selflessness

/ˈsɛlfləsnɪs//ˈsɛlflɪsnəs/

جمله های نمونه

1. I have enormous regard for his selflessness on behalf of his fellow man.
[ترجمه گوگل]من از جانب همنوعانش به فداکاری او احترام زیادی قائل هستم
[ترجمه ترگمان]من نسبت به او از خود گذشتگی او نسبت به این مرد بسیار احترام قائل هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. By adolescence, they veer into selflessness and fear the criticism of peers.
[ترجمه گوگل]در سنین نوجوانی، آنها به سمت از خودگذشتگی می روند و از انتقاد همسالان می ترسند
[ترجمه ترگمان]در سنین بلوغ، آن ها به خود گذشتگی می رسند و از انتقاد همسالان خود می ترسند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Fearlessness stems from selflessness.
[ترجمه گوگل]نترسی ناشی از بی خودی است
[ترجمه ترگمان]fearlessness از خود گذشتگی ناشی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Will we display more of the statesmanship, selflessness, and disregard for monetary advantage associated with public service and professional responsibility?
[ترجمه گوگل]آیا دولتمردی، ایثار و بی توجهی به مزیت پولی مرتبط با خدمات عمومی و مسئولیت حرفه ای را بیشتر نشان خواهیم داد؟
[ترجمه ترگمان]آیا ما بیشتر the، از خود گذشتگی، و بی توجهی به منافع مالی مرتبط با خدمات عمومی و مسئولیت حرفه ای را به نمایش خواهیم گذاشت؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In an extraordinary act of selflessness, 48-year-old Susan Lucas agreed to be a surrogate for her daughter-in-law Gena and step-son Derek, the Daily Mirror of London reported.
[ترجمه گوگل]به گزارش دیلی میرور لندن، سوزان لوکاس 48 ساله در اقدامی فوق‌العاده از خودگذشتگی، پذیرفت که جانشین عروسش جنا و پسر خوانده‌اش درک شود
[ترجمه ترگمان]دیلی میرور لندن گزارش داد که سوزان لوکاس ۴۸ ساله در اقدامی فوق العاده از خود گذشتگی موافقت کرد که به دنبال جانشینی برای دخترش درک شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Unselfishness and selflessness are the signs of a mature person.
[ترجمه گوگل]بی خودی و ایثار از نشانه های یک فرد بالغ است
[ترجمه ترگمان]unselfishness و از خود گذشتگی نشانه یک فرد بالغ هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. His selflessness inspired them with respect.
[ترجمه گوگل]از خودگذشتگی او باعث احترام آنها شد
[ترجمه ترگمان]از خود گذشتگی او باعث جلب احترام آن ها می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. All revolutionary work calls for enthusiasm and selflessness.
[ترجمه گوگل]همه کارهای انقلابی مستلزم اشتیاق و از خودگذشتگی است
[ترجمه ترگمان]همه کار انقلابی خواستار اشتیاق و از خود گذشتگی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Yeah, teachers represent the selflessness and loftiness.
[ترجمه گوگل]بله، معلمان نمایانگر از خودگذشتگی و بلندپروازی هستند
[ترجمه ترگمان]بله، معلمان از خود گذشتگی و عالی بودن را نشان می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. We must all learn the spirit of absolute selflessness from him.
[ترجمه گوگل]همه ما باید روحیه ایثار مطلق را از او بیاموزیم
[ترجمه ترگمان]همه ما باید روح از خودگذشتگی مطلق را از او یاد بگیریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. She was warmly praised for her selflessness [ devotion to work ].
[ترجمه گوگل]او به گرمی به دلیل از خودگذشتگی اش [فداکاری به کار] تحسین شد
[ترجمه ترگمان]او به گرمی از خود گذشتگی او [ از خود گذشتگی برای کار ] ستایش می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The so - called selflessness essentially is selfishness in nature!
[ترجمه گوگل]به اصطلاح از خودگذشتگی در ذات خود خودخواهی است!
[ترجمه ترگمان]آن به اصطلاح از خود گذشتگی در اصل خود پسندی در طبیعت است!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It was an act of selflessness on his part.
[ترجمه گوگل]این یک عمل از خودگذشتگی از سوی او بود
[ترجمه ترگمان] این یه عمل از خودگذشتگی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Selfishness is vice. Selflessness is virtue.
[ترجمه گوگل]خودخواهی رذیله است از خود گذشتگی فضیلت است
[ترجمه ترگمان]خودخواهی عیب است فضیلت، فضیلت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• unselfishness, quality of putting other people's needs before one's own

پیشنهاد کاربران

بی خویشتنی
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : self / selfishness / selflessness
✅️ صفت ( adjective ) : selfish / selfless
✅️ قید ( adverb ) : selfishly / selflessly
ازخودگذشتگی
فداکاری
ایثار
بی خودی= اصطلاحی عرفانی ( مخصوصا در عرفان بودایی ) است که فرد در آن ( معمولا حین مدیتیشن ) از هویت ظاهری و شرطی شده اش جدا می شود و خود را به مثابه آگاهیِ خاص و ناب ادراک میکند.
فروتنی
ببخشید فکر می کنم اشتباه تایپی صورت گرفته. چرا که معنی کلمه خودخواهی نوشته شده در صورتیکه مواسات یا از خودگذشتگی هست
از خودگذشتگی

بپرس