1. Metronidazole materials market rapidly from a seller's market buyer's market, industry competition to enter the white - hot.
[ترجمه گوگل]بازار مواد مترونیدازول به سرعت از بازار خریدار فروشنده بازار، رقابت صنعت برای ورود به سفید - داغ
[ترجمه ترگمان]بازار مواد Metronidazole به سرعت از بازار خریدار بازار خریدار، رقابت صنعت برای ورود به بازار سفید - داغ استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بازار مواد Metronidazole به سرعت از بازار خریدار بازار خریدار، رقابت صنعت برای ورود به بازار سفید - داغ استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Want creation to give new seller's market, its premise depends on know and holding's market character.
[ترجمه گوگل]می خواهید خلقی به بازار فروشنده جدید بدهد، فرض آن به شناخت و شخصیت بازار هلدینگ بستگی دارد
[ترجمه ترگمان]تمایل به ایجاد بازار فروش جدید، فرض آن بستگی به دانستن و حفظ شخصیت بازار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تمایل به ایجاد بازار فروش جدید، فرض آن بستگی به دانستن و حفظ شخصیت بازار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Chinese automobile industry has transformed quickly from seller's market for a's market.
[ترجمه گوگل]صنعت خودروی چین به سرعت از بازار فروشنده برای بازار a تغییر یافته است
[ترجمه ترگمان]صنعت اتومبیل چین به سرعت از بازار فروشنده به بازار تبدیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]صنعت اتومبیل چین به سرعت از بازار فروشنده به بازار تبدیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Second, seller's market to buyers'market transition.
[ترجمه گوگل]دوم، انتقال بازار فروشنده به بازار خریداران
[ترجمه ترگمان]دوم، بازار فروشنده برای گذار بازار خریدار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دوم، بازار فروشنده برای گذار بازار خریدار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. This is not a seller's market, however.
[ترجمه گوگل]با این حال، این یک بازار فروشنده نیست
[ترجمه ترگمان]با این حال، این بازار فروشنده نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با این حال، این بازار فروشنده نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. In certain price range, the seller's market to the buyers' market transition, the investment in real estates will make money the effect short-term also to reduce.
[ترجمه گوگل]در محدوده قیمت خاص، بازار فروشنده به انتقال بازار خریداران، سرمایه گذاری در املاک و مستغلات باعث کاهش اثر کوتاه مدت پول می شود
[ترجمه ترگمان]در محدوده مشخص قیمت، بازار فروشنده به گذار بازار خریداران، سرمایه گذاری در املاک و مستغلات نیز برای کاهش اثر کوتاه مدت هزینه خواهد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در محدوده مشخص قیمت، بازار فروشنده به گذار بازار خریداران، سرمایه گذاری در املاک و مستغلات نیز برای کاهش اثر کوتاه مدت هزینه خواهد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. TV dramas' great value and demand make a large number of independent television production companies emerged to become TV dramas'"seller's market".
[ترجمه گوگل]ارزش و تقاضای زیاد درامهای تلویزیونی باعث میشود که تعداد زیادی از شرکتهای مستقل تولید تلویزیون به «بازار فروشنده» درامهای تلویزیونی تبدیل شوند
[ترجمه ترگمان]نمایش های تلویزیونی ارزش زیادی دارند و تقاضا باعث می شود تعداد زیادی از شرکت های تولید کننده تلویزیون مستقل به بازار \"فروشنده\" تبدیل شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نمایش های تلویزیونی ارزش زیادی دارند و تقاضا باعث می شود تعداد زیادی از شرکت های تولید کننده تلویزیون مستقل به بازار \"فروشنده\" تبدیل شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Housing became a seller's market, and prices zoomed up.
[ترجمه گوگل]مسکن به بازار فروشندگان تبدیل شد و قیمت ها افزایش یافت
[ترجمه ترگمان]اسکان تبدیل به بازار فروشنده شد و قیمت ها بالا رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اسکان تبدیل به بازار فروشنده شد و قیمت ها بالا رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. We just can't afford to buy a house at the moment. It's a seller's market, and there's nothing we can do about it.
[ترجمه گوگل]ما در حال حاضر توانایی خرید خانه را نداریم این بازار فروشندگان است و کاری از دست ما بر نمی آید
[ترجمه ترگمان]ما نمی توانیم در آن لحظه یک خانه بخریم بازار فروش است و هیچ کاری از دست ما بر نمی اید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ما نمی توانیم در آن لحظه یک خانه بخریم بازار فروش است و هیچ کاری از دست ما بر نمی اید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. In the world of entry permits and panic it is always a seller's market.
[ترجمه گوگل]در دنیای مجوزهای ورود و وحشت، همیشه بازار فروشندگان است
[ترجمه ترگمان]در دنیای اجازه ورود و وحشت، همیشه بازار یک فروشنده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در دنیای اجازه ورود و وحشت، همیشه بازار یک فروشنده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Could not a free seaman in Port Philip properly have taken full advantage of a seller's market?
[ترجمه گوگل]آیا یک دریانورد آزاد در بندر فیلیپ نمی توانست به درستی از بازار یک فروشنده استفاده کامل کند؟
[ترجمه ترگمان]آیا یک دریانورد آزاده در پورت فیلیپ به درستی از بازار فروشنده سود می برد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آیا یک دریانورد آزاده در پورت فیلیپ به درستی از بازار فروشنده سود می برد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. While we see a buyer's market in terms of property, it is a seller's market for the financiers.
[ترجمه گوگل]در حالی که ما بازار خریدار را از نظر ملک می بینیم، بازار فروشنده برای تامین کنندگان مالی است
[ترجمه ترگمان]در حالی که ما یک بازار خریدار را از لحاظ دارایی می بینیم، این یک بازار فروشنده برای سرمایه گذاران است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در حالی که ما یک بازار خریدار را از لحاظ دارایی می بینیم، این یک بازار فروشنده برای سرمایه گذاران است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Current, the situation of carriage market already turned to's market stage by stage from seller's market.
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، وضعیت بازار کالسکه در حال حاضر مرحله به مرحله از بازار فروشنده به بازار تبدیل شده است
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، وضعیت بازار خودرو از بازار فروشنده به مرحله بازار تبدیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، وضعیت بازار خودرو از بازار فروشنده به مرحله بازار تبدیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Under the tobacco fiscal monopoly system, tobacco-industry in China had ever been the name matches the reality monopolization, and tobacco-market had ever been seller's market.
[ترجمه گوگل]تحت سیستم انحصار مالی دخانیات، صنعت دخانیات در چین همیشه نامی مطابق با انحصار واقعی بوده است و بازار دخانیات همیشه بازار فروشندگان بوده است
[ترجمه ترگمان]تحت سیستم انحصار مالی دخانیات، صنعت دخانیات در چین همواره با انحصار واقعیت منطبق بود و بازار تنباکو همواره بازار فروشنده بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تحت سیستم انحصار مالی دخانیات، صنعت دخانیات در چین همواره با انحصار واقعیت منطبق بود و بازار تنباکو همواره بازار فروشنده بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید