selfsame

/ˈselfˌsem//ˈselfseɪm/

معنی: همان، درست همان
معانی دیگر: خودش، درست خود آن، عین، عینا همان

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: the same (person or thing) as previously mentioned; identical.
متضاد: different, other
مشابه: same

- She is the selfsame person we were talking about.
[ترجمه گوگل] او همان شخصی است که ما درباره اش صحبت می کردیم
[ترجمه ترگمان] او همان شخصی است که ما درباره اش صحبت می کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. the selfsame man showed up again!
دوباره سر و کله ی همان مرد پیدا شد!

2. the selfsame ring
عینا همان انگشتر

3. they died on the selfsame day
آنها درست در یک روز مردند.

4. She said the selfsame thing to me.
[ترجمه گوگل]او هم همین را به من گفت
[ترجمه ترگمان]او همان چیز را برای من گفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Jane had been wondering that selfsame thing.
[ترجمه گوگل]جین به همین موضوع فکر می کرد
[ترجمه ترگمان]جین در این فکر بود که درست همان چیزی است که باید باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. They were both born on that selfsame day.
[ترجمه گوگل]هر دو در آن روز به دنیا آمدند
[ترجمه ترگمان]هر دو در همان روز به دنیا آمده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It made her try for other effects that selfsame day.
[ترجمه گوگل]این باعث شد او در همان روز برای اثرات دیگر تلاش کند
[ترجمه ترگمان]این باعث شد که او به دنبال اثرات دیگر همان روز به نظر برسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He won two gold medals on the selfsame day.
[ترجمه گوگل]او در همان روز دو مدال طلا گرفت
[ترجمه ترگمان]او در همان روز دو مدال طلا کسب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In the selfsame day was Abraham circumcised, and Ishmael his son.
[ترجمه گوگل]در همان روز ابراهیم و پسرش اسماعیل ختنه شدند
[ترجمه ترگمان]در همان روز، ابراهیم ختنه شد و اسماعیل پسرش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. And selfsame well from which your laughter rises was oftentimes filled with your tears.
[ترجمه گوگل]و همان چاهی که خنده هایت از آن بلند می شود، اغلب مملو از اشک های تو بود
[ترجمه ترگمان]بیشتر اوقات خنده شما اغلب با اشک های شما پر شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. And the selfsame well from which your laughter rises was oftentimes filled with your tears.
[ترجمه گوگل]و همان چاهی که خنده‌ات از آن بلند می‌شود، اغلب مملو از اشک‌های تو بود
[ترجمه ترگمان]غالب اوقات خنده شما اغلب با اشک های شما پر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A difference in word form signals a difference in meaning, so two different forms can not carry the selfsame meaning.
[ترجمه گوگل]تفاوت در شکل کلمه نشان دهنده تفاوت در معنی است، بنابراین دو شکل مختلف نمی توانند معنای خود را داشته باشند
[ترجمه ترگمان]تفاوت در فرم کلمه، یک تفاوت در معنا را نشان می دهد، بنابراین دو اشکال مختلف نمی تواند معنای یکسانی داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The administrative regions with close thresholds were divided into the same set by LTM continually. The process was ended until the thresholds in one set were selfsame.
[ترجمه گوگل]مناطق اداری با آستانه نزدیک به طور مداوم توسط LTM به یک مجموعه تقسیم شدند این روند تا زمانی پایان یافت که آستانه‌های یک مجموعه یکسان شدند
[ترجمه ترگمان]مناطق مدیریتی با آستانه های نزدیک به همان مجموعه توسط LTM پیوسته تقسیم شدند این فرآیند تا زمانی به پایان رسید که آستانه ها در یک مجموعه به نظر رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

همان (صفت)
very, identical, identic, same, idem, selfsame

درست همان (قید)
selfsame

انگلیسی به انگلیسی

• identical, exactly the same
you use self-same when you want to emphasize that the person or thing mentioned is exactly the same as the one mentioned previously.

پیشنهاد کاربران

بپرس