sell short


1- (سهام و اوراق بهادار و غیره) پیش از خرید فروختن، پیش از به دست آوری فروختن ( 2 (short sale- دست کم گرفتن، کم ارزش تر از آنچه هست پنداشتن

جمله های نمونه

1. Selling short involves borrowing stock and then selling it, hoping to replace the shares at a cheaper price later.
[ترجمه گوگل]فروش کوتاه شامل قرض گرفتن سهام و سپس فروش آن به امید جایگزینی سهام با قیمت ارزان‌تر است
[ترجمه ترگمان]فروش کوتاه شامل قرض گرفتن سهام و سپس فروش آن است، به امید جایگزین کردن سهام با قیمت ارزان تر بعد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Y may be sold short and the proceeds invested in X yielding a riskless return for no investment.
[ترجمه گوگل]Y ممکن است به صورت کوتاه فروخته شود و درآمد حاصل در X سرمایه گذاری شود و بدون سرمایه گذاری بازدهی بدون ریسک داشته باشد
[ترجمه ترگمان]Y ممکن است به طور خلاصه فروخته شود و درآمد سرمایه گذاری شده در X یک بازگشت riskless برای هیچ سرمایه گذاری نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Last spring he began selling short some of the same technology stocks that had earlier generated strong gains for Crabbe Huson Special.
[ترجمه گوگل]در بهار گذشته، او شروع به فروش کوتاه برخی از سهام فناوری مشابه کرد که قبلاً سودهای زیادی برای Crabbe Huson Special ایجاد کرده بود
[ترجمه ترگمان]بهار گذشته او شروع به فروش برخی از همان سهام فن آوری کرد که قبلا دستاوردهای قوی برای Special Crabbe را ایجاد کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. We won't sell short and make our fortune.
[ترجمه گوگل]ما کوتاه نمی فروشیم و ثروت خود را به دست نمی آوریم
[ترجمه ترگمان]ما کوتاه نخواهیم فروخت و ثروت خودمان را می سازیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. His father warned him not to sell short in these days when prices are rising.
[ترجمه گوگل]پدرش به او هشدار داد که در این روزها که قیمت ها بالا می رود، دستفروشی نکند
[ترجمه ترگمان]پدرش به او هشدار داد که در این روزها زمانی که قیمت ها بالا می رود فروش نشود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It began to sell short the bonds of Iceland's over - stretched banks.
[ترجمه گوگل]شروع به فروختن اوراق قرضه بانک های بیش از حد ایسلند کرد
[ترجمه ترگمان]شروع به فروش اوراق قرضه به طور کوتاه به بانک های over ایسلند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Sell short the stock only if it breaks below the entry criteria (1/8th below the previous day's low) and only after it has traded for 5 minutes.
[ترجمه گوگل]سهام را فقط در صورت شکستن آن از معیارهای ورود (یک هشتم کمتر از پایین ترین سطح روز قبل) و فقط پس از 5 دقیقه خرید و فروش سهام بفروشید
[ترجمه ترگمان]سهام را تنها در صورتی که زیر معیارهای ورود (۱ \/ ۸ پایین تر از روز قبل باشد)بفروشید، و تنها پس از آن به مدت ۵ دقیقه معامله می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. MACD - Histogram helps you bet on the winning party and sell short the opposition.
[ترجمه گوگل]MACD - هیستوگرام به شما کمک می کند روی طرف برنده شرط بندی کنید و مخالفان را کوتاه بفروشید
[ترجمه ترگمان]MACD - Histogram به شما در شرط بندی روی حزب برنده کمک می کند و مخالفان را به فروش می رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Margin Money deposited into a stock account in order to borrow money to purchase or sell short securities.
[ترجمه گوگل]مارجین پولی که به منظور وام گرفتن پول برای خرید یا فروش اوراق بهادار کوتاه به حساب سهام سپرده می شود
[ترجمه ترگمان]پول حاشیه به حساب سهام واریز می شود تا برای خرید یا فروش اوراق بهادار کوتاه پولی قرض بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Margin Money deposited into a stock account in order to borrow money to sell short securities.
[ترجمه گوگل]مارجین پولی که به منظور قرض گرفتن پول برای فروش اوراق بهادار کوتاه به حساب سهام سپرده می شود
[ترجمه ترگمان]پول حاشیه به حساب سهام واریز می شود تا برای فروش اوراق بهادار کوتاه پولی قرض بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• sell at a loss

پیشنهاد کاربران

Undervalue somone
کسی را دست کم گرفتن
کسی یا چیزی را دست کم گرفتن
پیش‎فروش کردن، دست‎کم گرفتن
sell sth short
چیزی را دست کم گرفتن
It was a great idea, but you sold it short.
ایده ی فوق العاده یی بود، اما تو دست کم گرفتیش.
در فارکس به معنای فروش استقراضی
کسیو دست کم گرفتن

بپرس