selflessly

جمله های نمونه

1. I've never known anyone who cared so selflessly about children.
[ترجمه گوگل]من هرگز کسی را نمی شناسم که اینقدر فداکارانه به بچه ها اهمیت می دهد
[ترجمه ترگمان]تا به حال کسی را ندیده ام که این قدر از خود بچه مراقبت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. We have to serve selflessly and everything else will come.
[ترجمه گوگل]ما باید ایثارگرانه خدمت کنیم و دیگر همه چیز خواهد آمد
[ترجمه ترگمان]ما باید از خود گذشتگی خدمت کنیم و چیزهای دیگر خواهند آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He acted selflessly when he helped the old lady in distress.
[ترجمه گوگل]او وقتی به پیرزن در مضیقه کمک می کرد فداکارانه عمل می کرد
[ترجمه ترگمان]وقتی که به پیرزن کمک می کرد، با خودش عمل می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She could never love anything or anyone so selflessly as they did.
[ترجمه گوگل]او هرگز نمی توانست چیزی یا کسی را به اندازه آنها فداکارانه دوست داشته باشد
[ترجمه ترگمان]اون هرگز نمی تونه هیچ چیزی رو دوست داشته باشه یا هر کسی که به خودش وفادار باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Those who give selflessly are blessed; those who do good deeds are happy.
[ترجمه گوگل]کسانی که فداکارانه می بخشند، سعادتمندند کسانی که کار نیک انجام می دهند خوشحال هستند
[ترجمه ترگمان]کسانی که از خود گذشتگی خدمت می کنند تقدیس می شوند؛ کسانی که کاره ای خوب انجام می دهند، خوشحال هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. They selflessly gave their all to carry through technical innovations.
[ترجمه گوگل]آنها فداکارانه تمام تلاش خود را برای انجام نوآوری های فنی به کار گرفتند
[ترجمه ترگمان]آن ها از خود گذشتگی برای انجام نوآوری های فنی به همه آن ها دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She set an example to us in selflessly working for the revolution.
[ترجمه گوگل]او ما را در تلاش فداکارانه برای انقلاب الگو قرار داد
[ترجمه ترگمان]او برای ما از خود گذشتگی برای انقلاب کار می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. If we serve selflessly, we receive spiritual and worldly blessings.
[ترجمه گوگل]اگر فداکارانه خدمت کنیم، برکات معنوی و دنیوی را دریافت می کنیم
[ترجمه ترگمان]اگر ما از خود گذشتگی خدمت کنیم، موهبت های معنوی و معنوی را دریافت می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Since they speak straightforwardly and selflessly and never appear to grovel or fawn.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که آنها صریح و از خودگذشتگی صحبت می کنند و هرگز به نظر نمی رسند که غرغر می کنند یا حنایی می کنند
[ترجمه ترگمان]از آنجا که آن ها به راحتی و از خود گذشتگی صحبت می کنند و هرگز به صورت grovel یا حنایی ظاهر نمی شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. They selflessly gave their all to the great cause of education.
[ترجمه گوگل]آنها فداکارانه تمام تلاش خود را در راه امر بزرگ تعلیم و تربیت گذاشتند
[ترجمه ترگمان]آن ها از روی خودخواهی همه چیز را به علت اصلی آموزش و پرورش تسلیم کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Earol, who selflessly subsisted on half rations during two months of heavy fighting, headed the defense.
[ترجمه گوگل]ارول که در طول دو ماه نبرد سنگین، فداکارانه با نصف جیره زندگی می کرد، رهبری دفاع را بر عهده داشت
[ترجمه ترگمان]Earol که در عرض دو ماه جنگ با آرامش به زندگی ادامه می داد، به دفاع از خود ادامه داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Old masters were hard and selflessly guide us: how to steer?
[ترجمه گوگل]استادان قدیمی سخت و فداکارانه ما را راهنمایی می کردند: چگونه هدایت کنیم؟
[ترجمه ترگمان]استادان قدیم سخت بودند و از او راهنمایی می کردند: چگونه سکان را هدایت کنند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He worked selflessly towards his goal.
[ترجمه گوگل]برای رسیدن به هدفش فداکارانه تلاش کرد
[ترجمه ترگمان]او از روی خودخواهی به سمت هدفش کار می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He is a very nice person who selflessly wants to improve China.
[ترجمه گوگل]او فردی بسیار خوب است که فداکارانه می خواهد چین را بهبود بخشد
[ترجمه ترگمان]او فردی بسیار خوب است که از خود گذشتگی می خواهد چین را بهبود بخشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• unselfishly, in the manner of putting other people's needs before one's own

پیشنهاد کاربران

۱. فداکارانه. با فداکاری. با از خودگذشتگی ۲. نوع دوستانه. از روی نوع دوستی
مثال:
I've never known anyone who cared so selflessly about children.
من هرگز سراغ ندارم کسی را که اینجور فداکارانه و با از خودگذشتگی در اطراف بچه ها مراقبت کند.
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : self / selfishness / selflessness
✅️ صفت ( adjective ) : selfish / selfless
✅️ قید ( adverb ) : selfishly / selflessly
بدونِ هیچ چشم داشتی
فداکارانه
ازخود گذشتگی

بپرس