1. She was very good at semaphore and had won the Signaller Badge.
[ترجمه گوگل]او در سمافور بسیار خوب بود و نشان Signaller را برده بود
[ترجمه ترگمان]او در semaphore بسیار خوب بود و نشان Signaller نشان داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Look at the alphabet semaphore chart to find out where to place your flags.
[ترجمه گوگل]به نمودار سمافور الفبا نگاه کنید تا بفهمید پرچم های خود را کجا قرار دهید
[ترجمه ترگمان]چارت semaphore را نگاه کنید تا بفهمید که کجا پرچم شما را کجا قرار دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. His hands windmill in a frenetic semaphore and his body shifts in ceaseless motion, with a life of its own.
[ترجمه گوگل]دستانش در یک سمافور دیوانه وار می چرخند و بدنش در حرکتی بی وقفه جابه جا می شود و زندگی خودش را دارد
[ترجمه ترگمان]دستان او آسیاب بادی frenetic و بدن او در حرکت بی وقفه، با یک زندگی خاص خودش، کار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Today, semaphore signalling is still used at sea, where it is impossible to use wires or cable for communication.
[ترجمه گوگل]امروزه سیگنالینگ سمافور هنوز در دریا استفاده می شود، جایی که استفاده از سیم یا کابل برای ارتباط غیرممکن است
[ترجمه ترگمان]امروزه، سیگنال دهی semaphore هنوز در دریا مورد استفاده قرار می گیرد، که در آن استفاده از سیم یا کابل برای ارتباط غیر ممکن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Beacons, semaphore, morse code were all in their day rapid methods of sending information.
[ترجمه گوگل]بیکن ها، سمافورها، کد مورس، همه در روزگارشان روش های سریع ارسال اطلاعات بودند
[ترجمه ترگمان]Beacons، semaphore، کد مورس نیز در روز خود روش های سریع ارسال اطلاعات را داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. There is no need to learn all the semaphore signs before beginning to signal.
[ترجمه گوگل]قبل از شروع سیگنال دادن، نیازی به یادگیری همه علائم سمافور نیست
[ترجمه ترگمان]قبل از شروع سیگنال نیازی به یادگیری تمام علائم semaphore وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. A day before the event in Niagara Falls, Semaphore lost a last-ditch skirmish in court.
[ترجمه گوگل]یک روز قبل از رویداد در آبشار نیاگارا، سمافور آخرین درگیری را در دادگاه از دست داد
[ترجمه ترگمان]یک روز پیش از وقوع حادثه در آبشار نیاگارا، semaphore در یک درگیری اخیر در دادگاه شکست خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The previous ownership of this semaphore has ended.
[ترجمه گوگل]مالکیت قبلی این سمافور به پایان رسیده است
[ترجمه ترگمان]مالکیت قبلی این semaphore پایان یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. A signal box and miniature semaphore signals at Keelung Station.
[ترجمه گوگل]جعبه سیگنال و سیگنال های سمافور مینیاتوری در ایستگاه کیلونگ
[ترجمه ترگمان]یک جعبه سیگنال و سیگنال های semaphore مینیاتوری در ایستگاه Keelung
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Semaphore and priority inheritance protocol ( PIP ) priority ceiling protocol ( PCP ) is supported.
[ترجمه گوگل]سمافور و پروتکل ارث بری اولویت (PIP) پروتکل سقف اولویت ( PCP ) پشتیبانی می شود
[ترجمه ترگمان]semaphore و پروتکل میراث اولویت (PIP)پروتکل سقف اولویت (PCP)پشتیبانی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Too many posts were made to a semaphore.
[ترجمه گوگل]تعداد زیادی پست به سمافور ارسال شد
[ترجمه ترگمان]بسیاری از posts را برای a ساخته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The specified system semaphore name was not found.
[ترجمه گوگل]نام سمافور سیستم مشخص شده یافت نشد
[ترجمه ترگمان]نام سیستم مشخص نشده پیدا نشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The number of specified semaphore events for DosMuxSemWait is not correct.
[ترجمه گوگل]تعداد رویدادهای سمافور مشخص شده برای DosMuxSemWait صحیح نیست
[ترجمه ترگمان]تعداد رویداده ای معین شده برای DosMuxSemWait صحیح نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The exclusive semaphore is owned by another process.
[ترجمه گوگل]سمافور انحصاری متعلق به فرآیند دیگری است
[ترجمه ترگمان]مالکیت انحصاری متعلق به یک فرآیند دیگر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. A semaphore is a protected variable or abstract data type which constitutes the method for restricting the number of threads access to shared resources.
[ترجمه گوگل]سمافور یک متغیر محافظت شده یا نوع داده انتزاعی است که روشی را برای محدود کردن تعداد موضوعات دسترسی به منابع مشترک تشکیل می دهد
[ترجمه ترگمان]A یک متغیر حفاظتی یا نوع داده انتزاعی است که روش محدود کردن تعداد نخ ها به منابع مشترک را تشکیل می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید