semaphore

/ˈseməfɔːr//ˈseməfɔː/

معنی: مخابره بوسیله پرچم، علائم مخابرات بوسیله نور، بوسیله پرچم مخابره کردن
معانی دیگر: مخابره با پرچم دستی (به ویژه در دریا)، (راه آهن) چراغ راهنما، دست مکانیکی، مخابره با پرچم یا چراغ و غیره، سمافور، نشان رسانی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a device for or method of signaling, as on a railroad, by means of lights and symbolic signs or flags.

(2) تعریف: a system of spelling out messages by varying the positions of two hand-held flags.
فعل گذرا و ( transitive verb, intransitive verb )
حالات: semaphores, semaphoring, semaphored
مشتقات: semaphoric (adj.), semaphorically (adv.)
• : تعریف: to signal through use of a semaphore.

جمله های نمونه

1. She was very good at semaphore and had won the Signaller Badge.
[ترجمه گوگل]او در سمافور بسیار خوب بود و نشان Signaller را برده بود
[ترجمه ترگمان]او در semaphore بسیار خوب بود و نشان Signaller نشان داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Look at the alphabet semaphore chart to find out where to place your flags.
[ترجمه گوگل]به نمودار سمافور الفبا نگاه کنید تا بفهمید پرچم های خود را کجا قرار دهید
[ترجمه ترگمان]چارت semaphore را نگاه کنید تا بفهمید که کجا پرچم شما را کجا قرار دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. His hands windmill in a frenetic semaphore and his body shifts in ceaseless motion, with a life of its own.
[ترجمه گوگل]دستانش در یک سمافور دیوانه وار می چرخند و بدنش در حرکتی بی وقفه جابه جا می شود و زندگی خودش را دارد
[ترجمه ترگمان]دستان او آسیاب بادی frenetic و بدن او در حرکت بی وقفه، با یک زندگی خاص خودش، کار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Today, semaphore signalling is still used at sea, where it is impossible to use wires or cable for communication.
[ترجمه گوگل]امروزه سیگنالینگ سمافور هنوز در دریا استفاده می شود، جایی که استفاده از سیم یا کابل برای ارتباط غیرممکن است
[ترجمه ترگمان]امروزه، سیگنال دهی semaphore هنوز در دریا مورد استفاده قرار می گیرد، که در آن استفاده از سیم یا کابل برای ارتباط غیر ممکن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Beacons, semaphore, morse code were all in their day rapid methods of sending information.
[ترجمه گوگل]بیکن ها، سمافورها، کد مورس، همه در روزگارشان روش های سریع ارسال اطلاعات بودند
[ترجمه ترگمان]Beacons، semaphore، کد مورس نیز در روز خود روش های سریع ارسال اطلاعات را داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. There is no need to learn all the semaphore signs before beginning to signal.
[ترجمه گوگل]قبل از شروع سیگنال دادن، نیازی به یادگیری همه علائم سمافور نیست
[ترجمه ترگمان]قبل از شروع سیگنال نیازی به یادگیری تمام علائم semaphore وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A day before the event in Niagara Falls, Semaphore lost a last-ditch skirmish in court.
[ترجمه گوگل]یک روز قبل از رویداد در آبشار نیاگارا، سمافور آخرین درگیری را در دادگاه از دست داد
[ترجمه ترگمان]یک روز پیش از وقوع حادثه در آبشار نیاگارا، semaphore در یک درگیری اخیر در دادگاه شکست خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The previous ownership of this semaphore has ended.
[ترجمه گوگل]مالکیت قبلی این سمافور به پایان رسیده است
[ترجمه ترگمان]مالکیت قبلی این semaphore پایان یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A signal box and miniature semaphore signals at Keelung Station.
[ترجمه گوگل]جعبه سیگنال و سیگنال های سمافور مینیاتوری در ایستگاه کیلونگ
[ترجمه ترگمان]یک جعبه سیگنال و سیگنال های semaphore مینیاتوری در ایستگاه Keelung
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Semaphore and priority inheritance protocol ( PIP ) priority ceiling protocol ( PCP ) is supported.
[ترجمه گوگل]سمافور و پروتکل ارث بری اولویت (PIP) پروتکل سقف اولویت ( PCP ) پشتیبانی می شود
[ترجمه ترگمان]semaphore و پروتکل میراث اولویت (PIP)پروتکل سقف اولویت (PCP)پشتیبانی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Too many posts were made to a semaphore.
[ترجمه گوگل]تعداد زیادی پست به سمافور ارسال شد
[ترجمه ترگمان]بسیاری از posts را برای a ساخته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The specified system semaphore name was not found.
[ترجمه گوگل]نام سمافور سیستم مشخص شده یافت نشد
[ترجمه ترگمان]نام سیستم مشخص نشده پیدا نشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The number of specified semaphore events for DosMuxSemWait is not correct.
[ترجمه گوگل]تعداد رویدادهای سمافور مشخص شده برای DosMuxSemWait صحیح نیست
[ترجمه ترگمان]تعداد رویداده ای معین شده برای DosMuxSemWait صحیح نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The exclusive semaphore is owned by another process.
[ترجمه گوگل]سمافور انحصاری متعلق به فرآیند دیگری است
[ترجمه ترگمان]مالکیت انحصاری متعلق به یک فرآیند دیگر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. A semaphore is a protected variable or abstract data type which constitutes the method for restricting the number of threads access to shared resources.
[ترجمه گوگل]سمافور یک متغیر محافظت شده یا نوع داده انتزاعی است که روشی را برای محدود کردن تعداد موضوعات دسترسی به منابع مشترک تشکیل می دهد
[ترجمه ترگمان]A یک متغیر حفاظتی یا نوع داده انتزاعی است که روش محدود کردن تعداد نخ ها به منابع مشترک را تشکیل می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مخابره به وسیله پرچم (اسم)
semaphore

علائم مخابرات به وسیله نور (اسم)
semaphore

به وسیله پرچم مخابره کردن (فعل)
semaphore

تخصصی

[کامپیوتر] دستگاه علامت ده ؛ دستگاه مخابره به وسیله پرچم ؛ راهنما

انگلیسی به انگلیسی

• method of communication based on the use of handheld flags which are moved to represent different letters of the alphabet; (computers) status flag used to restrict access to shared resources by locking the resource being used and preventing access
send a message by semaphore, use handheld flags to communicate a message
semaphore is a system of sending messages by using two flags. one flag is held in each hand and the arms are moved to various positions representing different letters of the alphabet.

پیشنهاد کاربران

علائمی که با نشان دادن و حرکت پرچم باعث انتقال مفهوم به دیگران می شود.
هر حرکت پرچم بیانگر یک مفهوم هست .
نشان بَر: گویا این واژه ساخته مترجم فقید آقای احمد آرام بوده است. ریشه این واژه یونانی است متشکل از سِما و فوروس که به ترتیب در انگلیسی سیگنال و بی یِرِر هستند به معنی نشانه و حمل کنننده و کسی که می برد
...
[مشاهده متن کامل]
و برروی هم معنای بردنِ نشانه، همان نشان بر می شود. این روایت را آقای ابراهیم نقیب زاده مشایخ، استاد بازنشسته دانشگاه تهران تعریف می کنند که در دیداری آقای مشایخ به سمافور در درس سیستم عامل رشته کامپیوتر اشاره کرده است و آقای آرام با اشاره به ریشه ها، معادل نشان بر را ساخته است.

سمافور - نشان بر

بپرس