selvedge

/ˈselvɪdʒ//ˈselvɪdʒ/

معنی: مرز، حاشیه، لبه، گرد بافت
معانی دیگر: selvage گرد بافت، مج

جمله های نمونه

1. Remove tacking and cut off the selvedge.
[ترجمه گوگل]چسبندگی را بردارید و قسمت خود را جدا کنید
[ترجمه ترگمان]برش را بردارید و the را قطع کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Remove tacking and cut off the selvedge. Press seam open.
[ترجمه گوگل]چسبندگی را بردارید و قسمت خود را جدا کنید درز را فشار دهید باز شود
[ترجمه ترگمان]برش را بردارید و selvedge را قطع کنید درز مطبوعات باز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Selvedges are more or less the same on all items, but the fringes are secured in a number of distinctive ways.
[ترجمه گوگل]Selvedge ها در همه موارد کم و بیش یکسان هستند، اما حاشیه ها به چند روش متمایز محکم می شوند
[ترجمه ترگمان]selvedges در همه موارد یک سان و یا کم تر هستند، اما هزینه های جانبی آن ها به روش های متمایزی حفظ می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It analyses some device reason of rough selvedge on shuttle loom. It points out how to solve such defects and technical measures and work methods.
[ترجمه گوگل]این برخی از دلایل دستگاه ناهمواری در دستگاه بافندگی شاتل را تجزیه و تحلیل می کند به چگونگی رفع این گونه عیوب و اقدامات فنی و روش های کار اشاره می کند
[ترجمه ترگمان]این روش باعث تجزیه و تحلیل برخی از دلایل device بر روی دستگاه دستگاه بافندگی می شود مشخص می کند که چگونه چنین نقایصی را حل کند و روش های فنی و روش های کاری را حل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It is usually use crochet form for weaving selvedge on gripper-projectile looms, but it leads to weft density double and thickness increased.
[ترجمه گوگل]معمولاً از قالب قلاب بافی برای بافندگی روی بافندگی پرتابه گیر استفاده می شود، اما منجر به دو برابر شدن تراکم پود و افزایش ضخامت می شود
[ترجمه ترگمان]این فولاد معمولا از قلاب بافی برای weaving weaving در دستگاه بافندگی gripper استفاده می کند اما این شکل منجر به افزایش چگالی و ضخامت weft می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Buyers' wording for selvedge stamping should be made known to the mills in detail for their approval before production.
[ترجمه گوگل]عبارات خریداران برای مهر زنی باید قبل از تولید به طور دقیق به کارخانه ها برای تایید آنها اعلام شود
[ترجمه ترگمان]Buyers Buyers برای مهر selvedge باید به صورت دقیق برای تایید آن ها قبل از تولید شناخته شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Finally, all three of these banners show a selvedge on the lower end.
[ترجمه گوگل]در نهایت، هر سه این بنرها یک خود را در انتهای پایین نشان می دهند
[ترجمه ترگمان]در نهایت، هر سه این بنرها یک selvedge را در انتهای پایینی نشان می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The solutions of selvedge thickening during mercerizing developed by Benniger AG are described.
[ترجمه گوگل]راه حل های ضخیم شدن selvedge در طول مرسریزاسیون توسعه یافته توسط Benniger AG شرح داده شده است
[ترجمه ترگمان]راه حل های thickening selvedge در طی mercerizing که توسط Benniger AG توسعه یافته، توضیح داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In the research of the selvedge apparatus, three schemes are brought forward and analyzed through experiment; finally the knitting method to perform the selvage of 3-D fabric was employed.
[ترجمه گوگل]در تحقیق دستگاه سلویج، سه طرح ارائه شده و از طریق آزمایش مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است در نهایت از روش بافتنی برای انجام سلواژ پارچه سه بعدی استفاده شد
[ترجمه ترگمان]در پژوهش دستگاه selvedge، سه طرح به جلو آورده شدند و از طریق آزمایش آنالیز شدند؛ در نهایت روش knitting برای انجام the سه بعدی به کار گرفته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This article analyzed the main causes for weaving selvedge defects on rapier weaving machine and supplied some effective methods to eliminate them.
[ترجمه گوگل]این مقاله به بررسی علل اصلی عیوب بافندگی در دستگاه راپیر بافی پرداخته و روش‌های مؤثری برای رفع آن‌ها ارائه می‌کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله علل اصلی اختلال selvedge در دستگاه بافندگی را مورد بررسی قرار داده و برخی روش های موثر را برای حذف آن ها ارائه کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The article discusses the reasons of tight selvedge of V/F mixed fabric, and raises relevant solving methods.
[ترجمه گوگل]در این مقاله دلایل انقباض تنگ پارچه مخلوط V/F بحث می‌شود و روش‌های حل مربوطه را مطرح می‌کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله به بررسی دلایل ترکیب سخت بافت ترکیبی V \/ F می پردازد و روش های حل مربوطه را بالا می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Closer settings of lap selvedge guides.
[ترجمه گوگل]تنظیمات نزدیکتر از راهنماهای دور کمر
[ترجمه ترگمان]تنظیمات نزدیک تر راهنماهای تور دور
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The paper introduces how to design a good selvedge on gripper-projectile looms in theory and offers the experience for reference.
[ترجمه گوگل]این مقاله نحوه طراحی یک لبه خوب بر روی دستگاه‌های بافندگی پرتابه گیر را در تئوری معرفی می‌کند و تجربه را برای مرجع ارائه می‌دهد
[ترجمه ترگمان]این مقاله به معرفی چگونگی طراحی یک selvedge خوب بر روی gripper - projectile در نظریه می پردازد و تجربه مرجع را ارایه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Cast on for 1x1 or 2x1 rib at T1/ so the selvedge is not too tight.
[ترجمه گوگل]دنده 1x1 یا 2x1 را در T1/ بپوشانید تا لبه خیلی سفت نباشد
[ترجمه ترگمان]برای ۱ x۱ یا ۲ x۱ در T۱ \/ بنابراین the خیلی تنگ نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مرز (اسم)
border, bound, abutment, abuttals, edge, brink, boundary, frontier, mark, precinct, balk, rubicon, bourn, bourne, outskirt, ridge, purlieus, rand, selvage, selvedge

حاشیه (اسم)
border, margin, brink, gloss, braid, fringe, verge, margent, listel, purl, brim, fixing, outskirt, marge, rand, selvage, selvedge

لبه (اسم)
border, edge, margin, point, mouthpiece, track, fringe, verge, lip, hem, rim, edging, ledge, margent, brim, marge, ridge, spike, rand, selvage, selvedge, welt

گرد بافت (اسم)
selvage, selvedge

انگلیسی به انگلیسی

• edge of fabric woven in a way that will not fray or ravel; edge plate of a lock with a slot for the bolt to pass

پیشنهاد کاربران

در فرش بافی به کناره های طولی فرش که ریشه نداره، selvedge می گن. که توی فارسی � شیرازه� یا �کناره پیچ� ترجمه کردن.
سجاف

بپرس