بی توجهی کردن
بی محلی کردن.
He sells me short
بی محلی کردن.
1 -
sell someone/yourself/something short
to not consider someone or something to be as valuable or good as he, she, or it deserves
کسی یا چیزی را آن اندازه که شایسته و سزاوار است، با ارزش یا خوب ندانستن، دست کم گرفتن کسی یا چیزی
... [مشاهده متن کامل]
Don't sell yourself short - you've got the skills and the experience.
2 -
sell someone short
to value someone too little
برای کسی ارزش کمی قائل شدن
It’s a mistake to sell your audience short – they're more intelligent than you think they are.
کسی یا چیزی را آن اندازه که شایسته و سزاوار است، با ارزش یا خوب ندانستن، دست کم گرفتن کسی یا چیزی
... [مشاهده متن کامل]
2 -
برای کسی ارزش کمی قائل شدن
کسی را دست کم گرفتن، ناچیز شمردن
دستِ کم گرفتنِ کسی یا چیزی ، ارزش قائل نشدن برای کسی یا چیزی.
او نتوانست اختراعش را ثابت کند چون همه عادت داشتند او را دستِ کم بگیرند.
... [مشاهده متن کامل]
دستِ کم گرفتن شنوندگان تان یک اشتباه است - آن ها باهوش تر از آنچه شما می پندارید هستند.
خودت را دستِ کم نگیر - تو دارای مهارت و تجربه هستی.
کسی را دست کم گرفتن