, quarterly or monthly, and the premium expiration date is the corresponding day of semiannual, quarterly or monthly effective date of the Contract, respectively.
[ترجمه گوگل]حق بیمه ممکن است به صورت شش ماهه، سه ماهه یا ماهانه پرداخت شود و تاریخ انقضای حق بیمه به ترتیب روز متناظر با تاریخ اجرایی قرارداد شش ماهه، سه ماهه یا ماهانه است
[ترجمه ترگمان]حق بیمه ممکن است به ترتیب semiannually، فصلی یا ماهانه داده شود، و تاریخ انقضا این قرارداد به ترتیب روز corresponding، فصلی یا ماهانه موثر قرارداد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Clean A/S monthly. Replace the filter net semiannually. Please note the clean time and the replace time in the list.
[ترجمه گوگل]A/S را ماهانه تمیز کنید توری فیلتر را هر شش ماه یکبار تعویض کنید لطفاً به زمان تمیز کردن و زمان تعویض در لیست توجه کنید
[ترجمه ترگمان]ماهنامه A \/ S را تمیز کنید فیلتر خالص فیلتر را تعویض کنید لطفا زمان تمیز و زمان تعویض در فهرست را یادداشت کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. No president may serve more than 12 consecutive months, so, annually election President may not be re-elected, but the semiannually election Club President may be re-elected.
[ترجمه گوگل]هیچ رئیسی نمی‌تواند بیش از 12 ماه متوالی خدمت کند، بنابراین، رئیس انتخابات سالانه ممکن است مجدداً انتخاب نشود، اما رئیس باشگاه با انتخابات شش ماهه ممکن است مجدداً انتخاب شود
[ترجمه ترگمان]هیچ رئیس جمهور نمی تواند بیش از ۱۲ ماه متوالی خدمت کند، بنابراین، ممکن است رئیس جمهور انتخابات مجدد انتخاب نشود، اما رئیس باشگاه انتخابات semiannually ممکن است مجددا انتخاب شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Besides routine duties, I have made several reports on project communication and overseas investigations on the symposiums held semiannually in our institute.
[ترجمه گوگل]علاوه بر وظایف معمول، من چندین گزارش در مورد ارتباطات پروژه و تحقیقات خارج از کشور در مورد سمپوزیوم هایی که هر شش ماه در مؤسسه ما برگزار می شود، ارائه کرده ام
[ترجمه ترگمان]علاوه بر وظایف روتین، من چندین گزارش درباره ارتباطات پروژه و تحقیقات در خارج از کشور در symposiums که در موسسه ما برگزار شد گزارش کرده ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Government - debt security with a coupon and original maturity of more than years. Interest is paid semiannually.
[ترجمه گوگل]دولت - اوراق بدهی با کوپن و سررسید اصلی بیش از سال سود به صورت شش ماهه پرداخت می شود
[ترجمه ترگمان]امنیت بدهی دولت با یک کوپن و بالغ بر سن قانونی بیش از چند سال سود به semiannually پرداخت می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. ADB projects require to establish project monitoring and evaluation system before the commencement of loan, to issue project report quarterly or semiannually.
[ترجمه گوگل]پروژه های بانک انکشاف آسیایی مستلزم ایجاد سیستم نظارت و ارزیابی پروژه قبل از شروع قرضه، برای صدور گزارش پروژه به صورت سه ماهه یا شش ماهه می باشد
[ترجمه ترگمان]پروژه های بانک توسعه آسیایی نیاز به ایجاد سیستم نظارت و ارزیابی پروژه قبل از شروع وام، برای صدور گزارش پروژه به صورت فصلی یا semiannually دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It is usually performed at fixed intervals of time, perhaps quarterly, semiannually, or annually.
[ترجمه گوگل]معمولاً در فواصل زمانی ثابت، شاید به صورت فصلی، شش ماهه یا سالانه انجام می شود
[ترجمه ترگمان]این کار معمولا در فواصل زمانی ثابت، شاید فصلی، semiannually، یا سالانه انجام می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Bonds are actually a long-term debt of the issuing cooperation on which the cooperation pays interest to the holders at stated intervals, say, annually or semiannually.
[ترجمه گوگل]اوراق قرضه در واقع یک بدهی بلندمدت از تعاونی انتشار است که تعاونی در فواصل زمانی مشخص، مثلاً سالانه یا شش ماهه، به دارندگان آن بهره می‌پردازد
[ترجمه ترگمان]اوراق قرضه در واقع یک بدهی بلند مدت برای هم کاری صادر کننده است که در آن هم کاری به دارندگان در فواصل ذکر شده، مثلا، سالانه یا semiannually بهره می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Once an individual sets up a program, it should be rebalanced quarterly or semiannually, he said, "but it should be disciplined. "
[ترجمه گوگل]به گفته وی، هنگامی که فردی برنامه ای را تنظیم می کند، باید هر سه ماه یا شش ماه یکبار آن را متعادل کند، "اما باید نظم و انضباط داشته باشد "
[ترجمه ترگمان]او گفت: \" زمانی که فردی یک برنامه را تنظیم می کند، باید rebalanced یا semiannually باشد، اما باید منظم باشد \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Banks also pay interest at different times. But the majority of them pay semiannually.
[ترجمه گوگل]بانک ها نیز در زمان های مختلف سود پرداخت می کنند اما اکثریت آنها به صورت شش ماهه پرداخت می کنند
[ترجمه ترگمان]بانک ها همچنین به زمان های مختلف توجه می کنند اما اکثر آن ها semiannually پرداخت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• twice a year, two times each year, semiyearly

پیشنهاد کاربران

بپرس