selves

/ˈselvz//selvz/

جمع واژه ی: self، صورت جمع self، خودشان، خودمان، خودتان

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: pl. of self.

جمله های نمونه

1. An obsessive search for our inner selves, far from saving the world, could send us all mad.
[ترجمه گوگل]جستجوی وسواس گونه برای درون ما، به دور از نجات جهان، می تواند همه ما را دیوانه کند
[ترجمه ترگمان]یک جست قوی برای خود ما، دور از نجات دنیا، ممکن است همه ما را دیوانه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. They have no thought of selves.
[ترجمه گوگل]آنها هیچ فکری به خود ندارند
[ترجمه ترگمان]آن ها دیگر به فکر خودشان نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Her private and public selves were vastly different.
[ترجمه گوگل]خود خصوصی و عمومی او بسیار متفاوت بود
[ترجمه ترگمان]selves خصوصی و خصوصی او بسیار متفاوت بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Every twenty seconds their elongated selves were flung before him, their shadows cast down by the lighthouse beam.
[ترجمه گوگل]هر بیست ثانیه خود درازشان به جلوی او پرتاب می‌شد و سایه‌هایشان توسط پرتو فانوس دریایی پایین می‌آمد
[ترجمه ترگمان]هر بیست ثانیه خود را در مقابل او پرتاب می کردند، سایه آن ها از نور فانوس پایین افتاده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Our pain lies in our bodily selves, Larry, not in our souls.
[ترجمه گوگل]درد ما در بدن ما نهفته است، لری، نه در روح ما
[ترجمه ترگمان]درد ما در ضمیر our، لری، نه در روح ما
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In the process of being selves we tend to orient ourselves differently according to our gender.
[ترجمه گوگل]در فرآیند خود بودن، ما تمایل داریم که بر اساس جنسیت خود به گونه ای متفاوت جهت گیری کنیم
[ترجمه ترگمان]در فرآیند خود، ما تمایل داریم خود را به گونه ای متفاوت با توجه به جنسیت خود، هدایت کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Silicon chips, by the billions, bestowed with selves, will redesign themselves smaller and faster and rule the motors.
[ترجمه گوگل]تراشه‌های سیلیکونی، میلیاردها دلار، خود را کوچک‌تر و سریع‌تر طراحی می‌کنند و بر موتورها حکومت می‌کنند
[ترجمه ترگمان]تراشه های سیلیکونی که توسط میلیاردها نفر به خود اعطا می شوند، خودشان را کوچک تر و سریع تر طراحی خواهند کرد و موتورها را کنترل خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. They were never more their true selves than when they were together.
[ترجمه گوگل]آنها هرگز بیشتر از زمانی که با هم بودند، خود واقعی خود نبودند
[ترجمه ترگمان]آن ها بیش از زمانی که با هم بودند، خود واقعیت نداشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The Raiders returned to their old, misbehaving selves, collecting 10 penalties for 90 yards.
[ترجمه گوگل]رایدرها به حالت قبلی و بدرفتار خود بازگشتند و برای 90 یارد 10 پنالتی گرفتند
[ترجمه ترگمان]مهاجمان پس از ترک ۱۰ پنالتی به مدت ۹۰ یارد به to قدیمی خود بازگشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Moving furniture, selves or prams through door.
[ترجمه گوگل]جابجایی اثاثیه، خود یا کالسکه از در
[ترجمه ترگمان]اثاث خانه، اثاث خانه، خود را در کنار در، در کنار در، به حرکت در می آوردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. But we should not retreat into our inner selves.
[ترجمه گوگل]اما ما نباید به درون خود عقب نشینی کنیم
[ترجمه ترگمان]اما ما نباید به اعماق درون خود عقب نشینی کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. But are our bodies and our selves truly nothing more than highly complex, sophisticated machines?
[ترجمه گوگل]اما آیا بدن و خود ما واقعاً چیزی بیش از ماشین های بسیار پیچیده و پیچیده نیست؟
[ترجمه ترگمان]اما آیا بدن ما و our واقعا چیزی بیش از ماشین های بسیار پیچیده و پیچیده نیستند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Would our attitudes to our future selves - which is what ageism is truly about - be so negative?
[ترجمه گوگل]آیا نگرش ما نسبت به خود آینده مان - که سن گرایی واقعاً درباره آن است - تا این حد منفی خواهد بود؟
[ترجمه ترگمان]آیا نگرش ما نسبت به آینده ما - که این چیزی است که ageism واقعا در مورد آن است - بسیار منفی است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. We call the good and bad sides of our personality our better and worse selves.
[ترجمه گوگل]ما جنبه های خوب و بد شخصیت خود را خود بهتر و بدتر می نامیم
[ترجمه ترگمان]ما هر دو طرف خوب و بد of خودمان را بهتر و بدتر می نامیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Because true belonging only happens when we present our authentic, imperfect selves to the world, our sense of belonging can never be greater than our level of self-acceptance. Brene Brown
[ترجمه گوگل]از آنجایی که تعلق واقعی تنها زمانی اتفاق می افتد که ما خود واقعی و ناقص خود را به جهان معرفی کنیم، احساس تعلق ما هرگز نمی تواند بیشتر از سطح پذیرش خود باشد برن براون
[ترجمه ترگمان]از آنجا که تنها تعلق داشتن حقیقی زمانی اتفاق می افتد که ما خود را ناقص و ناقص به جهان معرفی می کنیم، حس تعلق ما هرگز نمی تواند بزرگ تر از سطح اعتماد به نفس ما باشد Brene براون
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• selves is the plural of self.

پیشنهاد کاربران

Self
خودت وجود
Do not follow the truth
The truth is in your own selves
دنبال حقیقت نگردید
حقیقت در وجود خودتان است.

بپرس